چهارشنبه، 14 شهریور ماه 1397 = 05-09 2018عزم کرده اند کشور را با خود به گور بکشندمنصور امان عزم کرده اند مردم و کشور را با خود به گور بکشند با ادامه سُقوط ارزش پول ملی، روند مهار ناپذیری که وخیم شدن هر چه بیشتر شرایط کار و زندگی مردُم ایران را به پیش می راند، با انرژی و توان تازه ای تغذیه شده است. در این گیرودار مشقت بار، حاکمان کشور اما برای خود هیچ دستور کار فوری تری از تشدید سیاستهای بُحران زا که به بُحران اقتصادی و فلاکت کُنونی راه برده، نمی شناسند. در اوج فروپاشی اقتصادی کشور، حاکمان جمهوری اسلامی با کوششی دوچندان دست به تحرُک در دو باتلاق بُحرانی عراق و سوریه زده اند. آنها ابتدا با ارسال موشکهای بالستیک بُرد کوتاه برای شاخه عراقی سپاه پاسداران، به جنگ نیابتی خود در کشور همسایه ابعاد بُزُرگتر و همه جانبه تری بخشیدند. سپس، آقای خامنه ای و همدستانش فعالیت سیاسی و تدارُکاتی فشُرده ای را برای پُشتیبانی از روسیه و تشویق آقای بشار اسد به حمله به اُستان ادلب سازمان دادند. با این حال دستگاه حاکم نمی تواند اقدامات پُر هزینه و خسارت بار خود را با ارایه این یا آن موفقیت در ناکُجا آباد برای مردُم تحت فشار و خشمگین ایران توجیه کند. واقعیت آن است که برای "نظام"، جولانگاه در هر دو کشور عراق و سوریه تنگ شده است: در عراق نیروهای زیر چتر پدرخوانده در انتخابات پارلمان به سختی شکست خورده اند و سرمایه گذاری هنگُفت حُکومت در ایجاد یک جبهه هژمونیک از شیعیان این کشور به نفع خود بر باد رفته است. بسا بدتر از آن، بخش وسیعی از اکثریت شیعه عراق در ماه های گذشته به گونه روز افزونی به مُخالفت علیه مُداخله جویی رژیم مُلاها برخاسته است؛ تحوُلی که سیاست نُفوذ و مُداخله آن را تک پایه و خالی از مولفه های ایدیولوژیک ساخته و بیش از گذشته به ابزارها و امکانات بُحران زای نظامی و تروریستی مُتکی می سازد. در همین حال به مُوازات پُر رنگ شدن سووال پیرامون آینده سیاسی سوریه پس از جنگ، حل و فصل حُضور نامطلوب رژیم مُلاها در این کشور برای همه طرفها به صدر دستور کار رانده می شود. از یکسو، نشانه های نیرومندی از زمینه چینی روسیه برای مُرخص کردن پیاده نظام خود به چشم می خورد. پروسه این امر با عقب بُردن نیروهای سپاه پاسداران و دستجات عراقی، افغان و لُبنانی همراهشان از بُلندیهای جولان به جریان افتاده است. از سوی دیگر، اسراییل فشار خود برای نا امن کردن حُضور نظامی جمهوری اسلامی و بیرون راندن آن را به گونه پلکانی افزایش می دهد. حمله مُداوم به پایگاه ها و نُقاط استقرار واحد تروریستی سپاه پاسداران و شُعبه های خارجی آن بخشی از این استراتژی را تشکیل می دهد که "نظام" آشکارا در برابر آن بی دفاع است. تهدید وزیر دفاع اسراییل به گُسترش این حملات به پایگاه های رژیم مُلاها در خاک عراق، چشم انداز این رویارویی را به تصویر کشیده است. نُسخه حاکمان کشور برای بقا و جُبران ناکارایی و بی مشروعیتی داخلی به وسیله کسب اقتدار خارجی، به شفای "نظام" آنها راه نبرده است. با این حال آنان به تنها راه حلی که فکر نمی کنند، کنار گذاشتن این سیاست و پایان دادن به فشار تحمُل ناپذیری است که به واسطه آن بر جامعه تحمیل کرده اند. آقای خامنه ای و شُرکایش عزم کرده اند مردُم و کشور را با خود تا اعماق، تا گور بکشند؛ آخرالزمان آنها اما آخرالزمان مردُم ایران نیست. بر این حقیقت، اشتیاقی که در فریادهای انبوه مُعترضان موج می زند و رنگ روشن یک زندگی بهتر، انسانی و سعادتمند را دارد، گُواهی می دهد.
تصوراینکه ایرانی جماعت چهل سال درکشورخودش همچون پناهندگان دراردوگاه اسلامی کشور غریبه بسرمی برند حقیقتی است غیرقابل انکار زیر که تمامی افکارو اعمال وکردار این جماعت چه درمطیع بودن و حرف ارباب شنوائی و چه درپذیرش وتحمل همه گونه زجروفقر وشکنجه وگرسنگی و چه درتوسری خوردن تنها نشان ازآن دارد میلیونها ایرانی دراردوگاه بسرمی برند وهیچگونه دخالتی وانتقادی و طغیانی که لازمه آزاد شدن ازاردوگاه است انجام نداده که هیچ و بلکه آنهائی هم که اقدام به انتقاد وحتی جانشان را فدا می کنند را با بی اعتنائی ودریافت یارانه ونان بخورنمیری تحمل می کنند - اگرچنین نبود چنین نمیشد که اکنون اربابان برده گان درارودگاه خودشان را صاحب کشوربدانند - این مردم هستند که چهل سال پیش تابحال پاذل های هیولاهای اسلامی را به هم چسبانده وروح به آنها دمیده اند و باید تحمل وبرده گی کنن به اشتراک بگذارید:
|