آغاز سال ۱۴۰۳ برای حکومت اسلامی ایران چندان خوشایند نبود. نوروز مصادف شد با ماه رمضان، و بسیاری از ایرانیان آشکارا در ملأ عام بهاصطلاح روزهخواری کردند. حضور گستردۀ مردم در اماکن تاریخیِ مربوط به ایران باستان و رقص دستهجمعی آنها در مکانهای عمومی نیز با اعتراض برخی از حامیان حکومت مواجه شد.
این عبور آشکار عمومی از خط قرمزهای شرعی جمهوری اسلامی و رشد روزافزون توجه ایرانیان به مظاهر و تاریخ و فرهنگ ایران باستان، موضوعی است که عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر اجتماعی، و مهرداد خدیر، معاون سردبیر روزنامۀ هممهین، در گفتوگو با یورونیوز فارسی دربارۀ دلایل و ماهیت و پیامدهای آن توضیح دادهاند.
عباس عبدی در پاسخ به این سؤال که «آیا میتوان گفت در نتیجه چند دهه حکمرانی اسلامی سختگیرانه؛ اسلامگرایی در جامعه ایران آینده روشنی ندارد و روز به روز کمرنگتر خواهد شد یا اینکه وضعیت فعلی، مثل نوعی تب است که با رفع عفونت فروکش خواهد کرد؟» میگوید:
این پدیدۀ اجتماعی، تب نیست و اگر تب هم باشد بدون حل مسأله عفونت، فروکش نمیکند. حتی اگر تحت شرایطی فروکش هم کند، باز آن بیماری و منشأ تب کماکان سر جای خودش هست و فکر میکنم به هیچ وجه از بین رفتنی نیست. اما با بخشی از سوالتان مخالفم؛ برای اینکه شما میتوانید برگزاری اعیاد و مراسم مذهبی شلوغ را هم ببینید که اتفاقا اینها هم، چنانکه گفتم، در حال جدا کردن مسیر خودشان از حکومتاند.
وی افزود: در اینکه دینگریزی در ایران وجود دارد، تردیدی نیست. این ادعا را میتوان پذیرفت که دینگریزی در جامعۀ ایران قطعی است. بخصوص گریز از دین فقاهتی. دین مناسکی هنوز جایگاه خودش را دارد و دین اخلاقمدار هم میتواند رشد یابد. اما دین فقاهتی کلاً تضعیف شده و از آن مهمتر و بیشتر، دین انقلابی و رسمی. بنابراین تفسیر دیگری از دین در میان بسیاری از مردم در حال شکلگیری است. البته پدیدۀ عبور از دین هم یک امر جدی است.
عبدی دربارۀ احتمال عبور ایرانیان از اسلام در نتیجۀ عملکرد جمهوری اسلامی و نیز به دلیل بازخوانی تاریخ خشونتبار تثبیت اسلام در ایران میگوید: قبول دارم که شرایط فعلی موجب عبور ایران از اسلام انقلابی میشود. اسلام سنتی و فرهنگ اسلامی هم تضعیف میشوند. به هر حال به نظر من، در آینده دین رسمی و انقلابی و سیاسی در ایران کاملا ضعیف خواهد شد. اسلام شیعی هم در حال ضعیف شدن است ولی سنتهای اسلامیِ شیعی، کماکان در جامعۀ ایران جایگاه و پایگاه خودش را دارد. هر چند که این سنت هم کمابیش تضعیف خواهد شد. بدون برو و برگرد.
تیپهای مذهبی هم به براندازی روی آوردهان
یک نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفته: افرادی که از این شعار «زن، زندگی، آزادی» حمایت میکنند دنبال چیز دیگری هستند و از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند.
علی مطهری به خبرگزاری فارس گفت: یک اتفاقی افتاد (قتل مهسا) و اینها هم خیلی خوب استفاده کردند و باید بگوییم انصافاً مدیریتشان خیلی خوب بود و از این نقطه ضعف به خوبی استفاده کردند. الان جامعه ما حالت طبیعی ندارد. کینهها و لجاجتهایی وجود دارد که ناشی از برخی اتفاقاتی است که افتاده است و بخشی از این بیحجابی به عنوان مخالفت با نظام است. الان هر اقدامی که حکومت بخواهد انجام بدهد، آنها در مقابلش میایستند.
مطهری گفت: تیپهایی که از این شعار «زن زندگی آزادی» حمایت میکنند دنبال چیز دیگری هستند و از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند. به نظرم تاثیری ندارد در این که اصلاح طلبان بخواهند این قشر را جذب کنند. هدف این قشر براندازی است نه اصلاح، و برای خودشان هم استدلال دارند. البته اینها دو گونه هستند. یک عده از آنها مذهبی نیستند و بلکه ضد مذهباند و میگویند این نظام با آن الگویی که ما داریم خیلی فاصله دارد، لذا میخواهند آن را براندازند. یک عده هم هستند که از تیپهای مذهبی هستند و سابقه انقلابیگری هم دارند و اینها هم تقریبا به براندازی روی آوردهاند. منتها استدلال ایشان چیز دیگری است و اگر بپرسید چرا این حرفها را میزنید؟ میگویند چون اولاً راه اصلاح وجود ندارد و ثانیاً این نظام باعث شده است مردم از دین رویگردان شوند و دین در خطر است، بنابراین این نظام باید کنار برود.
گرامی مقدم از فعالین سیاسی جریان موسوم به اصلاح طلب هم در گفتگو با اعتماد آنلاین گفته: بخشی از مردم اساسا از همه چیز عبور کردند و اصلا به چیز دیگری جز به براندازی فکر نمیکنند...
وی گفت: رفتهرفته به صورت تدریجی مطالبات مردم بهویژه در حوزههای اقتصادی خیلی متراکم شد و نهایتا وقتی نارضایتی متراکم میشود خودش را در خیابان نشان میدهد! متاسفانه این نارضایتیهای معیشتی و اقتصادی به نارضایتیهای سیاسی و بسته شدن فضای سیاسی کشور گره خورد و اینها به هم ارتباط پیدا کرد، و نهایتا دیدیم که حدود ۶ماه تمام اعتراضات در خیابان ادامه داشت...