چهارشنبه، 14 خرداد ماه 1393 = 04-06 2014خاطرات عروس امام از داستان زیر کرسیبه گزارش فارس، فاطمه طباطبایی همسر سید احمد خمینی میگوید: یکی از سرگرمیهای جالب و جذاب ما در شبهای نجف، شنیدن خاطراتی از زبان امام و خانم بود. به درخواست ما امام هر شب پانزده دقیقه خاطراتی را تعریف میکردند. خاطرات نابی که از هیچ منبع دیگری نمیتوانستیم بشنویم. هر شب پس از شام پشت کرسی، که با گرمای یک لامپ چهل وات گرم میشد، از شنیدن آن خاطرات بهره میبردیم. گاهی مطلب به جای حساس و جالبی میرسید، اما زمان پانزده دقیقه تمام میشد و آقا با نگاه به ساعت زمان خواب را اعلام میکردند و در پاسخ ما که میخواستیم مطلب را ادامه دهند، میگفتند: کارهایتان را با برنامهریزی انجام دهید، تا موفق به انجام همه آنها شوید. یک بار من قیاس به نفس کردم و گفتم: این گونه که پیداست شما خوابتان نمیآید و اگر به رختخواب بروید فکرتان آشفته میشود و دیر به خواب میروید، پس صحبت را ادامه دهید تا خوابتان بگیرد. ایشان در حال برخاستن گفتند: دخترم من اگر نخواهم فکر کنم، فکر نمیکنم. من آن زمان به ژرفای این مطلب پی نبردم که چگونه انسان بر قوای خود تا این اندازه میتواند چیره باشد. مگر دایناسور هم فکر میکند؟! لعنت به روح آن امام دجالتان که اساس جنایت دزدی فساد فلاکت فقر را در این مملکت نهادینه کرد من اگر بخوام فکر نکنم فکر نمیکنم ! ! میخوان به زور به ملت تحمیل کنند که این یه جمله فیلسوف مابانه ست و ژرفا دارد ! ! اصلآ معنی هم ندارد چه برسد به ژرفا ! ! اين جاني و ننگ عالم بشريت كه فكر نمي كرد كه بخواهد يا نخواهد مگر مار براي نيش زدن يا كفتار براي دريدن فكر مي كند؟ |