اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: یزدگرد سوم، آخرین شاهنشاه سلسله ساسانیان، یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخی ایران است. او در دوران پرتلاطم تاریخ ایران به تخت نشست و حکومتش با حمله اعراب مسلمان به ایران و فروپاشی امپراتوری ساسانی همزمان شد. اما با توجه به همه اتفاقات رخ داده در دوران حکومت او، یزدگرد سوم نمادی از مقاومت و تغییرات بزرگ در تاریخ کشور محسوب میشود.
زندگینامه یزدگرد سوم
یزدگرد سوم در حدود سال ۶۲۴ میلادی در شهر استخر به دنیا آمد. او نوه خسرو پرویز و فرزند شهریار بود. درباره تبار مادر او تاریخدانان معتقدند که مادرش از اشراف ساسانی نبوده است. خسرو پرویز در سال ۶۲۸ میلادی توسط شیرویه برکنار و کشته شد، او بعد از کشتن پدرش، همه برادران تنی و ناتنی خود را از بین برد، اما «شهریار» پدر یزدگرد سوم توانست سالم بماند. یزدگرد در دوران کودکی خود در محیطی پر از هرجومرج و کشمکشهای داخلی رشد کرد. وی به دلیل ناآرامیهای سیاسی، احتمالاً دور از دربار و در مناطقی امنتر (مانند مراکز اشرافنشین یا مناطق زرتشتی) نگهداری میشد. منابع تاریخی زیادی اشاره میکنند که او پیش از رسیدن به سلطنت، تا حد زیادی در حاشیه قرار داشت و نقشی در سیاست یا دربار نداشت.
همسر و فرزندان یزدگرد سوم
درباره همسران یزدگرد سوم اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما با توجه به نقش خانوادگی او در سیاست و فرزندان شناختهشدهاش، میتوان گفت که همسران او از خاندانهای برجسته و تأثیرگذار بودهاند. محدودیت اطلاعات نشاندهنده شرایط پرتلاطم دوران او و تمرکز منابع تاریخی بر وقایع جنگ و فروپاشی امپراتوری ساسانی است.
درباره فرزندان یزدگرد سوم چنین گفته شده که او دو پسر به نامهای بهرام (وهرام) و پیروز سوم، و سه دختر بهنامهای ادرگ، شهربانو و مردآوند داشته است. پیروز به چین رفت و کوشش کرد که به یاری لشکر چین تاج و تخت نیاکان را به دست آورد ولی کاری از پیش نبرد و در سال ۶۷۲ میلادی درگذشت. فرزندان یزدگرد سوم تا آخرین لحظه در شمال شرق ایران با اعراب و برای نجات ایران کوشیدند ولی موفق به پیروزی نشدند. در منابع دیگر فرزندانی به نامهای خسرو، مخدج، اردشیر و مهر گشنسب را برای یزدگرد معرفی کردهاند.
در روایات شیعه آمده است، شهربانو دختر یزدگردسوم اسیر لشکر اعراب شده، اما به عقد حسین بن علی، نوه پیامبر اسلام (ص) درآمد و مادر امام چهارم شیعیان است. شیعیان به این ترتیب فرزندان و نوادگان حسین بن علی را وارث خورنه یا فره ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند. البته برخی از تاریخدانان هم این را فقط یک داستان بیان کردهاند و اظهار داشتند یزدگرد سوم اصلاً دختری بهنام شهربانو نداشته که با حسین بن علی ازدواج کند و مادر علی بن حسین ایرانی نبوده است.
پادشاهی یزدگرد سوم
بعد از کشتارهای شیرویه، شاهزادههای زیادی کشته شدند و همین کشتار خانوادگی آسیب زیادی به حکومت ساسانی زد که هرگز بهبود پیدا نکرد. از بین رفتن خسرو پرویز با هرج و مرج و جنگهای داخلی همراه بود به طوریکه اشراف زادگان به استقلال رسیدند و شروع به تشکیل دولتهای جداگانه کردند. بعد از مرگ پوراندخت توسط پیروز خسرو، رستم فرخزاد و پیروز خسرو که از جمله توانمندترین بزرگان ساسانی بودند، یزدگرد سوم را به تخت پادشاهی نشاندند و تمام جنگهای داخلی به اتمام رسیدند. محققان معتقد هستند که یزدگرد سوم زمان تاجگذاری تنها هشت سال داشته که به سال ۶۳۲ میلادی برمیگردد.
جنگ اعراب با یزدگرد سوم
در سال ۶۳۵ میلادی عمر هیاتی متشکل از دوازده نفر عرب را به دربار ایران فرستاد. ظاهراً آنها در بدو ورودشان مورد تمسخر قرار گرفتند، اما یزدگرد سوم آنها را با احترام پذیرفت. چون اطلاع داشت که آنها دمشق را تسخیر کردهاند. یزدگرد درخواست آنها را جویا شد و آن فرستادگان جواب دادند یا اسلام را بپذیرید یا جزیه بدهید. شاه با حقارت به آنها نگریست و اشاره به فلاکت آنها کرد و اظهار داشت شما مردمانی هستید که فرزندان خود را زنده به گور میکنید و آدمیانی هستید که سوسمار میخورید.
آنها جواب دادند که ما فقیر و گرسنه بودیم، ولی به خواست خداوند هم اکنون ثروتمند و سیر هستیم و حال که حکمیت مابین ما را شمشیر اختیار کردید، ما نیز شمشیر و نبرد را برمیگزینیم.
نخستین جنگ اعراب با یزدگرد سوم در قادسیه و در سال ۶۳۵ میلادی رخ داد. عمربن الخطاب که از کارهای شام فراغت حاصل کرد، سپاه خود را برای نبرد با ایران راهی کرد. سعدبن ابی وقاص فرمانده قشون اعراب با سی هزار سپاه بهسوی جبهه نبرد تاخت. از سوی دیگر یزدگرد سوم سپاهی را به فرماندهی رستم فرخزاد سردار دلیر ایرانی با سپاهی که بعضی آنرا یکصدو بیست هزار نفر ذکر کردهاند. اگرچه رستم به صلح با اعراب معتقد بود، اما بزرگان کشور بخصوص یزدگرد سوم به نصایح وی گوش ندادند و همگی خواهان جنگ با اعراب بودند. وی به علم ستارهشناسی آگاهی داشت و به پایان کار خود میاندیشید.
آن جنگ چهار روز طول کشید که نهایتاً به شکست ایران منجر شد. رستم که شخصاً طریق جنگ با اعراب را تحت نظر داشت، در حالیکه درفش کاویانی را در برابر خود نصب کرده بود مورد اصابت نیزه قرار گرفت و کشته شد و درفش کاویانی نماد قدرت ایران بدست اعراب افتاد. پس از این پیروزی اعراب حیره را متصرف شدند و تازیان به جانب تیسفون روانه شدند. یزدگرد با نزدیک شدند سپاه اعراب از پایتخت فرار کرد، همچنین بسیاری از ساکنان تیسفون هم بدون هیچ دارایی از آنجا فرار کرده و در شهر هیچ کسی نماند، پس سپاه اعراب پایتخت را با پیروزی فتح کردند.
سعد با دستور عمر از تعقیب هیئت گریخته از پایتخت منصرف شد و تابستان را در مدائن ماند. بعد از گذشت مدتی با خبر به سعد که یزدگرد درحال جمع کردن نیرو برای جنگ است، چهارمین جنگ ایران و اعراب مجددا شکل گرفت که تحت عنوان جلولاء شناخته میشود و با شکست سپاه ایران همراه بود.
یزدگرد سوم و جنگ نهاوند
آخرین و بزرگترین جنگ ایران و اعراب در سال ۶۴۲ میلادی به نام نهاوند شکل گرفت و با وجود تعداد زیادی از نیروهای ایرانی و آمادگی کافی، سپاه ایران شکست آخر را نیز تجربه کرد. شکست در جنگ نهاوند سبب شد تا فلات مرکزی ایران نیز در برابر اعراب بیدفاع بماند و جنگهای دنبالهدار سبب شده بود تا جمعآوری نیروهای جدید ممکن نباشد.
مرگ یزدگرد سوم آخرین شاهنشاه ساسانی
یزدگرد سوم، در سال ۶۵۱ میلادی، در مرو، پایتخت خراسان، توسط یزید بن مهلب، سردار عرب مسلمان، کشته شد. روایتهای مختلفی در مورد نحوه مرگ یزدگرد سوم وجود دارد، اما در هر صورت، مرگ یزدگرد سوم، پایانی بر سلسله ساسانی بود و ایران را به دست اعراب مسلمان سپرد.
عوامل مختلفی در مرگ یزدگرد سوم نقش داشتند. یکی از این عوامل، بیتجربگی و شتابزدگی یزدگرد سوم بود. در این زمان، اعراب مسلمان با سرعتی چشمگیر قلمرو ساسانیان را فتح میکردند. یزدگرد سوم در مقابله با اعراب مسلمان، مرتکب اشتباهات زیادی شد که به شکست او منجر شد. عامل دیگر، خیانت برخی از سرداران ساسانی بود. برخی از سرداران ساسانی، به جای کمک به یزدگرد سوم، او را به دام انداختند و به اعراب مسلمان تحویل دادند.