شنبه، 30 خرداد ماه 1394 = 20-06 2015
والیبال و زنان؛ حکومت نظامی در اطراف ورزشگاه
یک گزارش میدانی
شب گذشته که مسابقه والیبال آمریکا وایران برگزار میشد. خیابانها در قرنطینه ماموران ولی فقیه بود. حتی تردد درخیابان های اطراف ورزشگاه هم برای زنان ممنوع بود !! همه اتومبیل ها را متوقف میکردند و اگر زن درآن بود برمیگرداندند !! خاک برسر تیم والیبالی کنند که بازهم حاضر میشود برود با این اوضاع مسابقه بدهد!!
یکی از شهروندان از مشاهدات خود از خیابان های منتهی به استادیوم آزادی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «تمام خیابان های اطراف استادیوم پر از مامور امنیتی و نیروی انتظامی و به خصوص ماموران زن بود. من اصلا فکر نمی کردم اینقدر مامور زن داشته باشیم. از خیابان‌هایی که به سمت پارکینگ استادیوم می رفت تمام ماشین هایی که حتی سرنشین زن هم داشت جلویش را می گرفتند و اجازه رانندگی بیشتر نمی دادند و می خواستند که راننده دور بزند. فقط ماشین های که راننده و سرنشینان هم مرد بودند اجازه عبور می گرفتند.»
این شهروند در ادامه به کمپین گفت: «اصلا نیازی به گشتن اتومیبل ها و وادار کردن زنان به دور زدن نبود. مگر زنان قرار بوده که یا خودروهایشان وارد استادیوم شوند. آنها از در ورودی باید عبور می کردند که طبیعتا اجازه نداشتند. این حرکت ها بیشتر توهین به زنها و نمایشی برای ترساندن است. خیلی از زنها یا ماشین هایی که تصادفا امشب سرنشین زن داشته اند اصلا به فکر رفتن به استادیوم هم نبودند و تصادفی از آنجا رد می‌شدند.»
این شهروند زن با اظهار اینکه دولت روحانی از کوچکترین خواسته زنان حمایت نکرد به کمپین گفت: «زنان می ترسیدند که امسال غنچه های دیگری به دستگاه قضایی تحویل بدهند. سال گذشته غنچه قوامی برای اینکه می خواست بازی ایران و والیبال را تماشا کند دستگیر شد و حکم گرفت. خانم مولاوردی هم که بارها گفت زنها اجازه خواهند داشت امسال در مسابقات شرکت کنند دیگر سکوت کرد و زنان را تنها گذاشت.»--بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان نیز در صفحه فیسبوک خود با اشاره به مامورانی که جلوی خودروهای با سرنشین زن را می گرفته اند، نوشته است: «جلوی ماشین را می گیرند. شیشه را پایین می دم. ماموری که جلوی ماشین رو گرفته میگه از اینجا نمی تونید برید. می پرسم چرا؟ می گه بهمون دستور دادند به خانم ها اجازه ندیم که سمت ورزشگاه بیاند!! میگم اما من مسیر خونم این سمت هست و باید از این سمت برم. مامور با بی حوصلگی میگه به خاطر بازی والیبال خانم. ما هم از صبح اینجا هستیم! دور بزن نمی تونی از خیابون ورزشگاه رد شی!»
نوشته ايد " خاک برسر تیم والیبالی کنند که بازهم حاضر میشود برود با این اوضاع مسابقه بدهد! " و من اضافه مى كنم: " خاک برسر مردانى کنند که بازهم حاضر میشود بروند با این اوضاع مسابقه را تماشا كنند! "
ابتدا باید اسم ورزشگاه از آزادی به خفقان تبدیل کرد چون جائی که به راحتی زنان و مردان نروند و فقط اجازه ورود برای مردان باشد و ورود زنان ممنوع آزادی نیست، در ضمن این مسئله ورود زنان به استادیوم ها از برنامه هسته ای خبرساز تر شده ذر رسانه ها و حکومت اسلامی چون بنیاد دین و مذهبش سست است از این رو با رفتن زنان به استادیوم ها عرش خدا و بنیاد حکومت جهل و تزویر و ریا می لرزد، دین و مذهبی که با رفتن زنان برای تماشای ورزش آنقدر برایش خطرناک است پس دین اسلام سست و مذاهبش هم دروغ است، داعش تمامی قانونهایش عینا مثل حکومت اسلامی در ایران است چون الگو گرفته از همین دین و مذهب است و هیچ فرقی ندارند فقط در ایران کمی نسبت به داعش مرتب تر و مدرن تر عمل می کنند
جاى بسى تاسف بر ما مردان ايرانى است که امروزه ما با بى تفاوتى از کنار بسيارى از اين معضلات مهم روز در جامعه خود منجمله همين حقوق نابرابر زن ومرد و ده ها مشگل امثال اين بسادگى عبور کرده و بقولى ( پيش خود ميگوييم مساله من که نيست و بمن هم که ربطى ندارد پس رد شو برو و دخالت هم نکن )! و با اين طرز فکر و بى مسوليتى و عدم اتحاد و دلسوزى از هم نوع خود ! ديگر چه انتظارى داريم که ما روزى بتوانيم با اين اتحاد و همبستگى آبکى از دست اين رژيم ديکتاتورآخوندى نجات پيدا کنيم ?? من حتى ميخواهم بگويم اگه در روز مسابقه ولو ده ها زن و دختر علاقمند ودوستار واليبال در مقابل چشمان ما مرد ها بخاطر اعتراض ورود خود به ورزشگاه توسط اين آدم خواران رژيم دستگير ميشدند و بزور سوار بر ماشين هاى پليس کرده و آنها را ميبردند باز ما مرد هاى بى بخار ! بجاى اعتراض و همبستگى واتحاد باين خواهران ومادران خود که حق وحقوق آنها در اين رژيم طالبانى کلا سلب شده است ! و بجاى بايکت مسابقه و نرفتن بداخل سالن و صرف نظر کردن از ديدن آن ! متاسفانه و متاسفانه باز ما مرد ها سرمان را پايين ميانداختيم و انگار نه انگار که اصلا اتفاقى افتاده است ! وارد سالن ورزشى براى تماشاى مسابقه واليبال ميشديم! و بى خيال اينکه خواهرى يا مادرى چند لحظه پيش در مقابل چشمان ما دستگير شد و برده شد و خدا ميداند که سر نوشت او چه خواهد شد ?? بله بنظر من ما مرد هاى ايرانى اگر قدرى منصف باشيم متوجه خواهيم شد که ما هم به سهم خود خيلى در اين جريان حق کشى که از طرف حکومت آخوندى در ساليان دراز بر زنان ايرانى اعمال شده است مقصريم! شايد اگر ما مرد ها از همان روز هاى اول انقلاب در بسيارى از مسايل مختلف در رابطه با سلب حقوق (زنان) يعنى خواهران و مادران و همسران خود با آنها اتحاد وهمبستگى داشتيم و هم صدا با آنها اعتراضات خود را بگوش اين حکومت آخوندى طالبانى ميرسانديم ! ديگر امروز کار باينجا نميرسيد! که يک زن امروز بعنوان تماشاچى از يک مسابقه عادى واليبال محروم بماند! و يا ديگر زنان جامعه ما امروز ديگر در اين فشار و آزار و حق کشى بسر نميبرند! حال با اين عمل منع ورود و جلو گيرى بانوان به ورزشگاه و پليسى و امنيتى کردن مساله و اين مناظر توهين آميز و زشت به بانوان در ملاعام در خيابان هاى اطراف ورزشگاه در روز مسابقه واليبال تيم ايران وآمريکا که حکومت طالبانى ج ا بر زنان در تهران اعمال نمود! يک بار ديگر طبق معمول اين حکومت آخوندى بااين عمل زورگويانه خود صحه بر گفتار دروغ و ضعف و ناتوانى دولت روحانى گذاشت ! و او و دولتش را وادار به عقب نشينى کرد! که متاسفانه اينبار هم دو باره اين قرعه نا برابر باسم زنان جامعه ما زنانى که حدودا نصف جمعيت ايران را تشکيل ميدهند افتاد ! و باز متاسفانه حق آنها برسميت شمرده نشد و با قولى که دولت در اين مورد بآنها داده بود عاجز ماند! جايى بس تاسف و افسوس بر ما مردم ايران است ! که در جايي که در عصر حاضر دراکثر نقاط جهان زنان و مردان آزادانه و دوش بدوش هم در کنار هم در پيشبرد تمام امور و مسايل اجتماعى و کارى و علمى و غيره کشورشان سهيم هستند ! بلعکس امروز در کشور ما ايران يک حکومت عقب مانده اسلامى متعلق به دوران جاهليت که در 1400 سال پيش بوده بر مسند قدرت است ! که درآن براى مثال حق يک زن در جامعه امروز ايران معادل نصف حق يک مرد ميباشد! و بيشمارند از اين قبيل مثالها ! که اينها حتى بزور قانون نابرابر ج ا اسلامى حقوق زن مدرن امرروزى در جامعه ايران را تحت اين حکومت آخوندى طالبانى خود با معيار هاى آنزمان يعنى ( 1400 سال پيش ) سنجيده و بها ميدهند! و بسيارى از حقوق اوليه زن امروزى را در ايران در بسيارى از موارد سلب و محروم کرده اند! کوروش
