محسن هاشمی رفسنجانی در پاسخ به خبرنگار ایرنا که پرسید: روند کند تصمیمگیری در کشور (نظام) به نظر یکی از چالشها و دغدغههای موجود است؛ این که وقتی تصمیمات به تاخیر بیافتد حتی پس از اتخاذ و اجرا بیاثر میشوند، نظر شما در این باره چیست؟ گفت: مشکلی که وجود دارد در بیتصمیمی است نه فقط کندی تصمیم. میدانید که بعضی کشورها دچار بیتصمیمی میشوند؛ یعنی این که حتی دور هم جمع می شوند و به یک تصمیمی میرسند ولی توان انجام آن تصمیم را ندارند. حالا از جامعه می ترسند یا دلایل دیگر...
دلیلش چیست؟
مثلاً در مورد قیمت بنزین و سوخت و یارانه های مربوط به حاملهای انرژی این تصمیمی است که همه در مورد آن وفاق دارند، آقای پزشکیان از وفاق میگویند، ولی وقتی میرود برای اجرا دچار تردید میشوند، چرا که حاکمیت اجرای آن را نمی تواند برنامه ریزی کند و نگرانی دارد برای اجرا؛ یا مثلاً همین بحث حجاب، بحث جدی حجاب و فیلترینگ وجود دارد وقتی شما مینشینید حتی با اصولگرایان یا افراد مختلف که بحث میکنید میبینید که نظرشان خیلی فرق نمیکنند راه حل هم که مشخص است و تصمیم هم گرفته می شود که چگونه بروند به سمت اعتدال و تنش در جامعه ایجاد نکنند و آزادیهای مشروع را برای مردم در نظر بگیرند؛ وقتی به این جا میرسند به یک وفاقی هم پشت پرده میرسند اما میبینند به هر دلیلی این را اجرا نمی کنند و دوباره می رسند به بی تصمیمی.
به نظرتان بیتصمیمی یا کم تصمیمی یا دیر تصمیمی چه دلایلی دارد؟
دلایل مختلف دارد و چون بیان دلایلش سخت است و باید سانسور کنید (چون نظام از واکنش مردم می ترسد) این طور میخواهم بگویم که بیتصمیمی برای کشور سم است و ما آلان رسیدیم به یک نوع بی تصمیمی و این بیتصمیمیها صدمه خیلی جدی میزند.
خامنهای درمانده و زمینگیر شده
در این میان برخی کارشناسان داخلی در توصیف وضعیت کنونی نظام برخلاف پسر رفسنجانی درمییابند که واژههای معمول مانند بحران و بنبست نارسا هستند و ناگزیر کلماتی مانند «ابر بحران»، «باتلاق»، «بر لبهٔ پرتگاه» و امثالهم را بهکار میبرند یا گاه از تصاویر و تشبیهات سوررئالیستی استفاده میکنند.
از جمله مسعود نیلی، اقتصاددان از خطر سرمازدگی حکمرانان میگوید و هشدار میدهد: اصولا میز مشخص و مسئولی برای تصمیمسازی و تصمیمگیری وجود ندارد. نظام تصمیمگیری در لابهلای دهها شورای عالی و کمیسیون دیری است که به کما رفته است. دیر وقتی است که در این کشور هیچ تصمیمی گرفته نمیشود.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نیز وضعیت رژیم خامنه ای را به خودرویی تشبیه میکند که راننده ندارد یا اگر هم رانندهای باشد، مهار اجزای آن در دست او نیست. مهمتر از همه اینکه مقصد سفر نیز معلوم نیست، یا اتفاقنظر نسبت به آن وجود ندارد. تعداد مسافران آن اضافه بر ظرفیت هستند. سوخت کافی هم ندارد. خلاصه با این خودرو نمیتوان رانندگی کرد و سالم به جایی رسید...
کلیسا در اروپا بعد از جنایات و کشت و کشتارها در قرن ۱۵ تا اوایل قرن ۱۸ بالاخره به اکثریت انسانها تمکین کرد و به سوراخ های خود خزید ٫ اما این جنایتکاران از ۱۴۰۰ سال به این طرف در کثافتی که خود به وجود آورده غوطه ورند ٫ یا خود زنی میکنند و همدیگر را به قتل میرسانند و یا میلیون ها کودک و زن ومرد بی گناه را سلاخی میکنند
این شیادان با ثروت انسان ها ٫ ارازل و اوباش بی سواد دزد را به اطراف خود جمع میکنند و مغز متعفن آنها را شستو شو میکنند به این آمید که امام زمان با شمشیر خود از چاه چمگران بیرون میآید و تمام ناو های آمریکا را با هواپیمای های آن ویران میکند
جهل و نادانی همراه با شیادی و جنایتکاری ابزاری است در دست این عمامه داران
مطلبی که می نویسم خطاب به محسن هاشمی از همون خانواده دزد و فاسد اکبرشاه گور بگور که زمانی تو مجلس ریس بود و کشور درگیر جنگ بود تند تند سیستم و زیر ساختاهای سرمایه داری وحشی در ایران رو با تصویب قوانین خاص پیاده سازی کرد از جمله خصوصی سازی از مدارس الا آخر و خودش رو صاحب مملکت میدونست آتش بگورش تا ابد