در شرایطی که گمانهزنیها در باب روابط ایران و آمریکا در دولت دوم دونالد ترامپ روند فزایندهای گرفته است، گروهی بر این باورند که این احتمال وجود دارد که رییسجمهور آمریکا شانسی به رویکرد دیپلماسی بدهد. درحالی که همزمان نیز گروهی دیگر مدعی هستند اینبار نیز سیاست ادعایی موسوم به فشار حداکثری در اولویت دونالد ترامپ قرار دارد.
به گزارش اعتماد، این گمانهزنیها در شرایطی مطرح است که فعل و انفعالات دولت جدید آمریکا و همچنین اقدامات جنجالی رییسجمهور جدید از قبیل کنار گذاشتن برایان هوک مسوول سابق پرونده ایران و نیز همزمان لغو حفاظت امنیتی چهرههایی، چون جان بولتون و بلافاصله مایک پمپئو، توسط گروهی به عنوان سیگنالهایی از جانب ترامپ به ایران قلمداد میشود؛ سیگنالهای حاوی این محتوا که دولت جدید آمریکا نسبت به دیپلماسی بیمیل نیست. درحالی که گروهی دیگر چنین ادعایی را رد کرده و با استناد به شخصیت پیچیده و غیرقابل پیشبینی ترامپ بر این باورند که تبیین استراتژی او در ارتباط با ایران همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که اساسا چه تحلیل و ارزیابی میتوان از فعل و انفعالات اخیر ترامپ در روزهای ابتدایی دولت دوم او مشخصا در رابطه با ایران داشت، با بیان اینکه سکوت ترامپ در قبال ایران، نشانه تغییر رویکرد رییسجمهوری آمریکا نیست، گفت: اول اینکه تحلیلهایی در باب رویکرد احتمالی ترامپ درخصوص پیگیری مذاکره با ایران مطرح شده و همچنین تعبیر مثبت سکوت رییسجمهور آمریکا تحلیلی واقعبینانه نیست و نمیتوان برمبنای فکتهای موجود در این زمینه گمانهزنیهای دقیق ارایه کرد، زیرا افرادی که این تحلیلها را ارایه میدهند، در واقع براساس اتفاقات نیفتاده شرایط را تبیین میکنند. معمولا تحلیلها باید برمبنای اقداماتی که انجام شده است، صورت گیرد و واقعیت این است که نمیتوان به طور قطع رویکرد رییسجمهوری آمریکا را پیش بینی کرد. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که ترامپ فردی غیرقابل پیشبینی است که موضعگیریهای او تاکنون ساختارشکنانه بوده است. ترامپ دارای شخصیتی است که حتی اگر موضعی هم بگیرد، نمیتوان به آن اعتماد کرد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوالی در باب چینش متناقض کابینه متشکل از شاهینهای ضدجمهوری اسلامی و چهرههایی با رویکرد معتدل و پیام این کابینه برای تهران گفت: اگر شخصی به خوبی سیستم آمریکا را بشناسد، اساسا یکی از ویژگیهای این سیستم، انعطافپذیری است. به این معنا که سیستم خود را با شرایط وفق میدهد و دایما در حال اصلاح روشهای غلط گذشته خود است. این سیستم به واقع از دیدگاههای مختلف فرصتسازی میکند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، که عملا در سوریه با شکست مواجه شد، پنج سال بعد از آن دست به اقداماتی زد و درنهایت نیز ما شاهد تغییرات زیادی بودیم. به گونهای که در عرض یازده روز، دولت بشار اسد در دمشق سرنگون شد.