سه شنبه، 9 آبان ماه 1396 = 31-10 2017حرف درمانی بس است آقای روحانیآنچه مردم میخواهند نه تکرار صحبتهای زیبا بلکه عمل است. عمل به وعدههایی که امید را در جامعه ایجاد کرد و سبب «تَکرار» نام شما از سوی مردم شد. اگر قرار باشد این امید مردم به واسطه عدم تحقق وعدهها ناامید شود شما مقصرید و باید روزی پاسخگوی مردمی باشید که به امید اندکی تغییر پای صندوقهای رای رفتند. روزنامه بهار: «من به تمام وعدههایم پایبند هستم»، «من به عهدم درباره دانشگاه پایبندم» ، «درباره انتخاب وزرا تعامل کردهام نه معامله» و. . . اینها چند نمونه از جملاتی است که آقای رییس جمهور هنگامی که پشتتریبونهای مختلف از مجلس تا دانشگاه، از جلسه هیئت دولت تا دیدارهای مردمی قرار میگیرد میگوید.حسن روحانی به خوبی مخالفتها، اعتراضات و دلواپسیهای حامیان خود را شنیده است و دقیقا به همین خاطر است که هر چند وقت یکبار در سخنرانیهای عمومیاش پایبندی به وعدههای خود را تکرار میکند اما مشکل از جایی شروع میشود که رئیسجمهور مسیر پاسخگویی به انتقادات حامیان خود را اشتباه تشخیص داده است. روحانی تصور میکند که هنوز دوران انتخابات است و میتواند با چند جمله که ظاهری تند و تیز دارد نگاهها را به سمت خود جلب کند و از حجم انتقادات بکاهد. تصور رئیسجمهور و حلقه اعتدالی نزدیک به او آن است که منتقدان اصلاحطلب دولت که حامیان واقعی روحانی هم هستند با چند جمله از نقدهای خود دست میکشند. این تصور نادرست سبب شده است که روحانی در «اعلام نظر»، اصلاحطلبانه سخن بگوید و هنگامی که زمان «اعمال نظر» میرسد خلاف جهت وعدههای خود عمل میکند. برخی این عقیده را مطرح میکنند که دلیل تغییر رفتار رییس جمهور نسبت به گذشته برخی فشارهای خارج از دولت است و رییس دولت در تلاش است تا با عدول از برخی انتظارات حامیان خود از آن فشارها بکاهد. بر فرض آنکه وجود چنین فشارهایی را بپذیریم و نگاه برخی کارشناسان سیاسی را که این موضوع را ترفندی برای مظلوم نمایی از سوی روحانی میدانند نادرست بدانیم این پرسش مطرح میشود که مگر آنان که اهل فشار آوردن هستند با چند عقب نشینی کوتاه خواهند آمد؟ در چنین وضعیتی که شرح آن رفت کمترین انتظار از رییس جمهور آن بود که حداقل در چنین جلسهای از پایبندی به عهدش نسبت به دانشگاه سخن نگوید و به جای نطقهای زیبا پشتتریبونهای مختلف اندکی هم در عمل به وعدههای اصلاحطلبانهای که به دفعات تکرار کرده است و سبب «تَکرار» نامش از سوی مردم در انتخابات شده توجهی نشان دهد. مگر میتوان پذیرفت که از یکسو از پایبندی به وعدهها بگوییم و از طرف دیگر آنچه در عمل مشاهده میشود بر خلاف آن وعدهها باشد؟ !صبر و سکوت حامیان روحانی در انتخابات هم اندازهای دارد و نمیتوان توقع داشت که در برابر این دوگانگی در حرف و عمل تا اَبَد صبوری کنند. با نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 که چند ماهی از آن میگذرد شاهد بودیم که جامعه به طور تمام قد از نگاه اصلاحطلبانهای که در این انتخابات روحانی نماد و نماینده آن شده بود حمایت کردند و پس از برگزیده شدن. او نیز تا به امروز هرگاه رییس و دیگر اعضای دولت قدمی هر چند کوتاه در راه تحقق آن وعدهها برداشتهاند با حمایت قاطع مردم مواجه شدند. بدیهی است که رای قریب به شصت درصدی مردم به برنامهها و وعدههای حسن روحانی برای محقق شدن آنها بود و نه تکرار آن جملههای زیبا بدون آنکه از عملی شدن آن خبری باشد. مطلب آخر را باید به طور مستقیم خطاب به رییسجمهور بگوییم: آقای روحانی! مردمِ زخم خورده و صدمه دیده از هشت سال دوران دولت پیش از شما با امید و به امید تغییر و اصلاح رویههای نادرست گذشته به شما اعتماد کردهاند. در این کشور خیلیها زیبا سخن گفتن را بلد هستند و شاید توان مطرح ساختن شعارهایی زیباتر از آنچه شما مدعی پایبندی به آن هستید را هم داشته باشند. آنچه مردم میخواهند نه تکرار صحبتهای زیبا بلکه عمل است. عمل به وعدههایی که امید را در جامعه ایجاد کرد و سبب «تَکرار» نام شما از سوی مردم شد. اگر قرار باشد این امید مردم به واسطه عدم تحقق وعدهها ناامید شود شما مقصرید و باید روزی پاسخگوی مردمی باشید که به امید اندکی تغییر پای صندوقهای رای رفتند. حال که مردم ساده اندیش وسطحی نگرفریب شیادی حسن روحانی، وسازش اوبا راس هرم قدرت سیاسی را خوردند هستند بسیارانی ازمردم که بدون توجه به هشدار کمپین امتناع، بااین دیدگاه که حسن روحانی داردحرف دلشان را میزند، وبا الفاظی تندوکلماتی دندان شکن بررئیسی و قالیباف میتازد، درعین ساده اندیشی باورکرده بودند که حسن روحانی تافته ای شده جدا بافته درست همانند تصوری که همین جماعت درمورد خاتمی وهاشمی رفسنجانی و پیدا کرده اند غافل ازاینکه حسن روحانی یک ملای شیادوامنیتی است غافل ازاینکه اوکسیست که درحصرموسوی وکروبی ورهنوردازیکسو، و درسرکوب جنبش دانشجوئی ومصادره های اموال وبگیر وببندهای چهاردهه گذشته ازدیگرسو، یکی ازکارگزاران خیمه ولایت بوده است حال بایدازمقاله نویس روزنامه بهار پرسید: چگونه ازچنین فردی باکارنامه ای سیاه انتظار معجره داشتید ودارید؟ |