آدرس پست الکترونيک [email protected]









دوشنبه، 17 شهریور ماه 1393 = 08-09 2014

حال تئاتر اين روزهای ما خوش نيست

گفت‌وگو با پيام دهكردي، دبير جشنواره تئاتر كودك و نوجوان

روزنامه اعتماد: در حالي كه كمتر از يك ماه ديگر تا برگزاري بيست‌ويكمين جشنواره بين‌المللي تئاتر كودك‌ونوجوان همدان باقي است، هنوز حرف و حديث‌هايي پيرامون اين دوره از جشنواره و به خصوص دبير آن به گوش مي‌رسد كه نشان از مخالفت با انتصاب دبير جديد و سنگ‌اندازي در مسير پيشِ روي او دارد اما «پيام دهكردي»- كه امروز عموم دوستداران هنر نمايش و جامعه تئاتري او را به عنوان يكي از بهترين بازيگران اين عرصه مي‌دانند- بي‌توجه به واكنش‌هاي منفي و اشكال‌تراشي‌هاي مخالفان، محكم و استوار با برنامه‌يي منظم و دقيق براي برگزاري هرچه بهتر جشنواره بيست‌ويكم مي‌كوشد. دهكردي علاوه بر توانمندي در رشته تخصصي خود، گرچه شايد تجربه‌يي در عرصه تئاتر كودك‌ونوجوان نداشته باشد، ولي نبايد فراموش كرد او سابقه مديريت يكي از موفق‌ترين جشنواره‌هاي خصوصي را با نام جشنواره تئاتر «اميد» در كارنامه خود دارد كه تاكنون پنج دوره از آن بي‌كمترين مشكلي برگزار شده است. آنها كه انتصاب دهكردي را در سمت دبيري جشنواره تئاتر كودك‌ونوجوان نادرست مي‌دانند، گويا از اين نكته غافلند كه اگر دارابودن سابقه در توليد آثار هنري و مديريت در يك رشته هنري حساس ملاك بود، پيش از هر شخص ديگري اين حساسيت بايد در مورد انتصاب مديركل هنرهاي نمايشي اعمال مي‌شد. ضمن اينكه جشنواره تئاتر كودك‌ونوجوان پيش از دبيري شهرام كرمي در دوره پيش، چند دوره را به دبيري مصطفي رحماندوست تجربه كرده بود؛ چهره‌يي كه با وجود فعاليت ادبي در عرصه كودك‌ونوجوان، يك فعال تئاتري نبوده و نيست. بنابراين صدور بيانيه اعتراضي انجمن تئاتر كودك و نوجوان نسبت به انتخاب پيام دهكردي بيش از آنكه انتقادي كارشناسانه باشد، مخالفتي در حمايت از فعالان تئاتر كودك و نوجوان به نظر مي‌رسد. از اين‌رو، گمانه‌زني و قضاوت در مورد حضور دهكردي بر صندلي دبيري جشنواره كودك‌ونوجوان زود و نابهنگام است. بايد منتظر ماند و نتيجه كار را ديد. به همين بهانه پاي حرف‌هاي پيام دهكردي نشستيم تا از اهداف و برنامه‌هاي او در جشنواره بيست‌ويكم آگاه بشويم. گفتني است بيست‌ويكمين جشنواره بين‌المللي تئاتر كودك‌ونوجوان همدان از 15 تا 21 مهرماه در اين استان برگزار خواهد شد.

در روزگاري كه در سياره ايران (تاكيد مي‌كنم، سياره ايران) هنوز تئاتر تبديل به يك ضرورت به مثابه نان و آب نشده، تعطيل شدن يا خاموش شدن شمع نيمه‌جان جشنواره‌يي مثل تئاتر كودك و نوجوان هزاران برابر بيشتر ضرر دارد تا منفعت بنابراين اين اتفاق بايد بيفتد

مديري كه بر مسند مديــريت جـشنواره تئاتر كودك و نوجوان مي‌نشيند، الزاما نبايد كارگردان تئاتر كودك و نوجوان باشد. اين را در دفاع از حضور خودم نمي‌گويم. چون هرگز در زندگي‌ام براي هيچ چيزي قبايي ندوخته‌ام و تنها باورم اين است كه بتوانم با اين حضور قدمي در راستاي تعالي بيشتر تئاتر بردارم

انتخاب شما به عنوان دبير جشنواره كودك و نوجوان كمي نامتعارف بود. خيلي از هنرمندان و اهالي رسانه هم نسبت به اين انتخاب موضع گرفتند اما بعدا نگاه بسياري از آنها مثبت شد. چطور شد كه اين مسووليت را پذيرفتيد و توانستيد نظر مثبت منتقدان را جلب كنيد؟

ابتدا آقاي طاهري تماس گرفتند و دعوت به همكاري كردند. طبيعتا عذرخواهي كردم و گفتم نه. جلسه‌يي گذاشتيم و دلايل يكديگر را شنيديم. ايشان خيلي اصرار داشتند كه اين اتفاق بيفتد و مي‌گفتند اينكه جشنواره اميد به عنوان تنها جشنواره خصوصي، توانسته به دوره پنجم برسد اتفاق ساده‌يي نبوده و دوست دارند كه اين همكاري به اين شكل گسترش پيدا كند و نياز به نگاهي تازه در حوزه مديريتي وجود دارد. گفتم جواب قطعي را بعد از صحبت با شهرام كرمي كه دبير چند دوره جشنواره بوده خواهم داد. با آقاي كرمي جلسه مفصلي داشتيم. در اين جلسه در مورد آسيب‌هاي دوره‌هاي قبل جشنواره، چشم‌انداز جشنواره و به طور كل ويژگي‌هاي جشنواره گفت‌وگو كرديم. آقاي كرمي موافق بودند كه به خاطر 120 هزار تماشاگر كودك و همين طور جريان تئاتر كودك و نوجوان اين كار را قبول كنم. بعد از آن جلسه چندساعته كه تا نيمه شب طول كشيد، احساس كردم كه بايد اين كار را انجام دهم. بعد از صحبت با آقاي كرمي به اين نتيجه رسيدم كه مي‌خواهم تئاترمان رشد كند و قد بكشد، اينكه در جشنواره اميد باشد يا كودك و نوجوان فرقي نمي‌كند. زمان خيلي كم بود. بلادرنگ جلسات مشورتي مختلفي را ترتيب دادم. در بحبوحه تدوين فراخوان بودم و مثل هميشه در سكوت و خلوت و تنهايي خودم فكر مي‌كردم كه جاي چه بخش‌هايي خالي است، چه چيزهايي را بايد اضافه يا حذف كنم و به طور كل به فرم و محتواي جشنواره فكر مي‌كردم كه ديدم تماس‌هاي مكرري از خبرگزاري‌هاي مختلف گرفته مي‌شود. من هم كه خيلي اهل مصاحبه نيستم، همان روند قبلي را ادامه دادم. اما بعد از چند روز از تماس‌هاي مكرر دوستان رسانه‌يي كه مي‌شناختم، نگران شدم. با آنها صحبت كردم و گفتند دو روز پيش بيانيه خانه تئاتر عليه من منتشر شده است. من خبر نداشتم. تحليلي كه در مرحله اول داشتم اين بود كه بغض خانواده‌ام شكست اما فكر كردم بايد شفاف‌سازي شده و روي آن كار شود. فكر كردم فضا به سمتي پيش مي‌رود كه بايد جوابيه بدهم و مناظره كنم و... كه اصلا در اعتقاداتم جايي ندارد. باورم اين بود كه اين يك مساله خانوادگي است كه بايد در خانواده مطرح شود و حتما به گشايش خواهد رسيد. بنابراين پاسخي ندادم اما سعي كردم برنامه‌ريزي‌هاي مداومي داشته باشم تا اينكه باخبر شدم كه قرار است در خانه هنرمندان، جشن انجمن كودك و نوجوان برگزار شود. آنجا مفصلا صحبت كردم

مبني بر اينكه امروز روز مهمي در تاريخ تئاتر سياره ايران است. در نهايت خروجي اين رفت و آمدها به اينجا انجاميد كه با پيشنهاد دوستان، قرار شد جلسه‌يي در خانه تئاتر بگذاريم و اين مساله را حل كنيم. جلسه در شوراي عالي تئاتر برگزار شد. آقاي كيانيان هم آمدند و با كل هيات‌مديره خانه تئاتر جلسه مفصلي داشتيم و بالاخره قرار شد ماجرا به اين شكل پيش برود.

پس توانستيد نظر آنها را مثبت كنيد.

دقيقا. در آن جلسه دغدغه‌هاي خودمان را مطرح كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه اتفاقا در اين مسير پر از اشتراك هستيم و اين مسير بايد به همين شكل ادامه پيدا كند.

چقدر اين اعتراض را قبول داشتيد و فكر مي‌كرديد بحق است؟

نسبت به اينكه اعتراض صورت گرفته

صد درصد نظر موافق دارم. با اينكه ايجاد پرسش شده و يك صنف مي‌خواهد جواب بگيرد، كاملا موافقم. اما فكر مي‌كنم شايد مي‌شد با كمي صبوري و تامل و درنگ، با چهره و جلوه ديگري اين پرسش ختم مي‌شد اما اين اتفاق نيفتد. اما از آنجايي كه با اين طرح پرسش كلا موافق بودم، فكر كردم بهترين جايي كه اين نزاع مي‌تواند ختم به خير شود، خانه تئاتر است. خوشبختانه اتفاقات خوبي هم افتاد. چون مثلا يكي از برنامه‌هايي كه داشتم اين طور بود كه قبل از اين بيانيه، شوراي مشورتي تشكيل دهم و منتظر بودم ببينم اين شورا چطور وارد تعامل خواهد شد كه بعد از اين نزاع، اين اتفاق افتاد. مقرر شد كه خانه تئاتر عده‌يي را به عنوان نمايندگان تئاتر كودك و نوجوان معرفي كند تا هر زمان كه نياز شد به صورت مداوم از نظر و مشورت‌شان استفاده كنم. افزون بر اينكه از همان دوستان خواهش كردم كه تمام پيشنهادهايي كه دارند، حتي آنهايي كه فكر مي‌كنند الان محقق نمي‌شود يا اجرايي نيست، مكتوب به من بدهند. بخش زيادي از پيشنهادها در حوزه فراخوان بود. بخش ديگري هم در حوزه اجرايي بود كه پيگيري كردم و نتايج آن هم مشخص است. مثلا همين كه كمك هزينه از سه ميليون به هفت ميليون تومان تغيير كرد. در طول يك ماه، با بسياري از متخصصان و صاحبنظران عرصه تئاتر كودك و نوجوان، مثل حوزه هنري و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، نشست‌هاي تخصصي برگزار كردم.

فكر نمي‌كنيد كه اگر دبيري آشناتر يا يك متخصص در حوزه كودك و نوجوان اين امر را برعهده مي‌گرفت از اين فرصت كم به جاي برگزاري جلسه‌هاي مشاوره استفاده ديگري مي‌كرد و زمان را از دست نمي‌داد؟

ممكن است. نمي‌توانم نظر قطعي بدهم. اينكه مي‌گويم شايد، به خاطر اين است كه الان همه كارهاي جشنواره را انجام مي‌دهيم و به هيچ عنوان در هيچ بخشي عقب نيستيم. بخش مسابقه كودك، مسابقه نوجوان، خياباني، بخش خردسال، دانش‌آموزان، بين‌الملل، عكس و پوستر، پژوهش مقاله‌هاي علمي تقريبا

در همان زمانبندي فراخوان انجام مي‌شود. معمولا به اين نگاه اعتقاد چنداني ندارم اما به كرات اين اتفاق افتاده و برايم اثبات شده كه ما ايراني‌ها در محدوديت‌ها خلاقيت به خرج مي‌دهيم. از آنجايي كه ريختار حاكم بر رويه‌هاي اجرايي كشور ما (حداقل آنچه در تئاتر در سال‌هاي اخير ديده‌ام) طوري است كه معمولا در دقيقه 90كارها به انجام مي‌رسد. اما با ستاد مركزي جشنواره اين بحث را مطرح كردم كه ما زمان نداريم، با رويه دقيقه نودي هم مخالفيم، بنابراين مي‌خواهيم طبق زمانبندي به چيزي كه مي‌خواهيم برسيم. فهميديم كه مي‌شود اين كار را انجام داد ولي بسيار سخت است. چهار بخش عكس، پوستر، تئاتر دانش‌آموزي و پژوهش و مقاله‌هاي علمي اضافه شده است، ضمن اينكه در كيفيت محتواي جشنواره هم تجديدنظر صورت گرفته است.

شنيده‌ايم براي اجراي نمايش‌هاي بخش بين‌الملل سالن اختصاصي درنظر گرفته شده است.

بله، بخش خردسال هم امسال سالن اختصاصي دارد. قرار است اين جشنواره تابع يك نظام گرافيكي واحد باشد اما اين اتفاق در جشنواره كودك و نوجوان به اين شكل هرگز نيفتاده. رويه گرافيكي جشنواره به اين شكل بوده كه هر سال حتي در اقلام تبليغاتي مثل سربرگ، تهران راه خودش را مي‌رفت و همدان راه خودش را. اما امسال يك تعامل درخشان با استان همدان صورت گرفت و پيشنهادهايي مطرح شد و الان اين طراحي يكپارچه اتفاق افتاده. از سربرگ تا تمام مسائلي كه ربط گرافيكي دارند، تابع يك نگاه گرافيكي يكپارچه است. ريختار بيروني يك جشنواره، جزو اركان مهم است كه گاهي به آن اهميت داده شده و گاهي نشده. اما اين جزو جزييات بسيار مهم است كه به آن اهميت داديم. بنابراين نمي‌توانم بگويم كه اگر كسي ديگر مي‌آمد مي‌توانست اين طور عمل كند يا نه. نكته‌يي كه بايد بگويم اين است كه هرچه مي‌گويم در نهايت فروتني است. معمولا شيوه‌هاي مديريتي مختلفي در برگزاري جشنواره‌ها و موضوعات فرهنگي وجود دارد. يكي از آنها قايل بر اين است كه مديري كه مي‌آيد در آن حوزه متخصص باشد. اما بحث‌هاي مديريتي جديد بر اين است كه مثلا مديري كه بر مسند مديريت جشنواره تئاتر كودك و نوجوان مي‌نشيند، الزاما نبايد كارگردان تئاتر كودك و نوجوان باشد. اين را در دفاع از حضور خودم نمي‌گويم چون هرگز در زندگي‌ام براي هيچ چيزي قبايي ندوخته‌ام و تنها باورم اين است كه بتوانم با اين حضور قدمي در راستاي تعالي بيشتر تئاتر بردارم.

اتفاقا يكي از نكاتي كه در مورد اين جشنواره وجود دارد، اين است كه نگاه جدي مديريتي در مورد آن وجود ندارد. جشنواره با هزينه‌يي برگزار و بعد تمام مي‌شود بدون اينكه دستاوردي داشته باشد. شما به عنوان كسي كه بيرون از حوزه كودك و نوجوان كار كرده‌ايد و حضوري در عرصه كودك و نوجوان نداشته‌ايد، نگاه‌تان به اين جشنواره چقدر جدي بود؟

بخشي از اين ماجرا با نگرش و سلوك شخصي‌ام پيوند دارد. سال‌هاست كه از مقطع مهدكودك تا مركز نگهداري كودكان بي‌سرپرست و مركز نگهداري كودكان معلول جسمي و ذهني تدريس كرده‌ام. اساسا آموزش جزو جدانشدني از زندگي‌ام بود. باورم اين است كه امروز هجمه‌ها به نسل جوان اتفاق مي‌افتد و اتهام‌هاي سنگيني به اين نسل وارد مي‌شود مبني بر اينكه با ادبيات غني ما فاصله گرفته‌ايد، حافظ و سعدي را نمي‌شناسيد، موسيقي فاخر گوش نمي‌دهيد و هزاران اشكال ديگر. اما من مي‌گويم اين نسل هيچ گناهي نكرده. اين اتفاق محصول يك روش و نگرش است. بنابراين امروز با معضلات و بن‌بست‌هايي مواجه هستيم كه بايد فكر جدي در موردشان شود. بسياري از بزرگ‌ترين آدم‌هاي صاحب جاه و صاحب سبك تئاتر و سينما و حوزه گرافيك و نقاشي اين سرزمين، برآمده از جريان تئاتر دانش‌آموزي است. تئاتر يكي از بهترين مديوم‌ها براي آموزش و تربيت است. نقش تئاتر نقش آموزشي تربيتي است. چقدر از آن بهره برده‌ايم؟ چقدر اهتمام جدي بر اين امر در مدرسه‌ها بوده؟ اعتقادم اين است كه با تئاتر مي‌توانيم جبر يا علوم تجربي را درس بدهيم و حتي مي‌توانيم جلوي بسياري از افسردگي‌ها، بزهكاري‌ها، ناهنجاري‌ها و هنجارشكني‌هاي اجتماعي را بگيريم. از آنجايي كه در اين سال‌ها اشتغال اصلي‌ام در حوزه تئاتر بزرگسال بود، به ضرورت مشغله، فرصتي نبود كه به اين جديت به اين مساله فكر كنم. اما وقتي اين اتفاق افتاد، متوجه اشتراكات شدم و حالا تمام زندگي‌ام را درگير اين ماجرا كرده‌ام تا ببينم چه قدم مثبتي مي‌توان برداشت. در بحث كارگاه‌هاي آموزشي و نشست‌هاي تخصصي، نگاه تازه‌يي ايجاد مي‌شود. نمي‌گويم مبدع اين نگاه من بوده‌ام، بلكه مي‌گويم، كوشش مي‌كنم كه از لحاظ محتوايي اين مجموعه را به تناسب و هارموني برسانم تا بتوانيم بگوييم كارگاه يا نشستي كه برگزار مي‌كنيم تاثير دارد.

شورايي كه قرار بود خانه تئاتر معرفي كند، كمكي برايتان بود؟

بله. 10 نفر را معرفي كردند كه با اغلب اين عزيزان جلسه گذاشتيم و صحبت كرديم. اساسا بحث در مورد داوري و انتخاب آثار است. حافظ مي‌گويد: «غمناك نبايد بود از طعن حسود ‌اي دل/ شايد كه چو وا بيني، خير تو در اين باشد» اتفاق بيانيه شايد از منظري اتفاق بدي نبود، چون پيوند عميقي بين جشنواره كودك و نوجوان با خانه تئاتر و ديگر جريان‌هاي مرتبط با تئاتر كودك و نوجوان اتفاق افتاد. به طور ميانگين هفته‌يي يك تا سه بار با اغلب اين 10 نفر در تماس بودم و در عمده مسائل با اين دوستان مشورت كردم و ديدگاه‌هايشان را بررسي كردم. به اين دوستان و دوستان ديگري كه در اين حوزه تخصص داشتند گفتم كه هر پيشنهادي دارند مطرح كنند يا انجام مي‌شود يا به سمتش حركت مي‌كنيم يا مطالبه‌اش را ايجاد مي‌كنيم يعني در آينده اتفاق مي‌افتد.

زماني كه اين جلسات برگزار مي‌شد، به گوش مي‌رسيد كه قرار است از پيشكسوتان و هنرمندان باسابقه در اين حوزه هم دعوت شود كه كار روي صحنه بياورند. البته كارهايي كه در جشنواره ارايه مي‌شود، از كارهايي است كه قبلا اجرا شده كه فكر مي‌كنم اين يكي از مشكلات جشنواره در همه دوره‌هاست. چرا نخواستيد اين تفاوت را ايجاد كنيد كه امسال آثاري براي اجرا در جشنواره آماده شود؟

اول فرآيند زمان توليد است كه بسيار محدود بود. دوم بحث منابع مالي بود كه بايد تامين شود تا بتوانيم فكر كنيم و كاري با عنوان بخش ويژه ارائه دهيم. مجموع شرايط بايد جفت و جور شود تا چنين اتفاقي بيفتد. در غير اين صورت انجام ندادنش بهتر از بد اجرا شدنش است. بخش بعدي در مورد آثار اجرا شده يا فيلم ديدن است كه بحثي است كه الان نمي‌توانستيم دنبال كنيم. مثلا در بازبيني، الان بخش مسابقه كودك و نوجوان و خردسال و خياباني به صورت فيلم ديده مي‌شود و از روي فيلم قضاوت انجام مي‌شود. كوشش بسياري كردم اما به خاطر منابع مالي، نمي‌توان تغييري در اين روند ايجاد كرد. شايد سال آينده بشود چنين هدفي را دنبال كرد. اما مثلا در بخش خردسال و خياباني، روال اين بود كه داورها كارهاي تهران را بازبيني زنده مي‌كردند و بقيه را به صورت فيلم مي‌ديدند. امسال گفتم چرا بايد اين اتفاق بيفتد؟ بايد يك رويه يكسان اتفاق بيفتد نه اينكه شهرستاني‌ها مورد اجحاف قرار بگيرند. بعضي از دوستان در تهران با اين كار مخالف بودند اما مي‌گفتم اين به نفع تئاتر فرداي ما است. سعي كرديم در بازبيني‌ها نگاه يكساني رخ دهد تا سال ديگر هر كسي كه دبير جشنواره بود بتواند اين راه را ادامه دهد.

از مشكلات ديگر هم همين است كه هر سال مديري جديد با نگاهي متفاوت دبير جشنواره مي‌شود. كسي كه مديريت و سابقه خوبي دارد، نمي‌تواند سال‌ها اين سمت را حفظ كند.

بله، يكي از آسيب‌هايي كه در اين سال‌ها در فرهنگ ما وجود دارد و تئاتر ما از آن رنج بي‌پايان برده، رفتار سليقه‌يي مديران است. روزي مديري مي‌آيد و همه‌چيز را كنار مي‌گذارد و روش جديدي را آغاز مي‌كند كه نتيجه فقط خسارت است. بسياري از موضوعاتي كه در اين جشنواره تغيير كرده، نتيجه صحبت‌هاي طولاني با آدم‌هاي متبحر در اين كار است كه ببينيم آيا اين تغييرات به نفع تئاتر است يا نه. متاسفانه رشد منسجم تدريجي رو به جلو كمتر داشته‌ايم. در مقطعي حركتي انجام شده و در دوره بعد دوباره عقبگردي صورت گرفته.

در سطح ديگري جشنواره تئاتر فجر هم دچار همين آسيب است.

يكي از بحران‌هاي جشنواره‌هاي دولتي هم اين است كه دبير مشخص نيست و بايد با رايزني‌ها تعيين شود. قطعا در اين فضاي حاشيه‌زده و غرق در حاشيه كشور ما، اين بهترين محل براي داد و دعواست در صورتي كه نگرش ما در فرهنگ مثل اقتصاد نيست. اگر در اقتصاد معضلي پيش بيايد، با تزريق پول مي‌شود آن را پانسمان كرد اما در حوزه فرهنگ و تئاتر چنين چيزي امكان‌پذير نيست.

احتمالا در اين مسير با مشكلات بودجه‌يي و مالي دست و پنجه نرم كرده‌ايد اما در نشستي كه با حضور آقاي طاهري و خانم برومند برگزار شد، شما اعتراض به كمبود‌هاي مالي نكرديد. چطور با اين مشكلات كنار آمديد؟ از سازمان مشخصي كمك گرفتيد؟

بر هيچ كس در ايران پوشيده نيست كه وضعيت حاكم بر اقتصاد ما چگونه است. روزي كه آقاي طاهري در مورد بحث دبيري صحبت كردند، مي‌دانستم چه وضعيتي است و بعدها هم ديدم همين وضعيت است. كوشش كردم كه ريشه‌يابي كنم و ديدم

اين طور نيست كه آقاي طاهري يا آقاي مرادخاني نخواهند حمايت كنند. به صراحت مي‌گويم كه اين طور نيست. حجم عظيمي از بدهي‌ها با بودجه‌يي ناچيز همراه است و قرار است جريان تئاتر كشور ادامه پيدا كند. اين معادله چطور بايد حل شود؟ نخستين راه‌حل اين به نظر مي‌رسد كه جشنواره برگزار نشود اما آيا همين دردي به دردهاي ما اضافه نمي‌كند؟ در روزگاري كه در سياره ايران (تاكيد مي‌كنم، سياره ايران) هنوز تئاتر تبديل به يك ضرورت به مثابه نان و آب نشده، تعطيل شدن يا خاموش شدن شمع نيمه‌جان جشنواره‌يي مثل تئاتر كودك و نوجوان هزاران برابر بيشتر ضرر دارد تا منفعت بنابراين اين اتفاق بايد بيفتد. وقتي مي‌گوييم اقتصاد مقاومتي، مي‌توانيم ساعت‌ها در موردش صحبت كنيم اما در عمل خيلي متفاوت است. در جلسات مفصلي كه اوايل با ستاد مركزي داشتيم، بررسي مي‌كرديم كه آيا مي‌توانيم از پس اين كار بربياييم؟ اين كار سختي است و بايد بسيار صرفه‌جويي كنيم. به صراحت و با هزار مصداق مي‌گويم ستاد اجرايي و دبيرخانه تئاتر كودك و نوجوان، مقاومتي‌ترين ستاد است. پس به تعبير استادم آقاي حميد سمندريان بايد كفش آهنين پا كنيم، مقاومت داشته باشيم و آنچه ما را از اين فشار سنگين سلامت و سرافراز بيرون مي‌آورد، فقط كار كردن عاشقانه و دلسوزانه بدون رفتن به سمت هر حاشيه‌يي است. هر ثانيه‌يي كه از دست مي‌دهيم، سال‌ها در حوزه تئاتر عقب مي‌افتيم. از تك‌تك عزيزاني كه دعوت مرا پذيرفته‌اند و همكاري را شروع كرده‌اند اين خواهش را كرده‌ام كه به اين سمت برويم و براي فرزندان اين مملكت در وضعيتي كه شايد هيچ چيز سر جايش نباشد، كاري كنيم. حالا اگر قرار است رياست‌جمهوري يا مجلس دست به كار شوند يا هر نهاد ديگري بايد اين را لحاظ كنند، حال تئاتر اين روزهاي ما، حال خوشي نيست. بسياري از هنرمندان طلب مالي دارند. ديون عقب‌افتاده‌يي هست كه امروز حتي فرصت نداريم دنبال مقصرش بگرديم. جامعه تئاتر ما امروز دل شكسته و نگران فرداست كه بر سرش چه خواهد آمد. ترجمه اين اوضاع اين نيست كه هنرمند يا مدير مثل آقاي مرادخاني يا آقاي طاهري نمي‌خواهد تئاتر پيشرفت كند. همه دل‌شان مي‌سوزد.

در جشنواره اميد توانستيد از بيرون جلب حمايت كنيد. براي اين جشنواره هم به غير از وزارت فرهنگ و ارشاد، از سازمان ديگري هم كمك گرفتيد؟

فراوان. با نهادها و شركت‌هاي خصوصي وارد گفت‌وگو شديم و دوستان در ستاد همدان هم از طرفي ديگر پيگيري مي‌كنند تا بتوانيم جذب سرمايه كنيم تا كيفيت جشنواره را بالاتر ببريم. در سال‌هاي گذشته حضور گروه‌ها چندمرحله‌يي بود يعني دو روز اجرا مي‌كردند و به شهرشان برمي‌گشتند. امسال با درك درست دوستاني كه در همدان هستند و مديركل استان، به اين جمع‌بندي رسيديم كه اين ديدگاه مشكل دارد. چون مي‌خواهيم در جشنواره رفتار شعورمند داشته باشيم. رفتار شعورمند يعني اينكه گروه‌هايي كه از تهران يا شهرستان‌هاي ديگر مي‌آيند، بتوانند كارهاي همديگر را ببينند. اين اتفاق كمي نيست.

و همين طور اجراها بعد از جشنواره بازتاب داشته باشند.

دقيقا. امسال گروه‌ها همه روز اول جشنواره مي‌آيند و روز آخر همه با هم مي‌روند. اين يعني يك فشار اقتصادي كه بر همدان وارد مي‌شود و آنها اين فشار را به جان خريده‌اند. در اين شرايط من هرگز نمي‌توانم شكايت كنم. فقط بايد كمك كنم كه در بخشي اسراف نشود. بايد كمك كنم كه با دستان خالي سازه‌هايي را بنيان بگذارم. به همين خاطر با ارگان‌هاي مختلفي جلسات زيادي گذاشتيم و اميدوارم به حرمت كودك و نوجوان و اينكه در حال قدم گذاشتن در يك جريان زيرساختي و آينده‌نگر هستيم، اين جريان‌ها به جشنواره كمك كنند.

خانم برومند در متن استعفايشان گلايه كرده‌اند كه آقاي طاهري در مديريت ايشان دخالت كرده‌اند و دست و پايشان را بسته‌اند. براي شما چطور پيش رفت؟ در حوزه مديريتي دچار مشكلي نشديد؟

پاسخ من به اين سوال مي‌تواند به خيلي چيزها دامن بزند اما بايد صادقانه و به صراحت بگويم كه اصلا با چنين مشكلي مواجه نشدم. همه كارهايي كه مربوط به انتخاب داورها يا محتوا بود، با مشورت انجام مي‌شد اما دخالت نه. چندين جلسه در مورد محتوا و شعار جشنواره با هم گفت‌وگو داشتيم و بعد از جمع‌بندي شروع به تصميم‌گيري و انجام كار كردم. حتي ديدار با استاندار همدان را هم خودم ترتيب دادم و به آقاي طاهري اعلام كردم و ايشان هم حضور پيدا كردند. اين جزو اتفاقات نادر در اين جشنواره بود. اما از ماجراي جشنواره عروسكي خيلي خبر ندارم چون بحث اين جشنواره با جشنواره كودك متفاوت است. به همين خاطر در آن مورد نمي‌توانم راي بدهم اما در مورد خودمان يادم نمي‌آيد كه با مشكلي مواجه شده باشيم.

الان كمتر از يك ماه به شروع جشنواره مانده است. چرا اسامي آثار منتخب هنوز اعلام نشده است؟

بر اساس جدول گاهشمار، بخش‌هاي كودك، نوجوان، خردسال و خياباني و تقريبا 50 درصد انتخاب‌‌ها انجام شده. تا آخر هفته ديگر، غير از يكي، دو بخش همه بخش‌هاي جشنواره اعلام مي‌شود.

گروه هاي بين‌المللي چه زماني مي‌آيند و چه امكاناتي برايشان در نظر گرفته شده؟

امكانات همدان تقريبا خوب است. امسال سعي كرديم بررسي علمي كنيم و ارزيابي دقيق‌تري انجام دهيم تا كاستي‌ها را پيدا كنيم تا مشكلات گروه‌هايي كه از خارج مي‌آيند كمتر باشد. امكانات مي‌تواند در آينده بهتر شود اما با همين بضاعت مي‌توان گفت خوب است.

پس قرار است امسال جشنواره حرف تازه‌يي داشته باشد.

اميدوارم. ارزيابي نهايي و نقد اين جشنواره را در جشنواره آينده مي‌توانيم ببينيم. يكي از اشكالات جشنواره‌هاي ما اين است كه وقتي جشنواره يك سال تمام مي‌شود، پرونده‌اش تا سال آينده بسته مي‌شود. الان داريم فكر مي‌كنيم كه چطور مي‌توانيم اين جشنواره را به جشنواره فجر مرتبط كنيم، اجراهاي برگزيده در شهرستان‌ها دوباره اجرا شوند و مسائلي از اين دست كه به دنبال آنها هستيم.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: