بهرغم ۵۰روز زمینهسازی و المشنگه راهانداختن برای یافتن یک گماشتهٔ دیگر در قد و قامت رئیسی؛
بهرغم قدیسسازی از حاج قاسم و به نمایشگذاشتن شال فلسطینی او؛
بهرغم انداختن تکهاستخوانی از خوان قدرت در پیش پای اصلاحطلبان قلابی برای جذب عقبهٔ ریزشی آنها و پر رونق کردن نمایش انتخابات؛
بهرغم امدادرسانی تمامقامت اصلاحاتیها به خامنه ای؛
بهرغم شوی بیرمق و منجمد بهاصطلاح مناظرههای کاندیداهای دستچین شده و عبور کرده از فیلتر شورای نگهبان؛
بهرغم نظرسنجیهای فیک حکومتی برای «پرشور» نشان دادن انتخابات؛
بهرغم انواع و اقسام شگردهای کثیف مانند تهدید به قطع یارانهٔ اقشار کمدرآمد و وادار کردن زندانیان به رأی دادن و نیز جابهجا کردن بسیجیها و لباسشخصیها از یک شعبه به شعبه دیگر؛
و بهرغم همهٔ ترفندها و تقلبات خامنهای و وزارت کشورش که در دست پاسداری دروغگو به نام احمد وحیدی است، تمام شواهد و گزارش های میدانی نشان می دهد که بیش از ۸۸درصد مردم ایران انتخابات قلابی ریاستجمهوری را که در رژیم ولایت فقیه از اساس معنا و مفهومی ندارد، تحریم کردهاند.
صبح دیروز خامنه ای خیلی زود به صحنه آمد و گفت: دوام و قوام جمهوری اسلامی و عزت و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف بر حضور مردم است؛ برای همین است که ما توصیه میکنیم مردم عزیزمان مسأله رأی دادن و حضور در این آزمون مهم سیاسی را جدی بگیرند و شرکت کنند؛ بنده وجهی برای تردید پیدا نمیکنم این یک کار آسانی است که نتایج مهمی دارد. چرا انسان باید برای انجام یک کاری که خرج ندارد، زحمتی ندارد، مایهای ندارد و وقتگیری ندارد ولی فواید زیادی دارد تردید کند!
اما مردم در قاموس این دیکتاتور حقیر تا وقتی خوبند که انگشتان جوهری آنها در نمایشهای اینچنینی برای حکومتش مشروعیت بخرد؛ اگر نه تا آنجا که به او برمیگردد نه به رأی مردم معتقد است و نه به خواست آنها؛ یادمان نرفته است که در صحبت با دانشجویان بسیجی چه گفت: مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسأله را دارند؟ این چه حرفی است؟!
مطمئنا آثار تحریم قاطع و سراسری نمایش انتخابات هشت تیر در آینده نزدیک گریبانگیر خامنه ای و حکومتش خواهد شد و او را با فشارهای بیشتر داخلی و خارجی غافلگیر خواهد کرد. ظهور چنین دورانی را از هماکنون میتوان در کنشهای مردم بویژه جوانان ایران به چشم دید.