دوشنبه، 31 تیر ماه 1398 = 22-07 2019درخواست "فداکاری" خاتمی از "آشوبگران"منصور امان در همان هنگام که دستگاه حاکم، کشور را گام به گام به لبه پرتگاه یک درگیری نظامی بیهوده اما خطرناک می کشد، آقای مُحمد خاتمی از "مردُم ناراضی" خواسته است که برای جلوگیری از آنچه که "خطر اصلی" خوانده، در انتخاباتی که حاکمیت قصد دارد در چند ماه آینده برگزار کند، شرکت کنند. آخرین باری که حُجت الاسلام مُحمد خاتمی مردُم ایران را خطاب قرار داد، دی ماه ۹۶ بود؛ زمانی که در نزدیک به ۱۵۰ شهر بُزُرگ و کوچک، روستا و بخش، توده به جان آمده به خیابان آمد تا خواسته هایش را ابراز دارد، خشم و برافروختگی خود از شرایط غیرانسانی زیست و کارش را فریاد کند و علیه مسوولان فلاکت و تیره روزی خویش به پا خیزد. در آن هنگام وی مردُم مُعترض را "عناصُر فُرصت طلب" و "عوامل آشوبگر"ی خواند که دست به "تخریب اموال عُمومی" و "قتل انسانهای بیگناه" می زنند. مجمع روحانیون مُبارز به ریاست آقای خاتمی، با قرار گرفتن در کنار حاکمیت و دستگاه سرکوب، علیه فرودستانی که به سُخن درآمده بودند شمشیر از رو بست و با این اتهام که آنها "اهداف پلید دُشمنان را دُنبال می کنند"، به صراحت خواستار ساکت کردن شان شد. او امروز با کُرنش و زبان التماس از همان مردُم می خواهد که "فداکاری کنند" و "پای صندوقها بیایند". آقای خاتمی می داند که از چه صُحبت می کند؛ به راستی نیز ریستن طناب دار برای گردن خود و – به گفته شاملو - "نشاندن نگین به دسته شلاق خودکامگان"، فداکاری بُزُرگی است که به ویژه در این مورد شانه به بلاهتی نابخشودنی می زند. این به طور دقیق تصوُری است که آقای خاتمی از مردُم ایران دارد: فراموشکار، خودغرض و گول! وقاحت زننده ای که در دعوت او به شرکت در نمایش انتخابات موج می زند، نیروی خود را از این ارزیابی گرفته. آقای خاتمی از جُمله بر همین پایه است که به جای پوزش از کارگزاری و دعوت دور قبل خود به شرکت در انتخابات مجلسهای شورای اسلامی و خبرگان و شورای شهر تهران، خود را در موقعیتی می بیند که دوباره به جلد حکیم برود و توصیه های آلوده اش را در مُحیط پراکنده کند. هر سه اُرگان یاد شده را می توان آیینه های عبرتی دانست که همه دغلکاری، ناکارایی و فساد "اصلاح طلبان" حُکومتی را بازتاب می دهند. گذشته از افتضاحات رنگارنگ در جریان تعیین نامزدهای "اصلاح طلب" و فُروش پست و کُرسی، رفتن چند ده نان به روز خور حرفه ای به مجلس و شورای شهر و نرفتن آیت الله ها یزدی و مصباح به مجلس خبرگان، نه مُنتهی به "اصلاح" چیزی یا کسی در سیستم حاکم شد و نه مانع سُقوط آزاد شرایط اقتصادی و تشدید فشارهای سرکوبگرانه بر مردُم گردید. آقای خاتمی و "اصلاح طلبان" حُکومتی در سرفصل خیزشهای دی ماه جانبدار قُدرت بودند و در فصل انتخابات مجلس، خبرگان و شوراهای شهر، جانبدار ثروت از طریق شراکت در قُدرت. آنها خواهان حفظ وضع موجود به هر قیمت هستند و فعالانه در این راه شمشیر می زنند. حُجت الاسلام تدارُکچی و همریشان نگران "خطر جنگ" نیستند و "ایران" اسم مُستعار آنها برای "نظام" است. آنها دلواپس لُقمه های چرب و نرمی هستند که بیزاری جامعه از رژیم حاکم و برنتابیدن مضحکه انتخاباتی و بارگاه فرمانروایی اش از دهان شان بیرون خواهد کشید.
نقدی تند به اظهارات اخیر خاتمی دعوت خاتمی از اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات با نخستین واکنشهای منفی مواجه شده است. یکی از منتقدان گفته خطری که ایران را تهدید میکند، وقوع جنگ نیست، بلکه بقای حاکمان کنونی است. آرمان امیری (فعال فرهنگی و رسانهای) در نقدی تند با عنوان «در ستایش شرم!» اظهارات اخیر خاتمی را به چالش كشید. وی نوشت: هنوز شش ماه به انتخابات مانده که چراغ اول را باز هم سیدمحمد خاتمی روشن کرده است. رهبر کاریزماتیک جریان اصلاحات، چندی پیش معترف شده بود که «من اگر تکرار هم کنم دیگر مردم رای نمیدهند»؛ دوباره گویی تغییر موضع داده و گفته است: «انتخابات را نباید تحریم کرد» و «قهر کردن با صندوق رای، انحلال مردم است». آقای خاتمی، به مانند اکثر اصلاحطلبانی که چنتهشان از یک منطق قابل طرح، یک کارنامه قابل دفاع و یک استراتژی قابل بحث خالی است، بار دیگر به نام و آبروی «ایران» متوسل شده و فرمودهاند: «مردمِ ناراضی باید فداکاری و از خودگذشتگی کنند و به خاطر ایران پای صندوقها بیایند تا جلوی خطر اصلی گرفته شود»؛ ما اما تفسیر متفاوتی از «خطر اصلی» داریم. به باور ما، «ایران»، یک مفهوم مجرد و انتزاعی نیست که فقط حاکمان مصداقاش را تعیین کنند. ما «ایران» را در رضایت و امنیت و رفاه و شادی تکتک شهرونداناش متجلی میدانیم .... آنکه ۸۰ میلیون ایرانی، احساس آزادی کامل و مشارکت مستقیم و بدون محدودیت در تعیین سرنوشت آن کنند. یک دشمن خارجی هرگز نمیتواند چنین تصویری از ایران را تهدید کند، اما شیوه علیل سیاستورزیهای داخلی چرا! ایران مورد نظر ما، جدا از تمامی تحرکات جناح اقتدارگرا و سرکوبگر، با بسیاری از تصمیمات غیرقابل بخشش اصلاحطلبان مورد تعرض قرار گرفته و زخمی شده است. در همان ماجرای کوی دانشگاه سال ۷۸، اگر نبود سکوت و اهمال رییس وقت دولت، دلیلی نداشت که بعد از ۲۰ سال هنوز کسانی که دانشجویان را به خاک و خون کشیدند اینگونه مدعی و طلبکار باقی بمانند و اتفاقا مهر تایید و تشکر جناب خاتمی در پای نامه....را سند ادعاهایشان قرار دهند. در ماجرای رد صلاحیت فلهای مجلس هفتم، حتی تمامی جناحهای اصلاحطلب و نمایندگان مجلس وقت و تمامی استانداران کشور از رییس جمهور خواستند تا تن به برگزاری انتخابات فرمایشی ندهد، اما آن زمان آقای خاتمی نگفت نابودی انتخابات یعنی انحلال مردم! بلکه با ترسخوردگی سند بیاعتباری مجلس و انتخابات را چنان امضا کرد که دیگر پس از آن هرگز وجاهت به خانه ملت باز نگشت. در ماجرای فرودگاه امام، (........) مجری انتخابات ۸۴ مگر همین دولت اصلاحات نبود؟ اگر حداقل به شکل ظاهری و تشریفاتی دولت اصلاحات وعده رسیدگی به شکایت کروبی و هاشمی را داده بود، آیا شاهد وقوع حوادثی چون انتخابات ۸۸ بودیم؟ ما خدمت جناب خاتمی یادآوری میکنیم که اگر امروز بخش عمدهای از مردم به تمامی جناحهای سیاسی بدبین شدهاند، تمام گناه را نمیتوان به گردن جناح مقابل انداخت. کلیدواژههایی چون «ژن خوب»، «سهم از سفره انقلاب» و «حقوقهای نجومی» را نمایندگانی در حافظه تاریخی ایرانیان ثبت کردند که مشروعیتشان را از شخص شما کسب کرده بودند. نویسنده در خاتمه با اشاره به اینكه خطر اصلی كشور كسانی هستند كه به صورت مداوم «ایران ما» را در معرض جنگ و تحریم و تهدید قرار میدهند نوشت: اتفاقا با حمایت و توجیهگری همان کسانی همراه میشود که در موعد انتخابات نامشان در فهرستهای مورد تکرار آقای خاتمی قرار میگیرد. چگونه ما به کسانی رأی بدهیم که با تشویق یا سکوت در مقابل این سیاستها امنیت ما را به خطر میاندازند؟ با کمال احترامی که همچنان برای جناب خاتمی قائل هستیم، باید بگوییم: در چنین شرایطی، بزرگترین خطری که از نظر ما ایران و ایرانیان را تهدید میکند، تداوم همین اندیشه تقلیلگرا و دوگانهسازیهای کاذب و دروغینی است که با فرارسیدن هر انتخاباتی ایجاد میکنید. آرمان امیری در پایان یادداشت خود خطاب به خاتمی میگوید: پس ما نیز از شما دعوت میکنیم، برای نجات ایران و ایرانیان، یک بار هم شما «فداکاری» به خرج بدهید و با صدای رسا اعتراف کنید که این سرکوبگران چکمهپوش ملت ما را به گروگان گرفتهاند. شما نیز به مانند توده مردم فریاد بزنید "دشمن ما همینجاست".
رئیس ستاد اصلاحطلبان در تهران درباره انتخابات مجلس ایران میگوید اگر تحولی رخ ندهد، محمد خاتمی هم نمیتواند مردم را پای صندوق رای بکشاند. او به "نارضایتی شدید" مردم اشاره کرده و گفته "بهتر است روحانی استعفا دهد." علی صوفی، رئیس ستاد اصلاحطلبان در تهران به خبرگزاری فارس گفته: اخیراً آقای خاتمی در دیداری که با اعضای فراکسیون امید مجلس داشتند گفتند که دیگر از من کاری ساخته نیست و مردم با حرفهای من هم دیگر پای صندوقهای رأی هم نمیآیند مگر اینکه تحولی جدی در دولت و مجلس شکل بگیرد. او از کاهش چشمگیر "کارایی" اصلاحطلبان گفته و این سوال را مطرح کرده است که چرا «هم چوب را بخوریم و هم پیاز را، چرا باید لیستی بدهیم که هم از اصلاحات هزینه کند و هم در نهایت نارضایتی مردم را افزایش دهد.» علی صوفی تاکید کرده که اصلاحطلبان در صورتی در انتخابات شرکت و لیستخواهند داد که بتوانند "لیست قابل قبولی" ارائه کنند. انتخابات "بلاموضوع" و "بیارزش" شده است ۱۰ ماه مانده به انتخابات مجلس و با توجه به مشکلات عدیده در جامعه به نظر نمیرسد موضوع انتخابات مجلس چندان در جامعه و در میان مردم مطرح باشد. برخی چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان این انتخابات را "بلاموضوع" میدانند. عباس عبدی، فعال سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان در گفتوگویی با خبرآنلاین از"بی معنی" شدن انتخابات مجلس که ۱۰ ماه بیشتر به آن نمانده گفته است. به باور او «نمایندگان مجلس و عملکردشان برآیند آنچه در جامعه حادث میشود یا مورد نیاز و مطالبه مردم است، نیست.» این تحلیلگر این را یک «ناهنجاری سیاسی خطرناک» میداند و می گوید: انتخابات دیگر "بلاموضوع" و "نامفهوم" شده است. مردم را دیگر نمیتوان با "اظهارنظر ایجابی" برای شرکت در آن تشویق کرد و «در واقع انتخابات ۹۸ انتخابات نقدی است که از فرط بیارزشی کسی درباره آن انگیزهای برای سخن گفتن ندارد».
یک تحلیلگر سیاسی میگوید: مردم از اصلاحطلبان سرخوردهاند و اعتمادشان به حاکمیت نیز از دست رفته است. فیاض زاهد، روزنامهنگار و مدرس دانشگاه، در گفتوگو با "اعتماد آنلاین" تصریح کرده که اعتماد مردم به حاکمیت از بین رفته و در کوتاه مدت نمیتوان برای بازگشت این اعتماد کاری کرد. او روحانی را گرفتار رودربایستی و ملاحظهکاری خوانده است. این فعال سیاسی اصلاحطلب اذعان کرده که مردم از اصلاحطلبان ناامید شدهاند: «مردم نسبت به این دولت نقد دارند و بابت آن اصلاحطلبان را مسئول میدانند.» فیاض زاهد باور دارد که صدای خاتمی هنوز شنیده میشود و همزمان اضافه میکند که افکار عمومی در آستانه ورود به مرحلهای است که این صدا میتواند دیگر شنیده نشود. زاهد میگوید: «در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس بعدی اگر نتوانیم با مردم ارتباط بگیریم قطعا اصلاح طلبان بازی را خواهند باخت.» محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران، به تازگی گفته بعید میداند در انتخابات سال ۹۸ مردم به حرف او و اصلاحطلبان پای صندوقهای رای بروند. او در دیدار با اعضای فراکسیون امید مجلس تاکید کرد: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد.» خاتمی در این دیدار از مواجهه با سوالات مردم یاد کرده بود که میپرسند چه اصلاحاتی پس از کشانده شدن آنها پای صندوق رای روی داد؛ آیا قوه قضائیه و نحوه برخوردها بهتر شد، رویکردهایی که ما را در تنگناهای بزرگ خارجی قرار داد اصلاح شد؟ رضا شاه روحت شاد دوباره و دوباره؛ هنوز و همچنان؛ سیاست مردم فریبی از سوی اصلاح طلبان روباه سرشت خمینی پرست صادق زیبا کلام و مصطفی تاج زاده و محمد خاتمی و حجاریان و دیگر کاسه لیسان اصلاح طلب دیگر آبروئی در نزد مردم ندارند اینها همه شان سر دریک آبشخور بنام اسلام سیاسی وجمهوری اسلامی بی آّبرو دارند حسن روحانی را مردم یک دلقک ویک دروغگوی بزرگ میدانند که همه اقداماتش برای ادامه وماندگاری این رژیم منحوس وضد ایرانی است این واقعیت را نه فقط اصلاح طلبان که بقال وشقال ونانوا و میوه فروش و اشغال جمع کن های ضایعاتی هم حسن روحانی را یک شیاد تمام عیار میدانند و سیل اخیر هم تتمه آبروی ناداشته روحانی را برای مردم عیان نمود ملت ایران برسرنگونی ونابودی این رژیم ثانیه شماری میکنند مگر استمرار طلبان اعتباری هم داشتند؟ این مردک زشت کلام هم که زمانی گفت برای دفاع از رژیم حاضر است اسلحه به دست بگیرد و ایرانیان را بکشد همچون همفکران عمامه دارش همچنان با وقاحت به چرند گویی و ژاژ خایی ادامه میدهد ایران پرس نیوز گرامی با سپاس از زحمات شما خواهش میکنم چرندیات این تروریست های اسلامی ریشدار و بی ریش را بازنشر نکنید وبه جای آن بیشتر اخباری که نیشتر بر جان این زالوهای اسلامی میزند را منتشر کنید تا هم خوانندگان به آینده امیدوار شوند و هم بازنده ی جنگ روانی این تازی پرستان تهی مغز نباشند برای اینها همین که ببینند چرندیاتشان در اینجا منتشر شده احساس بردنگی و پیروزی دست خواهد داد این لذت را از این فرومایگان بگیرید با سپاس آقای علی صوفی هم در جوهره اش یک محمد رضا عارف است وقتی یک چنین آدمی بصورتی مزورانه خودش را در راس ستاد اصلاح طلب قرار میدهد بدیهیست که اصلاح طلبان هیچ موضوعیت خاصی برای مردم ندارند وباید درب چنین امامزاده ای راگل گرفت وشناسنامه اش را باطل شده اعلام نمود خاتمی رئیس جمهور گفت من اختیاراتم در حد یه آبدارچی بود از آن پس همیشه مورد تحریم و تمسخر همین حکومت بود و حتا ممنوع الخروجش کردند چه کسی این تحقیر را تحمل میکند و به چه علت؟ خاتمی و بقیه افراد این فرقه تبهکار میدانند که اگر این انتخابات مطابق خواسته آنها پیش نرود چه روزگاری خواهند داشت و چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود تلاش اینها، که از خشم مردم میترسند، فقط حفظ جان خود و مالی که با قتل عام هموطنان و اختلاس و مکیدن رُسِ مردم یک کشور آباد و ثروتمند به دست آورده اند هست و بس هموطن بیدار باشیم و هوشیار عدم شرکت ما در انتخابات برگ برنده ما است وای که اگر باز هم فریب بخریم یادمان بماند که این تنازع بقا است بین یک ملت و یک گروه اندک فاسد و جانی! تصور من اینست که رژیم سعی خواهد کرد که در انتخابات اینده احمدی نژاد را از صندوق بکشد بیرون مگر اینکه ملت دست از امام زمان و امام حسین بکشد و این اجامر را جارو کند آخوند موجودیست متعفن، حریص و شیاد، انتظار حقیقت از چنین موجودی جنون است خاتمی برای چندمین بار اثبات کرد که بر خلاف آن ظاهر فریبکارانه که بخش لاینفک شخصیت نهات همه ملایان میباشد یک "" قحبه و یک لکاته ""سیاسی است وبس آخه تدارک چی توکه ممنوع التصمیر و ممنعوع ال سخن ممنوع الخروج تما وجودت ممنوع هست برای چی مردم را دعوت به رای میکنی یارو گمون میکنه مردم یادشون رفته که همین خود خاتمی بود که دستور داد دانشجوها رو از خوابگاهشون به پایین پرت کنن و اونارو اراذل و اوباش خطاب کرد تف به شرف نداشتت مردک مردم فریب،ای فریبا! خاتمی را باید نه دو بار بلکه چند بار اعدام کرد این آخوند کثیف ترین و بی پدر ومادر ترین آخوند رژیم بعد از خمینی و خامنه ای است اگر الاغی پیدا بشود و به حرفهای این پست فطرت گوش کند و رای بدهد واقعا باید جایزه ی نوبل الاغترین الاغ تاریخ را به او تقدیم کرد آخوندهای پست کسیف را می بینی بی بوته هشت سال جنگ خانمان سوزراخمینی هندی خون خارجنایت کار جنگی بشری( مسلمان آدم کشی) راحت قانون دینی کردآن موقع حفظ عسلام مملی در کشتارتوسط دو ابله یکی درایران ویکی درعراق بعدیادتان که هست یکسال بعداز شروع جنگ صدام بیهودبودنش رافهمید وپایان آنرا خواست ولی خمینی هندی ادامه حیات خود درادامه جنگ میدید تواون سن صدتا بچه نوه داشت هیچکدامشان به جنگ نفرستاد تاکجا که گفت رهبرمن اون نوجوان خودرابانارنجک بزیر تانگ می اندازه بیشرمی چقدر این ملهد حتی بهراه حسین هم که در دم آخر میتوانست صلح کنه کشته نشه عمل نکردخیلی خوبه این حرف به نوه فربه شده اش حسن برسه تا ببینیم شرف انسانی نه داره جوابی بده به اشتراک بگذارید:
|