وبلاگ هوای تهران
شانزدهم آذر88 را یادتان هست؟ در آن روز تاریخی رابطه ی قاطبه ی دانشجویان با جناح اقتدارگرا هویدا شد. همگی با هر اندیشه و سلیقه ای انزجار خود را از استعمار و استبداد فریاد زدیم. اقتدارگرایان اما، آن فریاد کرکننده را برنتابیدند و با سناریوی «پاره شدن عکس امام (ره)» حضور و فریاد ما را به حاشیه راندند. آنروزها تا مدتی شعارمان این بود که: «اونی که تقلب کرده، عکسا رو پاره کرده!»
حالا که مدتی ست ارزش پول ملی در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، مدام یاد پاره شدن عکس امام و سپس یاد «کاسبان عراقی» می افتم! کسانیکه به عراق رفته اند می دانند، کاسبان آنجا اصطلاحا به پول ملی ما می گویند «خمینی»! مثلا وقتی می خواهی یک جفت دمپایی پلاستیکی بخری، دوتا انگشت خود را بالا می آورند و با فارسی دست و پا شکسته می گویند: «دوتا خمینی»! آنها خودشان حذف صفر هم میکنند! قبلا هر هزار تومان «یک خمینی» بود، حالا هر ده هزار تومان «یک خمینی» و فردا احتمالا برای هر جفت دمپایی یک برگ چک پول طلب می کنند. کاسبان عراقی خوب فهمیده اند که روز به روز «خمینی» های ما بیشتر به کاغذ پاره تبدیل می شوند. اما عامل این کیست؟ چه کسی ارزش آن را پایین آورده؟ سیاست های چه کسی «خمینی» ها را تبدیل به کاغذ پاره کرده است؟ جواب همان است که شعار می دادیم: «اونی که تقلب کرده…»
نتیجه گیری ولایی: نظر آقا به نظر احمدینژاد نزدیکتر است!
نتیجه گیری هسته ای: سه سال بعد از اینکه قطعنامه ی شورای امنیت را کاغذ پاره بخوانی، پول ملی ات به کاغذ پاره تبدیل می شود!
نتیجه گیری اخلاقی: عکس امام (ره) را از روی اسکناسها بردارید، بیش از این به ایشان بی احترامی نکنید!