آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 11 مرداد ماه 1391 برابر با 2012 Wednesday 01 August

هرزرفتِ ثروت ملی - شاهین نژاد

بزرگترین میدان گازی جهان: پارس جنوبی

داستان میادین مشترک نفت و گاز ایران در خلیج فارس را بیگمان مي توان اندوهبارترين حکایت سوء سیاستهای جمهوری اسلامی و سوء مدیریتهای کلان اقتصادی در ايران دانست. میدان مشترک به حوزۀ نفتی و یا گازی گفته می شود که بخشی از آن در آب و یا خاک یک کشور و بخشی دیگرش در زیر مالکیت کشور همسایه ای باشد. در باره مورد ویژه خلیج فارس، از آنرو که مخزن نفت و گاز در زیر بستر دریا پیوستگی دارد و مرز بین المللی به عنوان یک پدیده قراردادی و تاریخی و نه یک مرز طبیعی و فیزیکی، میدان نفتی را به دو بخش تفکیک نمی کند، حفاری چاههای تولیدی و برداشت نفت و گاز بگونه ای رقابتی میان دو کشوری که میدان را در اشتراک دارند، انجام می شود. پس هر کشوری با شتاب بیشتر و بازدهی و مدیریت بالاتر، میدان را به تولید برساند و از آن برداشت نماید، سهم بیشتری از ثروت انباشته از آن میدان را بهرۀ ملت خویش خواهد ساخت.

میدان گازی پارس جنوبی یکی از این میادین مشترک ایران در خلیج فارس است که گسترۀ آن به آبهای قطر نیز کشیده شده و در بخش قطری خود "گنبد شمالی" نام دارد. این میدان که بزرگترین میدان گازی جهان است در دهه 1970 کشف شد و قطر در سال 1990، برداشت از آن را آغاز نمود. ايران با یازده سال تاخیر، بهره برداری نسبتا محدودی از آن را آغازید.

برای درک بزرگی حجم گاز موجود در این میدان، کافی است بدانیم که ذخیره آن، معادل انرژی مصرفی ده سال کل انسانهای کره زمین است. گسترۀ این میدان ۹۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران و ۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای قطر جای گرفته است. حجم ذخیره گاز میدان به همراه مایعات گازی آن، معادل ۲۳۰ میلیارد بشکه نفت خام است. این ذخیره برابر با 5/2 برابر همۀ ذخایر نفتی ایران است. ذخیره پارس جنوبی و گنبد شمالی بر روی هم، بالغ بر 36 تریلیون متر مکعب گاز و ۱9 میلیارد بشکه مایعات گازی است. برداشت كشور قطر تاکنون 15 برابر برداشت ایران بوده است كه زیان مالی این اندازۀ تفاوت در برداشت برای ایران، به رقمی نجومی و شوک آور می رسد. قطر تاکنون با ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌ گذاری در صنایع نفت و گاز خود از سال ۱۹۸۸، از گنبد شمالی برداشت نموده است ولی ایران با سرمایه گذاری ۴۰ تا ۷۰ میلیارد دلاری در پارس جنوبی و عسلویه، فاصلهٔ بسیاری تا اندازۀ برداشت قطری‌ها دارد. تولید قطر در پایان سال ۲۰۱۰ به ۱۸ میلیارد فوت مکعب در روز رسید در حالیکه در این سال ایران تنها توانست به میزان تولید 5/5 میلیارد فوت مکعب در روز دست یابد.

زیان زمان از دست رفته در دیرکرد برداشت از پارس جنوبی برای توسعه هر فاز از این میدان بر پایۀ قيمت میانگین روز فرآورده های آن یعنی گاز و گاز-مایع، حدود 3 ميليارد دلار است. بنابراین برای بیست فازی که ایران برنامه بهره برداری از آنها را دارد و اکنون با دیرکرد همراه هستند، سالانه حدود 60 ميليارد دلار زیان از دست رفته خواهيم داشت. با احتساب جمعیت 78 ملیونی ایران و درنظرگیری میانگین جمعیت چهار نفر در هر خانوار ایرانی، سهم هر خانواده ایرانی از این اتلاف ثروت ملی، سالانه بالغ بر سه هزار دلار یا حدود شش میلیون تومان است. البته منظور از این برآورد تنها نشان دادن اندازه خسران ملت ایران در این رقابت اقتصادی است وگرنه درآمدهای کلان ملی باید در توسعه کشور و تقویت زیرساختهای اقتصادی بکار رود که در دراز مدت به بهبود زندگی مردم منجر می شود و فرضبه پخش درآمدهای نفتی کشور میان خانواده ها تنها ترفندی از سوی نظامهای پوپولیستی برای اغفال مردم هست. نیاز به یادآوری نمی باشد که این ثروت در درازای این سالهای دیرکرد، به جیب قطریها سرازیر می شود که با برنامه هوشمندانه و کمک شرکتهای غربی و آسیایی، با سرعت بسیار به بهره برداری از میدان پرداخته اند.

انزوای ایران در جامعه جهانی در اثر سوء سیاستهای جمهوری اسلامی و بی کفایتی و عدم شایستگی مدیران بلندپایه کشور در سی و سه سال گذشته دلیل اصلی عقب ماندن ایران در بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز از جمله پارس جنوبی بوده است. علل دیگری که ایران را در این رقابت اقتصادی، بازندۀ قطعی ساخته است، فساد سیستم اداری و مالی نظام و همچنین جنگهای میان جناحی در مجلس و همچنین قوه مجریه کشور بوده اند تا ملتی از بهره برداری بهینه از منابع ملی و ثروتهای زیرزمینی خویش محروم باشد و هزینۀ بی کفایتی فرمانروایانش را بدهد.

داستان اندوهبار میادین مشترک به پارس جنوبی پایان نمی یابد و شامل میادین بزرگ دیگری همچون «فروزان» و «سلمان» (ساسان پیشین) نیز می شود که به ترتیب با عربستان سعودی و امارات متحده عربی در اشتراک هستند. از سویی دیگر، منابع طبیعی کشور نه تنها در خلیج فارس بلکه در دریای مازندران نیز با برنامه ریزی همسایگان و حضور شرکتهای غربی در معرض از دست رفتن و بی توجهی غیر قابل جبران است.

برای ملتی که اختلاس سه میلیارد دلاری را پیگیر شده است و در باره آن ابراز ناخشنودی و خشم می کند، جای شگفتی است که به هرزرفتِ منابع طبیعی و ثروتهای بزرگ ملی بی اعتنا هست. ایرانیانِ در جستجوی کار، مسکن، بهداشت، آموزش و رفاه باید بدانند که چندین برابر اختلاس معروف سه میلیارد دلاری، در هر سال از این سی و سه سال گذشته به دلیل ناکارآمدی و بی کفایتی سیستم موجود، از کف ملت ایران رفته و هنوز هم می رود.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved