شنبه، 24 شهریور ماه 1403 = 14-09 2024تلاش برای ناامیدکردن مردم از انقلاب نوین با کمک پشیمان شدگان بی بُتههمزمان با سرکوب خونین معترضان و وعده نرمش قهرمانانه خامنهای در مقابل غرب؛ تلاش گسترده اتاق فکر نظام برای ناامیدکردن مردم از انقلاب "زن زندگی آزادی" با کمک پشیمان شدگان بی بُته همچون صادق زیباکلام، احمد زیدآبادی و فائزه رفسنجانی نامهٔ فائزه هاشمی رفسنجانی از زندان اوین که شماری از زندانیان زن را به «دیکتاتوری» و «رفتارهای فاشیستی» متهم کرده، در فضای مجازی فارسیزبان جنجالبرانگیز شده است. اگرچه در این نامه بهطور مشخص به نام فرد خاصی اشاره نشده، بسیاری از کاربران فضای مجازی، انتقادهای هاشمی را به طور مشخص، متوجه نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برندهٔ جایزه صلح نوبل دانستهاند. به گزارش رادیو فردا، نامه فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، در نقد رفتار برخی از زندانیان سیاسی زن در اوین حتی به مذاق رسانههای حکومتی ایران هم خوشش آمده، آن قدر که متن این نامه در صفحهٔ نخست وبسایت خبرگزاری میزان، ارگان رسمی قوهٔ قضائیه، با تیتر «فائزه هاشمی: ما مبارزین، طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم» بازنشر شد. خانم هاشمی در نامه خود بهویژه به زندانیهای چپ و سلطنتطلب تاخته و برخی از زندانیان سیاسی را به دروغگویی، بزرگنمایی مشکلات داخل زندان، و رفتار فاشیستی دیکتاتورمآبانه متهم کرده است. نامه فائزه هاشمی از آن رو حساسیت بسیاری ایجاد کرد که نخست در آستانهٔ فرارسیدن دومین سالروز جان باختن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد در سال ۱۴۰۱ منتشر شد، دوم، به نقد بند زنان زندان اوین پرداخته که به نام «قلب مبارزات مدنی» ایران شناخته میشود، و سوم نام این زندانی سیاسی با نام پدرش گره خورده که قتل شماری از مخالفان و دگراندیشان در داخل و خارج در دوران ریاست جمهوری او رخ داد. عالیه مطلبزاده، عکاس خبری و فعال حقوق زنان که سابقهٔ زندان هم دارد، با اشاره به سختیهای ناشی از اختلافات فکری و فرهنگی زندگی در زندان، تنشهای ایجادشده را «حاصل فشارهای زندان و نهادهای امنیتی» دانسته و نوشته که «نمیتوان علل اصلی را کنار گذاشت و یک سویه بقیه زندانیها را مقصر جلوه داد». خانم مطلبزاده همچنین دربارهٔ انتشار این نامه در آستانهٔ دومین سالگرد جان باختن مهسا امینی، فائزه هاشمی را متهم کرده که «به عمد نقش زندانبان و زندانی را با هم عوض کرده» است. شمار دیگری نیز با اشاره به بخشی از نامه فائزه هاشمی که شماری از همبندیهایش را متهم میکند مانع مشارکت برخی از زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر شدهاند، و تأکید بر اولویت داشتن موضوع مبارزه با اعدام، او را متهم کردهاند که در این دورهٔ حساس تاریخی و نقش ویژهای که بند زنان اوین در این برهه دارد، همبستگی زندانیان در مبارزه علیه جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و علیه فعالان زن زندانی، «نفرتپراکنی» میکند. برخی دیگر از فعالان حقوق بشر با اشاره به بخش دیگری از نامه خانم هاشمی که زندانیان زن را به دروغگویی و بزرگنمایی مشکلات داخل زندان متهم کرده، او را به «ایستادن کنار پدر سرکوبگرش» و در «سمت سیاه تاریخ» متهم کرده و توصیه کردهاند که نباید «برای رفاه بیشتر در زمین جمهوری اسلامی بازی» کند. شماری دیگر نیز نوشتهاند که نامه فائزه هاشمی را نباید یک رنجنامه شخصی دانست، بلکه این یک «نامهٔ سیاسی» و ادامهٔ راه شماری از «اصلاحطلبهای پشیمان» از ایستادن کنار براندازان است که در انتخابات چهاردهمین دورهٔ ریاستجمهوری نیز خودش را نشان داد. برخی دیگری نیز چنین موضعگیری کردهاند که او به دنبال «رانت» در زندان به همان شیوهای است که همواره در دوران زندگی خود به عنوان دختر هاشمی رفسنجانی از آن بهره برده، اما در زندان اوینِ امروز، نسلهای جدید زنان از همه مرزها عبور کرده و حاضر نیستند بهدلایل خانوادگی یا دلایل دیگر، به کسی امتیاز ویژه بدهند. شماری هم در اظهارنظرهایی صریحتر به انتقادات خانم هاشمی پاسخ دادهاند، از جمله لادن بازرگان، از خانوادههای دادخواه دههٔ ۱۳۶۰، در شبکه ایکس نوشته: «نامه ننگین فائزه هاشمی از درون زندان بار دیگر ثابت کرد میان ما و "اصلاحطلبان حکومتی" دریایی از خون فاصله است.» خانم بازرگان، فائزه هاشمی را به «عادیسازی شَر» متهم کرده و نوشته او در نامهٔ یادشده، «به جای حمله به رژیمی که دههها است فعالین سیاسی و حقوق بشری را دستگیر، آزار، شکنجه و اعدام کرده، به «اسیران» حمله کرده است.» شیما بابایی هم نوشته: نامه فائزه هاشمی به ظاهر تلاشی برای بدنام کردن همبندیهاست، اما در واقع گامی روشن برای بازگشت به آغوش نظام و اثبات وفاداری به آرمانهای انقلاب (اسلامی) است. این حرکت، تنها حنای بیرنگِ زنی بیافتخار است که با تکیه بر رانت خانوادگی و امتیازات ویژه، حتی در زندان از شرایط خاص بهرهمند بوده.
رنجنامه فائزه هاشمی! در حالیکه نامه پرنسس رفسنجانی کاملا علیه چپ ها و چپ های مذهبی است ، این جاسوسان توده ای و گوادلوپیست می خواهند از ان به عنوان سکوی حمله به شاهزاده رضا پهلوی استفاده کنند اگر چه اصل ماجرا را نگفته که پدر پدرسگش با کیانوری در برابر بازرگان و بازی دادن مارکسیستهای روسی در اتاق خواب بیت رهبر و پستوهای اخوندها و حاکم کردن انها به نفع روسیه علیه امریکا و اسرائیل چه نقشی داشته! صد بار گفتیم یک بار دیگر هم میگوییم * آزادی ایران از طریق آنهایی نیست که زمانی مامور بودند و دورانی با این حکومت آمدند و با این حکومت بودند و این حکومت را پر و بال دادند * به زبان ساده، آنهایی که گفتند "جمهوری اسلامی" و نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، نمیتوانند در خط مقدم مبارزه برای آزادی ایران باشند چون اطمینان به آنها حماقت است * بدانید که هنوز هم وظیفه آنها پاسداری از جمهوری اسلامی است * از ما گفتن مردم باید متحد شوند برای ایجاد نظام فدرال چون فقط از این طریق میتوانیم |