گزارش خبرنگار ما از تهران: در روزی که پاسدار احمد رادان معاون نیروی انتظامی رسما اعلام کرد «هیچ حادثه خاصی گزارش نشد و تهران خلوت بود و حوادث نسبت به سال گذشته کمتر شد» داود براتی معاون حفاظت و پیشگیری سازمان آتش نشانی اعتراف کرد که تعداد حوادث چهارشنبه سوری در تهران افزایش یافت. انفجار و آتش سوزی یک دستگاه موتور سیکلت در خیابان آذربایجان تهران، آتش زدن کیوسک پلیس در مجیدیه، آتش زدن پراید نیروی انتظامی در خیابان پیروزی، آتش سوزی در 21 خانه، انفجار 11 خودرو، سوختن 81 سطل آشغال، آتش گرفتن 11 مغازه تنها بخشی از آمار تلفات و حوادثی است که رسانه های رسمی حکومت از آن پرده برداشتند. از سوی دیگر پاسدار ساجدی نیا رئیس پلیس تهران اعتراف کرد که تعداد زیادی در حوادث چهارشنبه سوری با حادثه روبرو بودند.
از اسلام شهر، ورامین، عبدل آباد و شهریار نیز خبر می رسد که شدت درگیری بین مردم و نیروی انتظامی بسیار وسیع بوده و تعداد زیادی از جوانان بازداشت شده اند. در مقابل حملات سنگینی علیه مزدوران رژیم صورت گرفته و خسارات سنگینی به آنها وارد شده است. در همین حال برخی مناطق تهران از جمله نارمک و تهرانپارس ، شهرک غرب و نیاوران و فلکه آریاشهر برای ساعات زیادی از کنترل نیروی انتظامی خارج بود و توان مقابله با جوانان از آنها گرفته شده بود.
در خیابان رودکی تهران و همچنین در منطقه شمیران نو بین مردم و نیروی انتظامی درگیری فیزیکی به وقوع پیوست که مجروحانی برجای گذاشت اما با این حال مرم خیابان ها را ترک نکردند. در شهرک اکباتان و شهرک آپادانا شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای طنین انداز بود. در دیگر نقاط تهران هم جوانان از این فرصت استفاده کرده و دست به اعتراضات پراکنده زدند.
کرمانشاه، اصفهان، همدان، تبریز و مشهد نیز از جمله شهرهایی بود که گزارشات زیادی از آنها مبنی بر برگزاری مراسم چهارشنبه سوری و اعتراض مردم منتشر شد. این درحالیست که نیروی انتظامی تهدید کرده بود بازداشت شدگان چهارشنبه سوری علاوه بر شلاق تا پایان تعطیلات نوروز زندانی خواهند شد.
یورش نیروهای سرکوبگر به جوانان مشهد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" نیروهای سرکوبگر ولی فقیه به مردم و بخصوص جوانان که در حال برگزاری جشن ملی چهارشنبه سوری بودند یورش بردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعداد زیادی را دستگیر نمودند.
از غروب سه شنبه جشن ملی چهارشنبه سوری در محلهای مختلف شهر مشهد آغاز شد. شدت جشن و شادمانی توام با اعتراضات در نقاط مانند؛ رضا شهر ،هاشمیه و طرقبه نسبت به نقاط دیگر بیشتر بود. جشن و اعتراضات از ساعت 21:30 به بعد به اوج خود رسید. جوانان با روشن کردند بوته و پریدن بر روی آن اقدام به خواندن شعرهای چهارشنبه سوری نمودند. تعدادی از مردم عکسهای خامنه ای و احمدی نژاد را در خیابانها به عنوان نحوست به شعله های آتش می سپردند.
پس از آنکه جوانان مشهد اقدام به سر دادن شعارهایی مانند مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای نمودند و همزمان به انداختن ترقه و آتش بازی مشغول بودند. جمعیت در خیابانهای شهر موج می زد.
وقتی که جوانان اقدام به سر دادن شعار علیه دیکتاتور ایران علی خامنه ای نمودند.نیروهای لباس شخصی به جوانان یورش بردند و آنها را آماج ضربات باتون خود قرار دادند . در رضا شهر بیش از 40 نفر از جوانان دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل شدند. هنگام یورش نیروهای سرکوبگر به مردم و جوانان در رضا شهر درگیری شدید بین جوانان از یک طرف و نیروهای سرکوبگر از طرفی دیگر روی داد . جوانان با پرتاب سنگ و انداختن ترقه به مقابله با نیروهای سرکوبگر پرداختند و آنها را وادار به عقب نشینی نمودند. زد و خورد خیابانی برای مدتی ادامه داشت.
نیروهای سرکوبگر همچنین اقدام به کندن پلاکهای ماشینهای مردم نمودند و با باتون به ماشینها می کوبیدند.
در طرقبه نیروهای سرکوبگر منطقه را محاصره کرده بودند و به کسی اجازه ورود به آنجا را نمی دادند. تا لحظۀ ارسال این گزارش مردم همچنان در خیابانها حضور دارند و نیروهای سرکوبگر به دستگیری و ضرب وشتم مردم ادامه می دهند.
گزارش یکی از خوانندگان از کرمانشاه
اینجا مردم تو نوبهار گل کاشتند واقعا کاش بودینو میدیدین
جمعیت امسال بچه هایی که اومده بودن شعار میدادن حداقل بیشتر از 10 برابر پارسال بود و اینکه تا یک نفر رو میگرفتن همه با هم باور کنید همه با هم تو اون محدوده داد میزدن ولش کنید ولش کنید و با همدیگه به سمت مامورای لباس شخصی هجوم میبردن تا اینکه ولش میکردن امسال شجاعت مردم ستودنی بود موقعی که شعار دادن ها تو خیابان نوبهار و برق شروع شد هر بار که موتوری ها و لباس شخصی ها به همراه ضد شورش حمله می کردن با شهامت بدون وصفی که من حتی بعد از انتخاباتم ندیده بودم به سمتشون حمله میکردن با سنگ و شعار و داد زدن.. وااای چند بار اونا چنان سنگ خوردن و فراری شدن که تا نمی دیدید باورتون نمیشه همه ی بچه ها از هم میخواستن کسی فرار نکنه دو سه بار اونجایی که من بودم ما به سمت اونها حمله کردیم و زدیییم آخ زدییم اونجا واقعا شبیه منطقه جنگی شده بود چقدر بعد از این همه مدت روحیه مون عوض شد آخر سر هم هر چی نیرو داشتن آوردن کم کم پخش شدیم خیابونا رو هم بستن و بدبختها تو خلوتی آخر شروع کردن دق دلشونو رو سر چند نفر دیگه خالی کردن البته چند نفری رو هم دیدم دستگیر کردن ولی خیلی کم بودن خوشبختانه تا اونجایی که من بودم از بچه هایی که شعار میدادن نذاشتن کسی دستگیر بشه ولی چند نفر کتک خوردن. واقعا نمیتونم بازم نگم مردم خیلی با شهامت شدن.. خیییلی خوشحالم..
دوستتون دارم