آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 25 مرداد ماه 1391 برابر با 2012 Wednesday 15 August

اگر جمعيت را افزايش ندهيم بايد آدم وارد كنيم!

جمعيت يكي از مؤلفه‌هاي قدرت در يك كشور به شمار مي‌رود. كشوري قدرتمندتر به شمار مي‌آيد كه جمعيتش بيشتر است. ايران ما هم كشوري پهناور است كه ظرفيت جمعيت زياد را داراست. با اين حال، رشد جمعيت ما رو به منفي مي‌رود و اگر اين روند ادامه پيدا كند در آينده ما بايد آدم وارد كنيم.

جوان: وقتي حرف از افزايش جمعيت مي‌شود ممكن است بعضي‌ها ناخودآگاه ذهنشان به سمت محله‌هاي شلوغ با خلافكارهاي متعدد برود اما دكتر اكبرشريفيان، استاد دانشگاه و جامعه شناس اعتقاد دارد كه «جمعيت همه چيز است و بالا رفتن بزهكاري هيچ‌گونه ربطي به ازدياد جمعيت ندارد. جامعه‌پذيري صحيح مي‌تواند مردم را با اخلاق كند؛ ريشه انحرافات را بايد در جايي ديگر جست‌وجو كرد نه در جمعيت زياد.»
اين استاد دانشگاه جمعيت بالا را نعمت بزرگي براي پرورش استعدادها مي‌داند: «در يك جمعيت بالا تعداد دانشمندان و عالمان نيز بيشتر خواهد بود. به منحني نرمال كه بهره هوشي افراد روي آن رسم مي‌شود اگر دقت كنيم چنانچه ۵/۲ درصد اين افراد صاحب بهره هوشي بالا باشند با افزايش جمعيت بر تعدادشان افزوده خواهد شد.»

زماني كه ظرفيت يك پاركينگ تكميل شود، نگهبان به اتومبيل‌هاي جديد، اجازه ورود نخواهد داد زيرا وسايل و امكانات كافي براي پذيرش اتومبيل بيشتر وجود ندارد. اين جامعه‌شناس معتقد است: «اگر يك جامعه در رفاه نباشد و فاقد ابزار لازم براي تأمين نيازهاي خود باشد اولين كاري كه مي‌كند جلوگيري از فرزندآوري است. اگر در جامعه رفاه بالا برود و اقتصاد جامعه نيز شكوفا باشد، خانواده‌ها مجدداً به فرزندآوري روي مي‌آورند. كشورهاي غربي ترفندهايي را به وجود آورده‌اند كه افراد بچه‌دار شوند. از جمله اينكه به فرزند اول كمك مي‌كنند و همينطور به بچه‌هاي بعدي بيشتر از قبلي؛ زيرا كه جمعيت در آن كشورها رو به پيري است. كشور ما هنوز به پيري جمعيت نرسيده است ولي بايد پيشگيري كرد.» پس اگر گنجايش پاركينگ افزايش پيدا كند بازهم مي‌توان به ورود اتومبيل‌هاي جديد اميد داشت.
شما اگر گردويي را روي گنبدي قرار دهيد بازهم ليز مي‌خورد و مي‌افتد. بر روي سطح صاف هيچ وقت گردو تكان نخواهد نخورد. تربيت همينطور است. شريفيان، استاد دانشگاه مي‌گويد: «ما بايد هميشه به جامعه‌پذير شدن ارزش بدهيم و آن را در بازتوليد تمام رفتارها سهيم بدانيم. خانواده حرف اول و آخر را در جامعه‌پذير شدن مي‌زند ضمن اينكه مدرسه، رسانه‌ها و گروه‌هايي كه عضو آن هستيم نيز مي‌توانند در جامعه‌پذير شدن نقش داشته باشند اما در كل آنچه ما بازتوليد مي‌كنيم همان رفتارهايي است كه خانواده در فرآيند جامعه پذيري به ما آموخته است.»

در برنامه‌هاي كودك به دفعات نقشه‌هاي گنج را ديده‌ايم. بعضي از مكان‌ها هاشور خورده‌اند و به اين معناست كه از اهميت بيشتري نيز برخوردارند. در نقشه‌هاي سياسي نيز بعضي چيزها هاشور خورده‌اند. دكتر مهدي نادري، استاد علوم سياسي در اين‌باره مي‌گويد: «زماني كه اركان سياست را مورد بررسي قرار مي‌دهيم چهار ركن را بر مي‌شماريم: حاكميت، حكومت، سرزمين و جمعيت؛ جمعيت ماهيتاً يكي از قدرت‌هاي دولت‌هاست.»

تشكيل تيم متخصصان جمعيت
در انيميشن‌ها براي پيدا كردن آنچه در نقشه گنج به آن اشاره شده، هميشه لازم است ناخداي ماهري داشته باشند و گروهي حرفه‌اي را همراه خود ببرند. نادري بر اين باور است كه «سياست‌هاي كاهش و افزايش جمعيت به صورت خاص با تخصص كارشناسان در ارتباط است يعني ما بايد يك گروه از كارشناسان متخصص را براي برنامه‌ريزي دهه‌هاي آينده به خدمت بگيريم.» برنامه‌ها و آذوقه‌هاي مورد نياز گروه نيز بايد دقيقاً مشخص شوند يعني «اگر براي افزايش جمعيت برنامه‌ريزي كنيم پس در آينده با جمعيت جواني مواجه هستيم كه نيازهايي دارند و ما بايد نيازهاي تربيتي شامل بُعد جسماني و بُعد روحاني آنان را برطرف كنيم.»

دزدي در حال كشيدن اره روي قفلي بود تا آن را باز كند. كسي او را ديد و پرسيد: «چكار مي‌كني؟» دزد گفت: «ساز مي‌زنم.» مرد گفت پس چرا سازت صدايي ندارد؟ دزد لبخندي زد و جواب داد: «صدايش فردا درمي‌آيد!» بعضي كارها و عملكردها هم صدايشان سال‌ها بعد بلند مي‌شود. نادري معتقد است: «در رابطه با بُعد جسماني مي‌توان به مسكن، آموزش و اشتغال اشاره كنيم. وظيفه دولت اين است كه از الان براي نسل آينده برنامه‌ريزي كند. مسئله مسكن يا موضوع بيكاري كه امروز با آن رو به رو هستيم به رشد جمعيت قبل از دهه هفتاد مربوط مي‌شود و بايد در آن زمان، برنامه‌ريزي‌ها صورت مي‌گرفت كه با مشكل مواجه نمي‌شديم. در رابطه با آينده نيز اين مسئله صدق مي‌كند.»

اين استاد دانشگاه خاطر نشان مي‌كند: «در بُعد روحي و رواني اگر دولت اسلامي بتواند به درستي برنامه‌ريزي كند، نسل آينده جوان بي‌شك، نسل مفيدي خواهد بود. اگر نسل آينده ما كارآمد و مفيد باشد در سياست‌هاي توسعه جمعيتي موفق بوده‌ايم. در زمان كنوني براي مقابله با دشمن از نظر ميزان جمعيت مشكل خاصي نداريم زيرا جمعيت ما جمعيت خاصي است و از نظر كيفي هم بايد مورد ارزيابي قرار گيرد. در فرهنگ ديني، زماني كه جمعيت با مباحث ديني گره مي‌خورد، آن گروهي در مقابل بيگانگان برتري پيدا مي‌كنند كه از نظر اعتقادي قوي‌تر هستند.» هرچند در حال حاضر مشكلي نداريم اما اين بي‌اشكالي مرهون جواناني است كه چند سال ديگر پير خواهند شد و نياز است جوانان با ايمان ديگري جاي آنها را بگيرند.

گاهي كاهش و گاهي افزايش
فردي را در نظر بگيريد كه پروتئين و ويتامين زيادي مي‌خورد. بعد از مدتي به شدت مصرف آنها را پايين مي‌آورد. در هر دو صورت به بدن خود ضربه خواهد زد. اين فرد بايد با برنامه‌ريزي صحيح، خود را به اعتدال برساند. دكتر محمدولي عليئي استاد جمعيت شناسي مي‌گويد: «رشد جمعيت به افزايش سالانه جمعيت در مقابل كل جمعيت يا تعداد مواليد منهاي مرگ و مير نسبت به كل جمعيت گفته مي‌شود. رشد جمعيت ايران در سال‌هاي قبل از انقلاب بيش از دو بوده است و در سال‌هاي ۶۵ براي اولين بار نرخ رشد جمعيت ايران به ۹/۳ مي‌رسد. اين عدد به آن معناست كه اگر جمعيت ايران به همان اندازه به رشد خود ادامه مي‌داد در خلال ۱۸سال دوبرابر مي‌شد. اين پروسه تا سال‌هاي ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ به طول انجاميد و بعد از آن كاهش يافته است.» اما در حال حاضر جمعيت ما نياز به افزايش دارد.

هرچه پول بدهيم آش مي‌خوريم!
عليئي اظهار مي‌دارد: «سياست جلوگيري از مواليد در سال‌هاي ۷۱ و ۷۲ مطرح شد و كوپن اقتصادي كه به عنوان يارانه به مردم پرداخت مي‌شد به فرزندان سوم به بعد تعلق نمي‌گرفت به عبارتي مي‌خواستند فرزندآوري را تحديد كنند. اگر سياستي اتخاذ نشود كه هر زن به طور متوسط ۱/۲ فرزند را داشته باشد، فاصله نسلي زياد مي‌شود و باعث پيري جمعيت مي‌شود. به عبارت ديگر هر ۱۰ زن بايد ۲۱ فرزند به دنيا بياورند تا نسل خود را جايگزين كنند. در ايران فعلي ما، اين يك دهم درصد جبران مواردي است كه در خلال رسيدن به سن والدين جايگزين كردند. در زمان‌هاي گذشته اين درصد به خاطر مرگ و مير بالاتر بيشتر بوده است.»

اين مثل معروف را حتماً شنيده‌ايد: «همان قدر كه پول بدهيم آش مي‌خوريم». دكتر عليئي در اين‌باره مي‌گويد: «اگر جمعيت پير در كشوري زياد شود چون توليدگر نيستند، وابسته‌اند و بايد از آنها حمايت‌هاي خدماتي، بهداشتي، اقتصادي، علمي و فرهنگي به‌عمل‌ آيد. اين وضعيت در جامعه امروز اروپا وجود دارد. بحث بيمه و بازنشستگي نيز مطرح است. حق بيمه از كساني كه كار مي‌كنند گرفته و به افراد سالخورده پرداخت مي‌شود. اگر نسبت بين اين دو گروه به هم بخورد يعني تعداد كمتري پول مي‌دهند و تعداد بيشتري بايد مصرف كنند و اين حالت در كشورهاي پير غربي اتفاق افتاده است.»
واردات آدم به امريكا!

هركس نداشته‌هايش را وارد مي‌كند. كشوري وارداتش گندم است، ديگري ميوه و مركبات. اين استاد دانشگاه بر اين باور است كه «كشور امريكا از طريق مهاجرپذيري كمبود جمعيت فعال خود را جبران مي‌كند. مهاجران هم بخش جوان جامعه را تشكيل مي‌دهند و هم اينكه مواليد دارند.» امريكا هم آدم وارد مي‌كند.

يك جمله مي‌تواند انسان را دگرگون كند ولي شايد صدها سيلي هم او را متحول نكند. اين مصداق كار فرهنگي است. عليئي خاطرنشان مي‌كند: «برنامه‌ريزي براي افزايش جمعيت نمي‌تواند دولتي باشد. شما فرض كنيد به خانمي گفته شود كه شما سه فرزند بياوريد. آيا اين كار را خواهد كرد؟ در صورتي اين كار را انجام خواهد داد كه ما بتوانيم الگوي فرزندآوري را در جامعه تغيير دهيم. در جوامع گذشته دو فرزند مفهوم نداشته بلكه چند فرزندي الگو بوده است.»




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved