آدرس پست الکترونيک [email protected]









شنبه، 26 دی ماه 1394 = 16-01 2016

«طلبه‌گرام» صفحه تصاویر خاص از روحانیت!

وقتی فهمید دوست اینترنتی‌اش طلبه است، حالش بد شد!

سبک زندگی طلاب شاید برای خیلی‌ها ناشناخته و برای برخی عجیب و خاص باشد؛ «مصطفا» نام مجازی طلبه‌ای است که سعی دارد با «طلبه‌گرام» نماهایی از این زندگی را به مخاطبان فضای مجازی خود نشان دهد.

به گزارش مهر، داستان طلبه ما شبیه به تمام آدم‌های شهر است. جوانی که سال‌هاست در فضای مجازی فعالیت دارد. خوب قلم می‌زند. در خوشنویسی دستی بر آتش دارد. خوب قاب می‌بندد و و سال‌هاست عکاسی می‌کند و البته در همه این‌ها خود را مانند یک طلبه مبتدی می داند! «مصطفی اسماعیلی» طلبه جوانی است که با نگاه هنری وارد فضای مجازی و رسانه شده تا علاوه بر تبلیغ، نگاه مردم به قشر روحانی را تغییر دهد. حالا تلاش‌‌های این طلبه جوان برای نشان دادن زندگی طلبگی، شکل اینستاگرامی به خود گرفته و ماه‌هاست با عنوان «طلبه‌گرام» زندگی طلاب را به قاب می‌کشد.

سال ۸۰ شاید فقط ۱۰ طلبه وبلاگ داشتند!

«مصطفی اسماعیلی» متولد سال ۱۳۶۰ در شهرکرد است. از سال ۷۹ وارد حوزه علمیه و ساکن قم می‌شود. «از همان سال اول که وارد حوزه علمیه شدم، توفیق داشتم با خیلی از استادان بزرگواری مانند استاد کرمی، پناهیان، برادران و... همراه باشم و شاگردی بکنم. در همان سال‌های اول طلبگی به این نگاه رسیدم که برای آینده حوزه علمیه به آشنایی بیشتر با رسانه احتیاج است و به طلبه‌هایی نیاز است که با تحصیلات کلاسیک یا به صورت آزاد و پژوهشی به یک فهم درست و صحیح از رسانه ها برسند و بتوانند از این ابزار برای تبلیغ دین استفاده کنند. سال ۸۰ که ما وارد این فضا شدیم، شاید در کل تعداد طلبه هایی که وبلاگ داشتند یا در مسنجرها فعالیت می‌کردند، فقط ده نفر بودند.»

وقتی فهمید دوست اینترنتی‌اش طلبه است، حالش بد شد!

طلبه جوان از همان ابتدا صرفا با عنوان یک جوان مذهبی ساکن قم به نام «مصطفا» پا به فضای مجازی می‌گذارد و از همین فضا خیلی از دوستی‌های حقیقی او رقم می‌خورند. خاطره جالبی هم از حقیقی شدن یکی از این دوستی‌های اینترنتی دارد: «من شش ماهی بود که با یک دانشجوی اصفهانی ارتباط داشتم. کم‌کم با دو نفر دیگر از دوستانش هم ارتباط گرفتم. حالا آن‌ها من را فقط به عنوان یک جوان مذهبی می‌شناختند که با آن‌ها بحث مذهبی می‌کند. سال‌های اولیه معمولا سعی می‌کردیم خود را به عنوان طلبه معرفی نکنیم و به عنوان یک جوان مذهبی ورود کنیم. این اتفاق حتی در حضورم در شبکه‌های اجتماعی مثل گوگل‌ریدر و گوگل پلاس و دیگر شبکه های اجتماعی هم همین‌گونه بود. یادم هست همان موقع بعد از شش ماه که با این جوان ها ارتباط داشتم، به من گفتند می‌توانی تا اصفهان بیایی که حضوری همدیگر را ببینیم. حالا برای من که آن موقع در حدود ۱۱-۱۰ تومان شهریه می‌گرفتم، هزینه کردن برای چنین سفری خیلی از نظر مالی راحت نبود. با این حال من قبول کردم و رفتم. قرار ما در پارک تعیین شد. حالا من از این جوان‌ها هیچ تصویری نداشتم. آن‌ها هم فقط یک تصویر در کادر از من داشتند. من یواش‌یواش که در پارک قدم می‌زدم. به اولین گروهی که رسیدم و تردید کردم، پرسیدم: شما منتظر دوست اینترنتی خود هستید؟ جا خوردند و گفتند: آره چطور مگه؟ و بعد گفتم: منتظر مصطفایید؟ با تعجب گفتند : آره چطور؟ و وقتی گفتم من هستم. یک نفر از آن‌ها تا غش کردن هم پیش رفت تا جایی که برای او آب‌میوه گرفتند تا کمی حالش سر جا بیاید. دو نفر دیگر هم فقط تا ده دقیقه به من خیره شده بودند و چیزی نمی‌گفتند!



آرش January 17, 2016 01:33 AM

خيلى مراقب اينگونه افراد باشيد كه در فضاى مجازى پر هستند و حكم جاسوسان ضحاك را دارند و ميخواهند از طريق اينترنت با شما طرح دوستى بريزند تا بدست شكنجه گران رژيم سپرده شويد

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: