آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 8 اردیبهشت ماه 1392 = 28-04 2013

بیم‌ها و امیدهای کوی‌نشینان علوم پزشکی تهران

زندگی در خوابگاه جدا از تمام دلتنگی‌ها و سختی‌های دوری از شهر و خانواده،‌ در کنار دوستان و هم دانشگاهی‌ها حال و هوای صمیمی می‌گیرد و لحظه‌ها و خاطرات خوشی را برای دانشجویان رقم می‌زند، اما وقتی این لحظات همراه می‌شود با مشکلات ناشی از فرسودگی مجتمع‌های خوابگاهی و کم‌توجهی به بهداشت و امکانات،‌ دوری از خانه و خانواده را برای دانشجویان سخت و گذر لحظه‌ها را کندتر و کندتر می‌کند.

به گزارش ایسنا، زندگی در مجتمع خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مجتمعی که حدود 2000 دانشجوی دختر را در خود جای داده است، با وجود طبیعت و فضای سبز و دل انگیز محوطه‌اش برای دانشجویان این‌روزها چندان دلچسب به نظر نمی‌رسد و استرس امتحانات و فرسودگی ساختمان‌ها به ویژه در این روزها که زلزله در شهرهای مختلف کشور خودنمایی کرده است، آرامش را از ساکنانش گرفته است.

ترس از ریزش سقف و بازشدن ترک‌های ساختمان‌های قدیمی این مجتمع خوابگاهی یکی از دغدغه ذهنی دانشجویان کوی نشین است، دانشجویانی که با توجه به نوع درس‌هایشان، جنسشان از دیگر دانشجویان آموزش عالی متفاوت است، اما به هرحال این نگرانی‌ها تنها با عزم جدی مسئولان برای رفع این وضعیت نامساعد از دل دانشجویان رخت بر خواهد بست.

حال با توجه به نامگذاری هفته دوم اردیبهشت ماه به «هفته خوابگاه»، خبرنگار ایسنا گذری به مامن پزشکان آینده زده است تا شاید بتواند با انعکاس دغدغه‌های دانشجویان، گوشه‌ای از نگرانی‌های آن‌ها را رفع کند.

با هماهنگی قبلی با یکی از دانشجویان در بعدازظهر بهاری برای تهیه گزارشی به جمع کوی‌نشینان دانشگاه علوم پزشکی پیوستیم. هرچند که برخی از دانشجویان تمایلی به گفت‌وگو نداشتند که مبادا حرفها و انتقادهایشان، مشکل‌ساز شود.

به سراغ یکی از اتاق‌های گلستان 3 می‌رویم، فضای اتاق با کتابخانه‌ای مملو از کتاب‌های قطور، چندین کمد، موکت، میز مطالعه، چهار تخت و غیره آراسته بود. البته به هر جا که چشم می‌دوختم به جز جزوه و کتاب چیز دیگری دیده نمی‌شد، طوری که در پایین تخت‌ها نیز جایی برای نشستن و راه رفتن نبود.

مریم که ورودی سال 90 پزشکی است، با بیان اینکه این ساختمان برای اینکه خوابگاه دانشجویی باشد بیش از اندازه فرسوده است، سقف خیلی از دستشویی‌ها چکه می‌کند و نم کشیده است، می‌گوید: سال قبل به دلیل اینکه سقف و کف طبقه چکه می‌کرد، روی کاشی‌های دستشویی طبقه بالا دوغ‌آب ریختند تا موقتا از چکه کردن جلوگیری کنند.

هر چند او معتقد است که وضعیت ساختمان‌های گلستان 3 نسبت به دیگر گلستان‌ها بهتر است و اکثر دانشجویان علاقه‌مندند در این گلستان باشند، اما با این وجود این مجتمع هم دارای مشکلات فراوانی است.

این دانشجو به نامناسب بودن وضعیت دستشویی‌ها و حمام‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: از چهار دستشویی که برای 64 دانشجو در این طبقه وجود دارد، دو چشمه آن همیشه خراب و شیرهای دستشویی هم که یکی در میان خراب هستند.

وی معتقد است: تنها مسئله‌ای که دانشجویان را نگران کرده، فرسودگی ساختمان است و نگرانی از ریزش ناگهانی بخش‌هایی از آن، اما نظافت‌های روزمره در خوابگاه به خوبی انجام می‌شود و مشکلات بهداشتی برای دانشجویان وجود ندارد.

وقتی از رطوبت اطراف لوله‌ها گلایه می‌کنیم؛ می‌گویند مسئله‌ای نیست هر وقت چکه کرد، اطلاع دهید!

فرسودگی ساختمان، خرابی لوله‌ها، اتاق‌های رطوبت زده به میزانی ساکنان این کوی را آزار می‌دهد که دیگر جایی برای دغدغه‌هایی با جنس دانشجویی چون برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت و تجهیزات ورزشی و دیگر تسهیلات نگذاشته است، این فرسودگی به حدیست که به سراغ هر گلستان که می‌رویم چیزی جز این مسئله نمی‌شنویم.

سارا ورودی 89 رشته بیهوشی اهل هشتگرد که در گلستان 5 ساکن است با انتقاد از اینکه وضعیت ساختمان گلستان 5 از همه ساختمان‌ها بدتر است، می‌گوید: وقتی از این وضعیت اعتراض می‌کنیم، می‌گویند به دانشجویان ساکن حومه تهران خوابگاه تعلق نمی‌گیرد و اگر می‌خواهید خوابگاه داشته باشید باید در این ساختمان بمانید.

به گفته او، اتاق‌های گلستان 5 نسبت به دیگر گلستان‌ها کوچکتر است و این در حالیست که ساکنان اتاق‌های آن همانند دیگر گلستان‌ها چهار نفره است.

حتی از اتاق ما یک لوله بزرگ رد شده است که رطوبت اطراف آن را گرفته است و ما بارها این مسئله را به مسئول خوابگاه اطلاع داده‌ایم اما وقتی از اتاق بازدید کردند گفتند وقتی چکه نمی‌کند مسئله‌ای نیست هر وقت چکه کرد به ما اطلاع دهید!

نسیم هم اتاقی او که دانشجوی پزشکی است، با اشاره به فرسودگی ساختمان می‌گوید: همیشه باید نگران باشیم یک قسمتی از سقف فرو نریزد یا زیر پایمان خالی نشود. مشکل این ساختمان‌ها قدیمی بودن آنهاست و توجه نکردن مسئولین خوابگاه به مرمت و نوسازی است.

وی ادامه می‌دهد: اگر از ابتدا قسمت‌های قدیمی و فرسوده ترمیم می‌شد وضعیت این خوابگاه به جایی نمی‌رسید که مرمت آن تنها با بودجه کلان و صرف وقت زیاد امکان‌پذیر باشد.

این دانشجوی پزشکی می‌گوید: ما دانشجوی دانشگاه مادر و برتر کشور هستیم و در این خوابگاه نابسامان زندگی می‌کنیم در حالیکه در خیلی از استان‌های دیگر مانند اراک خوابگاه‌های خیلی مناسب‌تر و با امکانات بسیار بهتری از دانشگاه علوم پزشکی تهران وجود دارند.

اینگونه به نظر می‌رسد که ساختمان‌های موجود در کوی علوم پزشکی تهران که به نام گلستان مزین شده‌ است هیچ شباهتی به اسمش ندارد و فقط یک عنوان است که به یدک می‌کشد.

با وجود اینکه فرسودگی ساختمان‌ها بزرگترین مشکل دانشجویان است، اما به نظر می‌رسد این تنها مسئله‌ای نیست که آنها را نگران کرده است. کمبود یا خرابی برخی وسایل در حدی که گاهی دانشجویان را برای جارو زدن اتاق‌ها، شستن لباس‌ها و حتی صف‌های بلند توزیع غذا کلافه می‌کند.

ندا دانشجوی پیرا پزشکی ورودی 90 اهل کرمان می‌گوید: در این طبقه‌ای که ساکن هستم برای 10 اتاق چهار نفره فقط یک ماشین لباسشویی وجود دارد که آن هم خراب است و فقط لباس‌ها را می‌شورد و آب‌کشی نمی‌کند به همین دلیل عطای لباسشویی را به لقایش بخشیده ایم و لباس‌ها را با دست می‌شوریم.

او ادامه می‌دهد: تعداد ماشین جاروبرقی هم خیلی کم است و همان تعدادی نیز که وجود دارد معمولا خراب است و ما گاهی برای جارو کشیدن اتاقمان باید یک هفته دنبال جارو برقی بگردیم.

این دانشجوی پیرا پزشکی ادامه می‌دهد: در حالی که کف همه اتاق‌ها موکت است، از سال 90 که من در این خوابگاه هستم موکت و پرده اتاق ما یک بار هم شسته نشده است و حتی یک بار هم امکانات اتاق ما تعمیر نشده است فقط هر چند وقت یک بار از ما می‌پرسند که چه چیزهای لازم داریم، اما هیچوقت وسایلی را که برای آن اعلام نیاز کرده‌ایم به ما نداده‌اند.

زهرا دانشجوی دندانپزشکی اهل یزد با بیان اینکه زمان توزیع شام در خوابگاه بین ساعت 5 تا 6 است، می‌گوید: جدای از اینکه این زمان برای شام خوردن واقعا زود است باید گفت که همیشه برای گرفتن شام باید در صف طولانی منتظر بایستیم و این وضعیت همیشه در تابستان و زمستان بی‌توجه به برف و باران همین گونه است.

وقت توزیع غذای دانشجویان فرا رسیده بود، صف طولانی غذا فرصتی شد تا برای چند دقیقه‌ای با دانشجویان دیگر هم‌صحبت شوم.

یکی از دانشجویان در صف با بی‌خیالی از زمان زود توزیع غذا، می‌گوید: ما به شام خوردن قبل از تاریکی هوا عادت کرده‌ایم، اما مسئله اینجا است که حتی کیفیت غذا از سطح خوبی برخوردار نیست حتی قبلا همراه با غذا نوشیدنی هم توزیع می‌شد که الان آن هم خیلی کم شده است و فقط گاهی دوغ در کنار غذا می‌دهند.

در گوشه‌ای از خوابگاه سالن ورزشی کوچکی به چشم می‌خورد که با سه میز تنیس و یک دستگاه تردمیل و یک دوچرخه ثابت برای 2000 دانشجوی ساکن آن مجهز شده است.

سپیده که دانشجوی دندانپزشکی است به تهویه غیر استاندارد سالن ورزشی اشاره می‌کند و می‌گوید: تنها مسئله‌ای که باعث می‌شد دانشجویان از این سالن استفاده کنند برگزاری کلاس‌های ایروبیک بود که دانشجویان با وجود تهویه نامناسب، فضای کم و غیراستاندارد از این کلاس‌ها استقبال می کردند، اما از هفته گذشته این کلاس‌ها هم دیگر برگزار نمی‌شود.

هوا تاریک شده و دیگر وقت آن رسیده که شهرک دانشجویان علوم پزشکی را با مشکلات و دغدغه‌هایش ترک کنم با این پرسش که در هیاهوی دغدغه‌ها و بحث‌های داغ کارشناسان و مسئولان درباره زلزله احتمالی تهران، نگرانی دانشجویان از سقف‌های ناچندان مقاوم بالای سرشان را چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ یادمان باشد که حادثه خبر نمی‌کند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: