تیغ تیز قاچاقچیان برگردن درختان زاگرس است و قصه تلخ قطع درختان در یکی از ارزشمندترین رویشگاههای جنگلی ایران و جهان حکایتی تکراری است. براساس آمارهای منتشر شده از سازمان منابع طبیعی، بیش از نمی از مساحت جنگل زاگرس نابود شده است. قاچاق چوب، زغالگیری از تنه درختان و بهرهبرداری بیرویه از جنگلهای زاگرس سال به سال افزایش مییابد.
و در این شرایط، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی کشور از نبود منابع مالی برای حفاظت از عرصههای جنگلی در مقابله با قاچاقچیان خبر میدهد. او می گوید: ما برای پایش مستمر عرصهها و افزایش اشراف بر جنگلها به فناوریهای نوینی مثل ریزپرنده، پهپاد و دوربین نیاز داریم اما بهدلیل کمبود اعتبار در این زمینه با محدودیت مواجه هستیم.
او به روشهای قاچاقچیان حکومتی برای قطع درختان اشاره کرده و گفته است:
آتش زدن عمدی جنگل؛ قاچاقچیان به آتش زدن بخشی از جنگل اقدام میکنند و هنگامی که نیروهای امدادی مشغول اطفای حریق هستند، با قطع درختان در نقطهای دیگر، خودروهای حمل چوب را از مسیرهای خالی از نیروهای حفاظت عبور میدهند.
کرت زنی؛ یکی دیگر از روشهای قاچاقچیان کرتزنی است که در این روش، آوندهای درختان از تنه قطع میشود تا آب و منابع غذایی از ریشه به ساقه و برگها نرسد و درخت آرام آرام خشک شود.
اسیدپاشی؛ قاچاقچیان چوب با پاشیدن اسید بر تنه درختان، باعث خشک شدن درخت میشوند و بعد از آنکه درخت خشک شد با خیال راحت و بدون نگرانی به تکه کردن درخت و فروش آن اقدام میکنند.
درآمد حاصل از برداشت چوب چه می شود؟!
دبیر اتحادیه انجمن های علمی منابع طبیعی و محیط زیست ایران در پاسخ به این پرسش که آیا این ادعای "سازمان منابع طبیعی" که درآمدهای حاصل از برداشت چوب و طرح های مربوط به آن، به جنگل برمی گردد یا نه؟ گفت: «اگر درآمدهای حاصل از جنگل در تمام این سال ها به خود جنگل بر می گشت، پس چرا وضعیت سخت افزاری و نرم افزاری جنگل های ما اینگونه است؟ خودروهای شرکت های حفاظتی (بخوانید بهره بردار) در عرصه، فرسوده ترین پاژن و پاترول های قدیمی است و تجهیزات و امکانات نیروهای حفاظتی، چوب دستی است. شرکت هایی که امروز مدیرانشان عکس یادگاری می گیرند و برای چوب جنگل های هیرکانی نقشه می کشند ابتدایی ترین ملزومات نیروهای خود را هم فراهم نمی کنند. برخی حتی امکانات سوخت و گرمای نگهبانان را فراهم نمی کنند.»
او افزود: «"شرکت چوب و کاغذ مازندران" در یکی از نگهبانی هایش در "منطقه جنگلی واز" علیرغم امنیت نداشتن نگهبانان، حتی حاضر نشد یک مانیتور دست دوم از انبار شرکتش برای رصد تصویری و کنترل نگهبانی هزینه کند؛ ولی برای 300 هزار مترمکعب از چوب فسیل زنده هیرکانی، دست به هر کاری می زند. هزینه این برداشت ها، صَرف حقوق های نجومی و فاکتورهای بی در و پیکر و تشریفات و... می شود.»
عوامل بی وطن و بی همه چیز رژیم اسلام ناب محمدی خیلی سال است که زمینهای منابع طبیعی ایران را که ملی بود یعنی مال همه ی مردم ایران بود سند برای خود میگیرند و بعد آنها را قطعه بندی کرده و به خود مردم میفروشند و پولها را به بانکهای خارج میفرستند
من به خریداران اینگونه املاک اخطار میکنم که بعد از سقوط حاکمیت اسلامی این اسناد ملکی باطل و زمینها به منابع ملی برگردانده میشود حتی اگر ساخته شده باشند