۱۰۰ ميليون نداريد از تهران برويد!
زندگي در تهران، روز به روز گرانتر ميشود. اين بدان معناست كه قشر كارگر و كارمند و كاسبهاي جزء، شرايط زندگي در پايتخت را در چند سال آينده از دست ميدهند.
به گزارش جوان، اكثريت قشر متدين و انقلابي تهران از كمدرآمدها يا متوسطين هستند. در واقع بيشتر متدينين به درست يا غلط، جزو ثروتمندان محسوب نميشوند، بنابراين گران شدن زندگي در پايتخت به ضرر كساني است كه با رانت موجود در دلارهاي چند نرخي، شوكهاي قيمتي مسكن، سكه و ارزاق و سودهاي بانكي و غيربانكي زندگي نميكنند بلكه با حقوق كارمندي و كارگري يا درآمد يك بقالي، روزگار را سپري ميكنند. گران شدن زندگي در تهران، به ضرر كساني است كه انقلاب كردهاند، در دفاع مقدس از دين و ميهن همه ايرانيان دفاع كردهاند، شهيد دادهاند و پاي ثابت راهپيماييهاي ۲۲ بهمن، روز قدس و ۹ دي هستند. جوانهاي آنها براي تشكيل زندگي با مشكلات زيادي روبهرو هستند به ويژه در بخش تأمين مسكن. اين نوشتار بر آن نيست تا سياهنمايي كند يا خدمات فراوان دولتهاي نهم و دهم را ناديده بگيرد بلكه به دنبال راهي است تا زندگي را در شهري كه حلالخواران، هر روز بيشتر در تنگنا قرار ميگيرند، ارزانتر كند. راه اين مسئله هر چه باشد اخراج مردم از تهران و فرستادن آنها به پرند، پرديس و اسلامشهر و خانه ساختن براي پردرآمدها در غرب پايتخت نيست. آيا به خطرات خالي شدن شهر از انقلابيها انديشيدهايم؟ آيا يك بخش از براندازي نرم، اجبار انقلابيها به خروج از پايتخت است؟ آيا ميدانيم شهري كه حلالخوارانش در اقليت باشند، مستوجب عذاب و ويراني است؟براي رفع مشكلات كم درآمدها و متوسطين تهران بايد چارهاي انديشيد و در اين زمينه همه مسئوليم.
۱۰۰ ميليون نداريد از تهران برويد!
مديركل مسكن و شهرسازي استان تهران در گفتوگويي از متقاضياني سخن گفته كه خواهان مسكندار شدن در تهران هستند و حاضر نيستند به اسلامشهر، پرند يا پرديس بروند و حالا كه حاضر نشدهاند با حداكثر ۲۵ ميليون تومان صاحب خانه بشوند بايد ۱۰۰ ميليون تومان در پنج قسط بدهند و پس از آن با اقساط يك ميليون توماني صاحب خانه ويژه شوند. اين مسئول، توضيح ندادهاند كه اقشار كم درآمدي كه دهههاست در تهران زندگي ميكنند و براي خود يا فرزندان متأهل شده خود، خانه ندارند چه كنند و چگونه ظرف يكسال ۱۰۰ ميليون تومان تهيه نمايند؟ او با اينكه جمله «افرادي كه قدرت خريد ندارند به شهرهاي جديد اطراف تهران بروند و مسكن ويژه متعلق به پولدارهاست» را نقل قول اشتباه يك خبرگزاري از سخنان خود خوانده،اما عملاً با اعلام اينكه مسكن ويژه تهران براي كساني است كه حاضر نيستند به اسلامشهر، پرند و پرديس بروند، تصريح ميكند كه دارندگان درآمدهاي پايين يا به اطراف تهران بروند يا ۱۰۰ ميليون تومان تهيه كنند و مسكن ويژه بخرند. آن هم مسكني كه هنوز ساخته نشده است. اينكه جمعيت تهران بايد كاهش يابد، حرف درستي است اما اخراج ساكنان قديمي شهر، به جرم نداشتن پول مسكن، عدالت نيست، به ويژه اينكه مدير كل مسكن و شهرسازي استان تهران ميگويد اگر ميخواستيم براي متقاضيان مسكن در پايتخت خانه بسازيم به ۲۰۰- ۳۰۰ هزار واحد نياز بود. آيا امكان تهيه اين ميزان مسكن در پايتخت وجود ندارد؟آيا از طريق تأمين اجتماعي نميتوان در احياي بافتهاي فرسوده يا تبديل واحدهاي اداري اضافي دولت به واحدهاي مسكوني ارزانقيمت، مشكل را حل كرد؟
هفته گذشته درباره حداقل معيشت و اجزاي آن نوشتيم و اكنون به يكي از مهمترين نيازهاي معيشتي مردم به ويژه در تهران ميپردازيم و به دنبال راهكاري براي رفع آن هستيم.
بازتوليد كرباسچيها در پايتخت
وزير راه و شهرسازي ميگويد:« در تهران ۳۷۳ هزار واحد مسكوني خالي وجود دارد.» مدير كل راه و شهرسازي استان تهران هم ميگويد:«براي متقاضيان مسكن تهران، ۳۰۰ -۲۰۰ هزار واحد بايد بسازيم.» آيا با انجام اقدامات قانوني عليه احتكار آپارتمان و مبالغ جريمهها، هزينه ساخت مسكن براي مستأجران قديمي پايتخت فراهم نميشود؟ارزاق روز بهروز گرانتر ميشود. مردم ميتوانند كمتر گوشت، مرغ، لبنيات، ميوه و سبزيجات بخورند اما نميتوانند بيسرپناه باشند. آنها غم جوانانشان را دارند. جوانهايي كه ۳۰ سال در تهران زيستهاند اما حالا ۱۰۰ ميليون تومان ندارند كه صاحبخانه شوند و زندگي تشكيل بدهند، پول وديعه مسكن هم ندارند. با گران شدن تحصيل در دانشگاهها و محدود شدن دانشگاههاي غيرپولي، تنگناي جديدي هم اضافه شده، حالا آنها بايد از شهر بروند؟
اين مهرورزي است؟!
دولت موظف است براي ساكنان با قدمت بيش از پنج سال سكونت در تهران خانه تهيه كند. گفته ميشود ساخت مسكن ۳۳۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در هر متر، هزينه دارد. قيمت زمين هم بايد صفر باشد. در چنين حالتي يك آپارتمان ۱۰۰ متري، بيش از ۵۰ ميليون تومان نخواهد بود. وديعه مسكن اقشار كم درآمد گاه تا ۳۰ ميليون تومان ميرسد. به اين ترتيب با وامهاي ۲۰ تا ۳۰ ميليوني اكثر بيخانهها در تهران، صاحبخانه ميشوند. برخي شايد همين را هم نتوانند پرداخت كنند. آيا بايد از تهران بروند؟ اين است كرامت بخشيدن به مسلمان؟ تهران بايد خلوت شود اما نه با اجبار ضعفا به ترك پايتخت. اسراف و تبذير بايد از بين برود اما نه با گران كردن كمرشكن ارزاق. مسكن همواره درصدر اقلام گران پايتخت بوده و همه چيز را به نفع خود گران كرده است. كافي است از مغازهداران، دليل گراني اجناس تهران نسبت به شهرستانها را بپرسي، قيمت بالاي سرقفلي و ملك خود يا اجاره بالاي پرداختي را اعلام ميكنند. روند گران شدن ساختمانهاي پايتخت از شهردار شدن كرباسچي شروع شد. او بود كه گفت هر خانوادهاي زير ۲۵۰ هزار تومان درآمد دارد از تهران برود، آن هم در روزگاري كه حقوق ۲۰ -۱۰ هزار تومان بود. تهران روز به روز گرانتر شد تا امروز كه سخن شهردار به فتنه پيوسته از زبان يك مسئول دولتي بازگو ميشود و آن هم آپارتمانهاي ۱۰۰ ميليوني به علاوه اقساط يك ميليوني براي كساني كه درآمدهايشان زير يك ميليون تومان در ماه و ۱۲ ميليون تومان در سال است. اگر كسي چنين پولي ندارد از تهران برود. اين مسئول ميگويد:«چه اصراري بر ماندن درتهران است؟» آيا اصرار بر ماندن در شهر و ديار خود،جرم است؟ وضعيت تهران بايد براي متدينين قابل زندگي بشود. اما الان چنين نيست.
دليل افزايش مهاجرت به تهران، ارزان بودن شهر نيست بلكه كمبود كار و امكانات اوليه در شهرستانهاست. جمعيت ايران، جوان است و جوانان علاوه بر كار به پيشرفت، جذابيت محيط زندگي و درآمد بالاتر ميانديشند. يك جوان تحصيلكرده در شهرستان خود امكان پيشرفت نمييابد پس راهي تهران ميشود تا به شكلي خود را در مسير ترقي قرار دهد. يك جوان تحصيل نكرده براي كسب درآمد بيشتر به تهران ميآيد و روي زرنگيهاي حلال و حرام حساب ميكند. تهران شهر ساختمانها، بزرگراهها، برجها و خودروهاي زيبا و چشمنواز است. راهكار خلوت كردن پايتخت، دادن امكانات مشابه تهران به ديگر شهرهاست. اكنون كسي كه پنج، ۱۰ يا ۲۰ سال قبل به تهران آمده و تشكيل خانواده داده، چگونه به شهر خود برگردد؟ حال اگر ۱۰۰ ميليون نداشت بايد برود به اطراف شهر؟ اين عدالت است؟ اجاره مسكن، كمرشكن شده و حجم زيادي از درآمد حقوق بگيران را ميبلعد حال آنكه با تدابير صحيح، ميتوان مستأجران را با همان مبلغ وديعه به علاوه يك وام صاحب خانههاي ساخته شده دولت كرد، مسكنهاي ۳۰ تا ۵۰ ميليون توماني. برخي از ايجاد فساد و رانت ميترسند. با تدابير درست ميتوان اين مفاسد را بسيار كم كرد. آيا به خاطر چند بينماز بايد در مسجد را بست؟ آيا به خاطر ترس از فساد بايد مستضعفين را از تهران بيرون كرد؟
اصل ۴۴ چه شد؟
سياستهاي اصل ۴۴ قانون اساسي، ۷۰ درصد عوايد آزادسازي اموال دولتي را به سه دهك اول و بقيهاش را به ديگر دهكها اختصاص داده است. با چنين سرمايههايي بايد حداقلهاي آب، غذا، مسكن، بهداشت، آموزش، امنيت و ازدواج فراهم شود و مسكن گرانترين حداقل زندگي مردم ايران به ويژه تهران است. تأمين اجتماعي فراگير بايد مشكلات مردم را براساس عوايد حاصل از اجراي سياستهاي اصل ۴۴ قانون اساسي و ديگر درآمدهاي دولت، رفع كند يا كاهش دهد. نكته ديگر اينكه خواه ناخواه بر جمعيت تهران افزوده ميشود. توكيو و نيويورك چگونه با آن جمعيت بالا اداره ميشوند و گرههاي كور ترافيكي ندارند. پس ميشود شهري ۲۰ ميليون جمعيت داشته باشد و اين همه مشكل گريبانش را نگيرد، به شرط وجود يك مديريت صحيح. حتي با پرهيز از تبديل كردن تهران به نيويورك از لحاظ طبقات درآمدي. تهران نبايد فاصله بين «هارلم» تا «منهتن» را در خود داشته باشد چرا كه زيبنده پايتخت امالقراي جهان اسلام نيست چنين فاصله تبعيضآميزي. راه پر كردن اين فاصله گران كردن نيست، بلكه پايين آوردن قيمتهاست، با حذف قيمت زمين و واگذاري مسكن به قيمت ساخت. آنگاه ديگر قيمتها را ميتوان به تبع مسكن، پايين آورد. اين كار شايد كمي سخت باشد اما شدني است. از دولت مهرورز و عدالتگستر انتظار است كه نسخههاي آزمون پس داده و شكست خورده را كنار بگذارد و جلوي گران شدن تهران را بگيرد در غير اين صورت همه براي اين امر بايد بسيج شويم.