آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 15 بهمن ماه 1392 = 04-02 2014

امام به دکتر احمدی‌نژاد در خواب چه گفت؟

بهارنیوز: "عبدالرضا داوری"، از نیروهای حامی "مشایی"، در صفحه فیسبوک خود نوشت‌: اواخر فروردین امسال در یکی از جلساتی که خدمت دکتر "احمدی‌نژاد" بودم، بحث به دوران تحصیلات دکتری ایشان افتاد و دکتر احمدی‌نژاد خاطره‌ای را تعریف کرد که جالب و خواندنی است.

دکتر احمدی‌نژاد گفت: زندگی من در ۴۵ سال اخیر تماما درگیر مساله انقلاب اسلامی بوده است، اما سال ۱۳۷۶ که مدرک دکترایم را گرفتم مدام در ذهنم این درگیری بود که آیا بدون مدرک دکتری نمی‌توانستم در خدمت انقلاب باشم و آیا اخذ مدرک دکتری و عضویت در هیئت علمی دانشگاه، برای رویکردهای شخصی‌ام بوده یا تلاش در مسیر انقلاب اسلامی؟

دکتر احمدی‌نژاد در ادامه گفت: این دغدغه ذهنی تا سال ۱۳۸۰ با من بود. دهه فجر سال ۸۰ یک شب خوابی دیدم که این دغدغه‌ام را برطرف کرد. خواب دیدم با پژویی که آن زمان داشتم، در جاده هراز، از تهران به سمت شمال رانندگی می‌کنم و یک شیخ هم که البته نامش را نمی‌برم! کنارم نشسته بود. در جاده هراز گردنه‌ای هست که وقتی به آن گردنه می‌رسید، قله دماوند ظاهر می‌شود. وقتی به این گردنه رسیدیم و کوه دماوند رویت شد ناگهان دیدم در وسط جاده ۳ صندلی گذاشته شده است، در دو صندلی "امام خمینی" و "مقام معظم رهبری" نشسته بودند و صندلی سوم خالی بود.

پژو را کناری پارک کردم و به همراه شیخی که همسفرم بود به سمت امام و آیت‌الله خامنه‌ای رفتیم. من در کناری ایستادم اما آن شیخ همسفر ما مدام تلاش می‌کرد تا روی صندلی سوم بنشیند که امام خمینی به او اجازه نداد. ناگهان امام خمینی رو به من کردند و با حالت تحکم گفتند: آقای دکتر احمدی‌نژاد! بفرمایید روی این صندلی بنشینید!. این گفته امام خمینی باعث شد تا آن شیخ به کناری رود و من بر روی صندلی کنار امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بنشینم.

دکتر احمدی‌نژاد در پایان گفت: در همین لحظه از خواب پریدم و دیدم که نزدیک اذان صبح است. از اینکه امام خمینی مرا در خواب با عنوان "دکتر احمدی‌نژاد" مورد خطاب قرار داده بود احساس کردم که تحصیلات دکترایم حتما در خدمت انقلاب اسلامی خواهد بود و همین خواب و خطاب امام خمینی باعث شد تا دغدغه چهار ساله‌ام پس از دوره دکتری برطرف شود.



Tara February 4, 2014 09:12 AM

حال اجازه میخواهم حقیقت این خواب را من برایتان تعریف کنم ٫ خوانندگان محترم خودشان قضاوت کنند٫ آقای دکتر احمدی نژاد همیشه نگران این موضوع بودند که مبادا مدرک تقلبی ایشان روزی لو برود ٫ تا اینکه به همراه شیخ منتظری از قم بطور پنهانی عازم ورامین بودند که وقتی به نزدیکی حرم امام رسیدند ناگهان ۳ صندلی را در کنار بزرگراه دیدند و توقف کردند که در روی ۲ صندلی امام و رهبر نشسته اند و شیخ منتظری هر چه سعی کردند بر روی صندلی سوم بنشیند امام اجازه ندادند و با تشر و اخمی که همه از ایشان دیده اند گفت آقای دکتر احمدی نژاد بیا بتمرگ روی این صندلی و اینقدر ناراحت مدرک تقلبیت نباش مگر من هندی که خودم را به جای سید و اولاد پیامبر جا زدم کسی فهمید تازه تو فکر میکنی فقط مدرک تو قلابیست همه وزرا و وکلا هم مثل تو هستند و برای همین هیچکس جرات ندارد دیگری را متهم کند ٫

گزارش یا اعتراض به این نظر


ستار بهشتی . زندانی سیاسی را آزا دکنید February 4, 2014 01:52 PM

تمام مدارک تحصیلی شون تقلبی وبی سواد تشریف دارند به را از ره تشخیص نمی دهند همه جا پرازیت همه جا سانسور اینترنت کار نمی کند صدای این ملت کجا بلند شود در سال انقلاب خمینی به مردم دروغ گفت گفت من یک طلبه بیش نیستم و همه چیز کشور را برای روحانیت و سپاه تعریف کرد در قانون اساسی نامی از ولایت فقیه نبود همه چیز بر پایه دروغ کار گذاشتند

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: