رئیس جمهور آمریکا امروز در دیدار با همتای السالوادوری خود در کاخ سفید گفت: رژیم ایران باید از هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای دست بردارد، در غیر این صورت با عواقب سختی روبرو خواهد شد که میتواند شامل حمله نظامی به تاسیسات هستهای آنها باشد.
ترامپ گفت: بر این باور است که رژیم ایران عمدا در رسیدن به توافق تعلل میکند و افزود: فکر میکنم آنها با ما بازی میکنند. در همین حال به ساخت سلاح هستهای بسیار نزدیک شده اند. به همین دلیل برای پرهیز از عواقب شدید آن باید هرچه زودتر اقدام کنند.
او در پاسخ به پرسش خبرنگاران که آیا عواقب آن میتواند شامل حمله به تاسیسات هستهای در ایران باشد، گفت: البته که اینطور است. آنها افرادی رادیکال هستند و نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.
رئیس جمهور آمریکا افزود: آنها عادت دارند ما را سر کار بگذارند، زیرا به مذاکره با افراد نادان در این کشور [ایالات متحده] عادت کرده اند. اما اکنون باید سریع عمل کنند، زیرا به دستیابی به سلاح اتمی نزدیک شده اند. من این مشکل را حل خواهم کرد.
اینهمه تهدید برای چیست؟
یک منبع داخلی نوشت: ترامپ، معمار استراتژی بر پایه قدرت و تهدید، بهخوبی آگاه است که گاه سایه سنگین جنگ، کارآمدتر از خود جنگ است. او از تهدید به جنگ بهعنوان یک ابزار ماهرانه استفاده میکند؛ اهرمی که بر میز مذاکره سنگینترین وزنه را به سود خواستههایش میافزاید.
دولت ترامپ بیپرده نشان داده که هدف نهاییاش چیست: واداشتن جمهوری اسلامی به پذیرش توافقی که نه فقط برنامه هستهای، بلکه قدرت موشکی، نفوذ منطقهای و حتی برخی سیاستهای داخلی خود را عملا زیر نظارت واشنگتن قرار دهد.
این استراتژی دیگر بهسادگی یک مذاکره نیست؛ بلکه به نقشهای برای خلع سلاح کامل جمهوری اسلامی تبدیل شده است. از منظر ترامپ، دیپلماسی چیزی نیست جز نام دیگر تسلیم؛ تسلیمی که از راه محاصره اقتصادی و فشارهای سنگین و مستمر حاصل میشود.
کاخ سفید با بهکارگیری سختترین تحریمهای تاریخ علیه جمهوری اسلامی، درصدد است نظام را به نقطهای برساند که دیگر راهی جز پذیرش شروط واشنگتن نداشته باشد.
حمله نظامی همچنان گزینه روی میز است
خبرآنلاین نوشت: اوضاع این روزهای خاورمیانه مانند خسوفی است که همگان با وحشت به آن مینگرند. سبب این وحشت، مخدوش بودن مرزهای بیم و امید از تحولاتی است که در عدم قطعیت و بلاتکلیفی سرگردان مانده است. از یکسو صدای آمرانه سیاستمداران و دیوانگان تشنه جنگ بلند است. از سوی دیگر چهره به ظاهر مسالمتجویانهای نمایش داده میشود که با دعوت طرف مقابل به حسن رفتار، وعده بازگشت به ثبات و صلح میدهد. اما به راستی کدام مدعا را میتوان باور داشت و چگونه میشود آینده روشن را پیش بینی کرد؛ وقتی حوادث پی در پی و در جلوههای متفاوت، اذهان را به خود مشغول میکند.
ترامپ همچنان بر ادعای توافق از موضع قدرت اصرار دارد. در این میان شاید نقطه امید برای دیپلماسی آن باشد که هنوز در ساختار حاکمیتی ایالات متحده و حتی دولت ترامپ کسانی باشند که هرگاه باد در جهت آتش میوزد، مانع تشنگان جنگ شوند.
اجلاس شنبه آینده در رم نشان خواهد داد که ماجرای گفتوگوی تهران و واشنگتن در کدام سو لنگر میاندازد؛ نرمش در برابر توافق یا رفتن تا لبه رودرویی؟ از این رو تا روشن شدن وضع رویکردهای آتی لازم است از سادهاندیشیهای سیاسی پرهیز کرد و در زمین مستحکم گام برداشت. هرچه هست این که در حال حاضر آسمان خاورمیانه و به ویژه منطقه خلیج فارس را خسوف گرفته است و همگان با وحشت آن را نظاره میکنند.
In a meeting with the El Salvadoran president, the U.S. President stated that Iran must abandon its nuclear ambitions or face severe consequences, including potential military action against its nuclear facilities. He emphasized that Iran's radical nature makes it unacceptable for them to possess nuclear weapons. Trump's strategy involves using the threat of war as leverage in negotiations, aiming to compel Iran to accept a deal that limits not only its nuclear program but also its missile capabilities and regional influence. The U.S. is applying the toughest sanctions in history to force Iran's compliance, while the situation in the Middle East remains tense and uncertain.