جوان آنلاین: جريان انحرافي از بدو تولد نيروهاي تازه به دوران رسيده و بيريشهاي را گرد خود جمع كرد. بديهي بود چهرههاي سرشناس و هر آن كه سرش به تنش ميارزيد، حاضر به اطاعت بي چون و چرا نبودند. لذا آنها به كساني پر و بال دادند كه مهمترين خاصيتشان مطيع بودن بيچون و چرا بود. بديهي است چنين نيروهايي فرصتطلب و ناتوان از اداره حوزه مديريتي خود باشند.
در مراكزي كه حوزه قدرت اين آقايان بود، انبوه اين انتصابات را شاهد بوديم. مثلاً در سازمان مناطق آزاد، كساني گلوگاههاي اقتصادي مملكت را در دست گرفتند كه مراجعه به كارنامه و سوابق كاري آنان، هر منتقد و ناظر بيطرفي را متحير ميكرد. نتيجه هم آن شد كه بسياري از آنها به اتهامهاي مختلف كارشان به محكمه و زندان و محكوميت رسيد. نوع ديگر اين اتفاق در سازمان ميراث فرهنگي رخ داد. جايي كه ناگهان دختر بيست و چند سالهاي با ليسانس ميكروبيولوژي به رياست موزه ايران باستان منصوب شد؛ خانمي كه طبق آنچه رسانهها نوشتند تا چندي قبل از آن معلم خصوصي زبان انگليسي آقايان مشايي و بقايي بود. تصور كنيد انبوه كارشناسان ارشد و دكتر باستانشناس را كه بايد تحت نظارت ايشان كار ميكردند و البته بر سر اين موزه آن رفت كه ديديم.
بدبختانه در تمام اين عزل و نصبهاي فجيع، ناظران و به ويژه نمايندگان ملت، تنها تماشاگر بودند و اگر نبود قاطعيت رهبر انقلاب، آنها تا ادغام سازمان حج و زيارت در ميراث فرهنگي و گردشگري هم پيش ميرفتند. باري طي هفته گذشته رسانهها حرف و حديثهايي را مبني بر عزل دكتر سيدمحمد حسيني، وزير ارشاد، توسط حلقه انحرافي مطرح كردند. جريان انحرافي كه گويا از عملكرد ايشان در زمينه تعطيلي خانه سينما عصباني است، سعي در ترغيب رئيس جمهوري براي كنار گذاشتن ايشان دارد. در خبرها آمده بود آنها جلسات متعددي نيز با حسيني داشتهاند تا او را وادار به استعفا كنند. همچنين اخبار ديگري منتشر شد كه علاوه بر اين، تغيير چهار استاندار در دستور كار حلقه انحرافي قرار گرفته است.
هر چند به سبب گستره وسيع فعاليت وزارت فرهنگ و ارشاد به هر حال ايراداتي به برخي سياستهاي آن و عملكرد آقاي حسيني وارد است، اما الحق و الانصاف، او توانسته است اين وزارتخانه پرتنش را در زير تيغ منحرفين در جهت صلاح حفظ كند و به موفقيتهاي قابلتوجهي دست يابد.
سيدمحمد حسيني در شمار كمحاشيهترين وزراي كابينه است و تلاش او براي تحقق مطالبات فرهنگي رهبر انقلاب و حركت بر اساس رهنمودهاي ايشان در اين حوزه قابل تحسين است. اكنون بايد منتظر ماند و ديد كه آيا آنچه رسانهها در اين باب منتشر كردهاند به واقعيت بدل ميشود و يك بار ديگر جريان انحرافي خواست خود را به كرسي مينشاند يا خير!
از اين مهم نيز نبايد غافل بود كه با وجود يك سالي كه از عمر اين دولت باقي مانده است، اين جريان به دنبال رسيدن به چه اهدافي است و چه افق و خواستههايي را دنبال ميكند كه همچنان درصدد روي كار آوردن نيروهاي مطيع خود در گلوگاههاي اصلي اداره مملكت است؟