بازدیدکنندگان ارجمند بدلیل تغییرات فنی ایران‌پرس‌نیوز موقتا بروزرسانی نمی‌شود
















آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 25 اردیبهشت ماه 1397 = 15-05 2018

ارزش ملی و فرهنگی شاهنامه، در یک نگاه!

عارف پژمان

به مناسبت ۲۵ اردیبهشت، پاسد اشت فردوسی بزرگ
ارزش ملی و فرهنگی شاهنامه ، در یک نگاه !

٫شاهنامه، تاریخ سنتی منظوم ایران کهن است. تاریخی که از راه روایات باستانی مذهبی به ما رسیده است ؛ فردوسی، این اثر عظیم ملی را در مدت سی وپنچ سال کار مداوم، به ثمر رسانیده است. تاریخی‌ که در نهادها و مغزها پراگنده شده بود، زیرا تازیان هر گونه اثر یا کتابی را، در باره تمدن قوم مغلوب، نابود کرده بودند.
شاهنامه کوشیده است، فرهنگ مادی و معنوی ایران کهن را چنان‌که خوانده و شنیده است، به مردم خویش انتقال دهد.
این‌که نخستین شاه گیتی کیومرث، بوده است و همو بوده که پوشیدن جامه و خوردن طعام را به مردم آموخته است و پس از وی، هوشنگ شاه، آهن را از سنگ جدا کرده است و به کشف آتش، پیروزی یافته است. جشن سده را بنیاد نهاده و کشاورزی و شهر سازی را به مردم باز آموخته است. به دنبال وی تهمورث دیو بند آمده که به آموزش و اهلی ساختن پرنده گان دست یازیده است ازان پس، جمشید جم آمده ؛ آلات و افزار جنگی ساخته است و شهروندان را به چند گروه منقسم داشته است:
مردان دینی ، سپاهیان، برزیگران و دامداران، هنر مندان و صنعت گران ، وهو بوده که کشتی را اختراع نموده و در قلمرو فرهنگ معنوی «نوروز» را بنا نهاده است ... این همه نمایانگر آن است که شاهنامه، جلوه‌های از چگونه‌گی تکوین و تحول تمدن باستانی ایران را فرا چشم فرزندان زمانه خویش نهاده است، تا آنان را از نا آگهی و سر درگمی فرهنگی، رهایی دهد و به آداب و رسوم ملی آشنا گرداند.
شاید اگر وی به گرد آوری و ثبت این روایات دست نمی‌زد، سیل حوادث این همه را در کام نابودی ، افکنده بود.
دانای خراسانی، شاهان ، دلیران و رزم آوران مرز وبوم خویش را از عمق خاکستر قرون، بیرون کشید و در چار راه‌ها، در شهرها و روستاها، تصاویری از رستم نامور، فریدون دادگر،و کاوه آهنگر بر افراشت.
از آنجا که تاریخ باستانی کلیه ملل متمدن ، آمیخته به افسانه است، نیازی به آن دیده نمی‌شود که قهرمانان ملی یک سر زمین بطور حتم، شخصیت‌های تاریخی و واقعی باشند. مهم این‌است که مردم ، این ابر مردان را، واقعی بینگارند از معنویت شگرف و قدرت جسمی آنان در زنده‌گی خویش بهره جوینده و هویت ملی خویش را بر بنیادهای محکم، استوار دارند.
از سوی دیگر، تصویر و تجسم بیداد، پلشتی و آزمندی و خیره سری، در شاهنامه در کالبد آدم‌های چون ضحاک و دیگران، به منظور برانگیختن، نفرت و نکوهش عامه، در برابر این مظاهر منفی می‌باشد، تا کم از کم در ذهن‌ها ریشه‌های ستم بارگی و تیرگی، خشکیدن گیرد و درخت دانایی و عدالت ورزی، تناور گردد. شاهنامه هنر پاک اندیشیدن و خوب زیستن را به آدمیان می‌آموزد.
شخصیت برازنده و خوب در شاهنامه همان است که درست پیمان و نام جوی باشد، حاضر باشد برای برقراری، داد و دهش، جان بیفشاند؛ سر بیگناهان را بباد ندهد و از شتاب و آزمندی دست گیرد.
در شاهنامه، شاهان و پهلوانان عرفان‌گرای نیز دیده می‌شود، اینان به خاطر آرمان صلح یا ترس از ارتکاب گناه، زندگی را کنار می‌گذارند، کسانی چون سیاوش وکی‌خسرو……..که بازهم هدف آنان قرار گرفتن در سنگر نیکی است؛ اما ارزش شاهنامه در همین بعد ملی و حماسی آن، تمام نمی‌شود، شاهنامه از نگاه ادبی نیز کم نظیر است. آیت فصاحت و بلاغت است. فردوسی، در توصیف صحنه‌ها و تجسم احوال و ایجاز کلام، سخن را به مرز اعجاز کشانده است. قدرت شگرفی که شاهنامه در کار برد تعبیرات گونه گون دارد. زیبایی این دفتر را دو چندان ساخته است.
در شاهنامه ، اندک موردی، معنی، لگد کوب لفظ شده است، صنایعی که در آن به کار گرفته شد. از کم‌ترین زنندگی و تصنع برخوردار است. بر اساس اقتضای یک منظومه حماسی، اغراق و مبالغه مراعات النظیر، لف و نشر، انواع جناس و تشبیه و مماثله و پارهء صنایع دیگر، در شاهنامه نگریسته می‌شود. شاهنامه گنجینه ایست از واژه‌گان اصیل دری که می‌تواند به صورت گسترده‌، نیازهای زبانی و معنوی زمانه امروز را نیز مرفوع سازد، اغلب واژه‌گان مرکب یا مفرد معاصر که ظاهراً ساخته و پرداخته معاصرین می‌نماید، در شاهنامه به کار رفته است. به صورت مثال، شاهراه، ره آورد، ورزش، کار آگاه، رایزن، گزارشگر و …
استعمال لغات عربی در شاهنامه، در حدود چار درصد است این نکته آشکار می سازد که واژگان تازی، بیشتر در آثار مذهبی و علمی آن زمان، وارد شده بود، نه در زبان محاورهء عامه !
زبان پارسی دری امروز، همان زبان فردوسی است. صنایع لفظی و معنوی و آرایش‌های دوره‌های بعد، در قواعد کلی زبان، مداخله‌ ای نداشته است ؛
به عنوان واپسین سخن، مرواریدهای از حکمت و اخلاق و تربیت که بر تارک این اثر کم نظیر جهانی آویخته شده است، نمی‌تواند به فراموشی سپرده شود.
چه بسا رمز ورازی در شاهنامه ، آمیخته است که هنوز بر ما ناشناخته مانده است.
به قول شاهرخ مسکوب:« جهان شگفت شاهنامه، هم‌چنان بر ارباب فضل در بسته و ناشناخته مانده است، اما در این دوران دراز، شاهنامه، زنده‌گی صبور خود را در میان مردم عادی این سر زمین ادامه داده است و هنوزهم، صدای گرمش، گاه گاه این‌جا و آن‌جا، در خانه‌ای یا قهوه‌خانه‌ای، شنیده می‌شود، و در هر حال تا این زنده گی خواهد بود ، این صدا خاموش نخواهد شد.»

***************

شاهنامه فردوسی؛ میراث جاودانه ایرانیان

25 ارديبهشت؛ روز بزرگداشت حكيم فردوسي و پاسداشت زبان فارسي نام‌گذاري شده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی، حماسه‌سرای بلندآوازه ایران و شاعر پارسی گوی میراثی از نظم را برای آیندگان بر جای گذاشت که به قولش هیچ باد و بارانی در فراز و فرود روزگار پرتلاطم آن را گزندی نمی رساند و تاریخ گذشته و آینده تکرار آن را تجربه نکرده و نخواهد کرد.

به گزارش ایرنا، فردوسی اوایل قرن چهارم هجری قمری (سال 319 خورشیدی) در روستای «پاژ» از توابع توس خراسان، در خانواده ای دهقان چشم به جهان گشود و با پی افکندن اثری جاودانه و ماندگار از خود، پاسبان زبان شیرین پارسی شده و نام و یاد خود را در نسل های آینده ایران زمین ماندگار و محترم ساخت.حکیم ابوالقاسم فردوسی در اواخر قرن چهارم (سال 397 خورشیدی) در 78 سالگی چشم از جهان خاکی فرو بست و در زادگاه خویش در دل خاک آرام گرفت. اثر منظوم «شاهنامه» پرآوازه ترین سروده فردوسی و بزرگترین رزم نامه جهان محسوب می شود که به نوعی دربردارنده تاریخ ایران باستان است. اعراب پس از تصرف ایران در اوایل سده نخست هجری سعی داشتند خط و زبان خود را بر مردم ایران زمین تحمیل کنند که البته در زمینه تغییر خط ایرانیان از پهلوی به عربی توفیق یافتند و در زمینه تغییر زبان نیز به پیشرفت هایی رسیدند

اما از آنجا که همواره در طول تاریخ، دست به دست شدن حکومت ها در شهرها صورت گرفته و روستاها به دلیل دور بودن از مسائل و کشمکش های سیاسی، نقش ویژه ای در حفظ فرهنگ سرزمین ایران داشتند، این بار نیز روستاها نقش شایسته ای در زنده نگه داشتن زبان فارسی ایفا کردند و زبان پارسی با همین پشتوانه توانست دست کم به صورت گفتاری و در مقام محاوره پایدار و پابرجا بماند. تاریخ آغاز به نظم کشیدن شاهنامه به صورت دقیق معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعدد که از شاهنامه مستفاد می شود و با انطباق آن بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به وسیله استاد توس سال 369 یا 370هجری قمری معلوم کرد.

** ادبیات فارسی گنج ایران زمین
استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در این مورد اظهار کرد: ادبیات فارسی میراث ملی و تاریخی است و آنچه در گذشته اتفاق افتاده دارای اهمیت بوده و بخش مهمی از اهمیت ادبیات فارسی برای جهانیان، مقوله پیشینه آن است. دکتر محمدجعفر یاحقی افزود: اینکه یک هزار سال پیش کتابی مانند 'شاهنامه' پدید آید، 800 سال پیش اثری مانند«گلستان»، یا دیوانی چون «دیوان حافظ» نوشته شده باشد، خیلی مهم است زیرا عمر ادبیات هیچ کدام از کشورها به جز یونان از ٤٠٠ سال تجاوز نمی‌ کند. وی اظهار کرد: کشورهایی که امروز زمامدار ادبیات معاصرند، پیشینه ‌ای طولانی از نظر قدمت تاریخی ندارند و سابقه تاریخی آثار آنها جالب و مورد توجه است. یاحقی درباره دیگر وجوه اهمیت ادبیات فارسی گفت: مسائل اساسی و انسانی که در ادبیات فارسی مطرح است، امر ملی نیست بلکه فراملی و بشری است. وی ادامه داد: پیام ‌ها و اندیشه ‌هایی که در ادبیات فارسی وجود دارد می‌ تواند به ‌عنوان سرمایه بشری مطرح باشد و برای همین زمانی که جهانیان به‌ ویژه در گذشته این غنا و اصالت را می ‌دیدند، دل‌ باخته آن می‌شدند.

این استاد دانشگاه گفت: بسیاری از نویسندگان فرانسوی وقتی با سعدی آشنا شدند، با شادمانی از او و آثارش استقبال کردند و امروز که بیش از پیش با مولوی آشنا هستند می ‌دانند که با چه چشمه فیاضی از معانی و اندیشه‌ های ناب رو به رویند، با این تفاوت که تلقی ‌و آشنایی‌ های جدید با مولوی با برداشت‌ های دو سه سده پیش متفاوت است. وی تاکید کرد: اهمیت ادبیات فارسی در این است که توانسته پیام انسانی و روحانی را در دوره هایی به‌ جهانیان عرضه کند که به آن نیاز داشته اند. به گفته وی، سرودن شاهنامه در شرایطی که زبان فارسی رو به نابودی و فراموشی می رفت شاهکاری بود که توانست روح تازه ای در کالبد زبان فارسی بدمد و کلمات و واژگان پارسی را تا امروز زنده نگه دارد. یاحقی افزود: اگر همت و تلاش فردوسی و دیگر افراد دوست دار زبان پارسی نبود شاید امروز اثری از این زبان باقی نمی ماند. وی اظهار کرد: اهمیت فردوسی در آن است که با آفرینش اثر حماسی خود نه تنها زبان فارسی بلکه همه فرهنگ، آداب، سنن و اصالت ایرانی را جاودانه کرد.

** عرق ملی انگیزه سرایش شاهنامه
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز با بیان اینکه فردوسی در سرایش شاهنامه انگیزه شخصی نداشته است، افزود: انگیزه فردوسی در روزگار زیست این شاعر عالی قدر بسیار مهم و قابل توجه بود زیرا وی عرق ملی و دینی در این زمینه داشته است. دکتر فرزاد قائمی گفت: جریان ادبی شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی در ایران در سده چهارم آغاز شد که تنها جریان ادبی نبود بلکه جریانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که به نوعی هویت ایرانیان مسلمان را به ایرانیان کهن پیوند می داد. قائمی افزود: در این جریان هویت جدیدی شکل داده می شد که از طرفی در این هویت عنصر مسلمان بودن افزوده شده و از طرفی مسلمان بودن به عرب بودن محدود و منحصر نمی شد. وی با بیان اینکه شاهنامه عنوان منتخب فردوسی برای اثر جاویدانش نبود بلکه عنوان جریان ادبی آن دوره است، اظهار داشت: در دوران و شرایط سامانیان و قرن چهارم زبان فارسی دری مورد حمایت و توجه ویژه بود. وی گفت: از زمان یعقوب لیث صفاری که زبان فارسی به عنوان زبان دیوانی شناخته شد توجه به زبان فارسی افزایش یافت و همین امر در سرایش شاهنامه تاثیر داشت.

عضو هیات علمی گروه ادبیات و زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: قبل از فردوسی، شاهنامه ابومنصوری، ابوالموید بلخی، شاهنامه مسعودی و نیز شاهنامه ناتمام دقیقی توسی از همشهریان فردوسی نیز نگارش شده بود که فردوسی نیز در اثر خود هزار بیت از شاهنامه دقیقی توسی را با ذکر منبع آورده است و همین امر نشان از تحسین و قدردانی شاهنامه دقیقی از سوی فردوسی دارد. قائمی گفت: با وجود اینکه شاهنامه های متعدد قبل از فردوسی به نگارش درآمده بود یکی از علل ماندگاری اثر ابوالقاسم فردوسی، هوش، نبوغ و خردمندی فردوسی در نگارش این اثر است. وی با بیان اینکه امروزه شاهنامه به بخشی از هویت ایرانیان و یکی از مفاهیم ایرانی بودن در جهان بدل شده است، گفت: محدود نشدن شاهنامه فردوسی به اثر صرف ادبی از علل ماندگاری شاهنامه است. این استاد دانشگاه افزود: فردوسی مسلمان بود و بر خلاف برخی مورخان مرز اعتقادات خود را حفظ می کرد به این معنا که همه شخصیت های اثر خود را بدون اینکه نماینده دین خاصی باشند خداپرست معرفی می کند. وی با بیان اینکه فردوسی در شاهنامه از اسطوره سازی از پیروان ادیان خاص خودداری می کند، اظهار کرد: این امر از درایت، تیزهوشی و ظرافت این شاعر شهیر است و همین امر موجب می شود موفق به آفرینش اثری شود که فقط برای امروز نباشد بلکه به اثری فرازمانی و فرامکانی تبدیل شود.

قائمی گفت: علاوه بر این فردوسی در سرتاسر شاهنامه و در تمام داستان های خود به ذکر منابع موثق و قابل قبول می پردازد و همین امر اثر وی را ماندگار و قابل اعتماد کرده است. این استاد دانشگاه افزود: شاهنامه لبریز از استعاره و صنایع بدیع معنوی است و نشان می دهد فردوسی شاعری خلاق و به نسبت روزگار خود شاعری قدرتمند و توانمند در عرصه سخن است. وی ادامه داد: دقت نظر و توجه فردوسی بعد از پایان سرایش شاهنامه از آنجا نمایان می شود که وی همچنان 20 سال بعد از پایان کار اثر خود، به اصلاح آن می پردازد و همین امر موجب رفع ایرادها و پایداری اثرش می شود. قائمی اظهار داشت: فردوسی بر خلاف شاعران روزگار خود که در ازای جوایز مادی شعر می سرودند، به دنبال ماندگاری اثر بود هرچند حمایت دربار از سرایش شاهنامه را رد نمی کرد. قائمی افزود: نام 'شاهنامه' را فردوسی بر اثر خود نگذاشته و در هیچ کجای شاهنامه این نام مطرح نشده و بعد از فوت فردوسی اثر جاودانه اش به عنوان شاهنامه شناخته شده است. وی گفت: این اثر به دلیل بنیاد پایدار و محکم خود در دوره های بعد، از جمله در دوره مغول که بسیاری آثار از میان رفتند، از سوی ایرانیان حفظ و حراست فراوان شد و به اثری جهانی بدل شد.

**شاهنامه اثری ماندگار در دل تاریخ پرهیاهوی ایران
دکتر قائمی اظهار داشت: شاهنامه فردوسی تنها کتابی است که با حجم بسیار از سده چهارم هجری به عنوان اثر ادبی به دست ما رسیده و حفظ این کتاب در سخت ترین شرایط تاریخی و دوره های مختلف از سوی ایرانیان نشان از اهمیت آن دارد. وی گفت: از قرن هفتم هجری تا دوره قاجار نسخه های متفاوتی از شاهنامه وجود دارد که سیر تحول زبان فارسی را نشان می دهد اما برتری شاهنامه فردوسی بر متون هم دوره خود از سوی ایرانیان و طبقه نخبه به عنوان اثر معیار پذیرفته شده و به عنوان مبنا در زبان فارسی پیش رو بوده است. این استاد دانشگاه بیان کرد: برتری فردوسی در سرودن اشعار حماسی هم در میان آثار ادبی و هم در میان خواص جامعه و نیز عوام پذیرفته شده است. قائمی بیان کرد: کاوش ها نشان می دهد برخی انگاره ها در باره فردوسی غلط است که یکی از این انگاره ها نگارش شاهنامه به سفارش محمود غزنوی است. وی با بیان اینکه فردوسی شاهنامه را در سال 369 هجری نگارش کرده و تاجگذاری محمود غزنوی در سال 378 بوده، اظهار داشت: بیش از 15 سال فاصله در این میان وجود دارد.

وی گفت: گرچه فردوسی علاقه مند به حمایت دربار برای تهیه اثر ادبی خود بود اما نابه سامانی های دوران و تغییرات درباری موجب شد نتواند در زمان مناسب اثر خود را به شاه تقدیم کند ضمن اینکه در شاهنامه، مدح سلطان محمود غزنوی نشده بود و جذابیت آن برای شاه و دربار کم بود. وی افزود: علاوه بر این شیعه بودن فردوسی و مجموعه عوامل دیگر سبب شد وی مورد غضب واقع شود. دکتر قائمی گفت: فردوسی بخش های دیگری نیز به شاهنامه افزود که این بخش ها بیشتر در انتقاد از سلطان محمود و بیانگر تلخ کامی فردوسی از اوضاع زمانه است. این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: فردوسی به همین دلیل در دوران پیری دچار فقر و تنگدستی شده و اشعار او در آن دوران ثابت می کند که او فردی کهنسال، رنج دیده و دل آزرده است که از شهریار پاداشی نگرفته اما بخوبی به این نکته آگاه است که اثر او با سرنوشت و هویت یک ملت در ارتباط است. این استاد ادبیات فارسی اظهار کرد: شاهنامه فردوسی، شناسنامه ملی ایرانیان است و هویت ایرانی امروز را مطرح می کند بنابراین باید از این اثر هنری به عنوان مظهر هویت ایرانی نام برد و محافظت کرد.

** بزرگی حماسی و معماری آرامگاه فردوسی
حکیم توس که به گفته خود از نظم کاخی بلند ساخته اکنون در شهر تاریخی توس در آرامگاهی آرمیده، که خشت خشت آن بازدید کنندگان را به یاد حماسه می اندازد و عظمت و استواری آن، غنای شاهنامه را تداعی می کند. این بنا سالانه میزبان چند میلیون گردشگر داخلی و خارجی است و از نظر هنر، معماری، چشم نوازی و توان برقراری پیوند معنوی با بازدید کنندگان وی‍‍ژگی های منحصر به فردی دارد. در طول دوره های تاریخی مهندسان و معماران متفاوتی تلاش در ساخت بنایی درخور شان و جایگاه این شاعر بلندآوازه ایرانی داشتند، بنایی که همچون کاخ بلند سخن استوار فردوسی، از نظم در برابر باد و باران گزندی نبیند. گفته می شود که اندیشه ساخت آرامگاه برای فردوسی به سال 1305 خورشیدی باز می گردد که جمعی از ادبا، اندیشمندان و ایران دوستان تصمیم گرفتند همزمان با همایش بزرگداشت هزاره فردوسی که قرار بود در سال 1313 برگزار شود، با ساخت بنای آرامگاهی درخور شان آن شاعر نامدار، آیین بزرگداشتی برگزار کنند.رئیس پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری توس نیز به خبرنگار ایرنا اظهار کرد: بنای آرامگاه فردوسی برای بسیاری از گردشگران که نخستین بار آن را می بینند بسیار جذاب، دیدنی، تماشایی و پر ابهت است.

احسان زهره وندی با بیان اینکه زیبایی و هنر ژرف و چشم نواز به کار گرفته شده در معماری این بنا بارها مورد یادآوری قرار گرفته است، افزود: بسیاری از گردشگران از این بنا به عنوان شاهکار هنر و معماری نام برده اند که دور از واقعیت نیست زیرا این بنا همچون اثر ماندگار و یگانه فردوسی «شاهنامه» است. وی در زمینه ساخت این بنا اظهار داشت: در مورد نحوه طراحی بنای آرامگاه فردوسی و طراح اصلی آن ‌که مرحوم مهندس کریم طاهرزاده بهزاد است؛ آگاهی‌های اندکی وجود دارد. زهره وند افزود: در مقابل به علت طول عمر زیاد مرحوم حسین لرزاده (98 سال) و معروفیت وی به خاطر طراحی و ساخت مسجد اعظم قم، در بسیاری از سایت‌های اینترنتی از جمله ویکی‌پدیا، به ‌اشتباه طراحی بنای آرامگاه فردوسی به وی منسوب شده است. طرح محوطه باغ آرامگاه فردوسی بر اساس اسلوب چهار باغ ایرانی به همت مهندس یعقوب دانش دوست در سال 1386 با تغییراتی اجرا و دو سال بعد از آن طرح محوطه سازی به پایان رسید و سرانجام تا سال 91 نیز اجرای کامل سنگفرش پایان یافت.

ویژگی آرامگاه فردوسی با طراحی نهایی مهندس سیحون، تلفیق معماری ایران باستان و ایران اسلامی است که با اضافه شدن زیرزمین به بنای فعلی نوعی هنر ایرانی - اسلامی تداعی می شود زیرا در این هنر مقبره ها در سرداب و سنگ قبر به صورت نمادین نصب می شود که نمونه آن مضجع شریف رضوی است که قبر حضرت رضا (ع)، هشت متر پایین تر از ضریح قرار دارد. نمای بیرونی آرامگاه کنونی حکیم توس نیز برگرفته از معماری پاسارگاد و تزیینات سرستون های هخامنشی است. اکنون آرامگاه فردوسی دارای بخش اداری، کتابخانه، رستوران، ساختمان موزه و نیز بقایایی از دروازه «رزان» است و تندیسی از فردوسی به عنوان شاهکار هنری ابوالحسن خان صدیقی، از پیکره سازان مشهور، در آن نصب شده است. در محوطه درون باغ آرامگاه فردوسی، مهدی اخوان ثالث (م. امید)، شاعر معاصر آرام گرفته و در فاصله 50 متری بیرون از باغ آرامگاه فردوسی نیز آرامستان شعرا قرار دارد که در آن شاعران نامدار معاصر از جمله عماد خراسانی، احمد گلچین معانی، احمد کمال پور، محمد قهرمان و عشرت قهرمان به خاک سپرده شده اند. گستره باغ آرامگاه فردوسی 6.5 هکتار و محوطه پیشخوان آرامگاه نیز حدود 6 هکتار است. 25 اردیبهشت ماه سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی است.



اردلان May 15, 2018 03:45 PM

چو ایران نباشد------- تن من مباد
۲۵ اردیبهشت یاد بود حکیم نامدار، فردوسی پارسی گو
بر اکثریت مردم بزرگ ایرانزمین شاد باد
پاینده باد ایران

گزارش یا اعتراض به این نظر


حقیقتگو May 15, 2018 06:12 PM

جناب فردوسی که موجودیت و هویتت همانند شاهنامه ات همیشه زنده بود و جاودان خواهد بود بازهم دردورانی می زیستی لاقل ذره ای از رفاه وآزادی فکری و بیانی داشتی واگردردوران حکومت تازی تباران آنهم درقرن بیست ویکم می زیستی حتما" تابحال ده ها بارتازی تباران اطلاعاتی و سپاهی و بسیجی با حکم جلب درب منزلت صف کشیده بودند ویا سعید مرتضوی درزندان باچکش ازشما پذبرائی کرده بود- یالله بگو چرا شاهنامه پس شاهی هستی و طاغوتی ؟ پس اگرمیگی نیستم پس چرا بجای شاهنامه آخوندنامه ننوشتی؟ میدونی ما درجنگ با استکبارجهانی به رهبری امریکا هستیم یانه ؟ میدونی ما تحریم بودیم و دوباره تحریم شدیم یانه؟

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:
  5778 بازدید |






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved
Cookies on IranPressNews website
We use cookies to ensure that we give you the best experience on our website. This includes cookies from Google and third party social media websites if you visit a page which contains embedded content from social media. Such third party cookies may track your use of our website. We and our partners also use cookies to ensure we show you advertising that is relevant to you. If you continue without changing your settings, we'll assume that you are happy to receive all cookies on our website. However, you can change your cookie settings at any time.