آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 31 فروردین ماه 1391 برابر با 2012 Thursday 19 April

اعترافات تکاندهنده قاتل زنان در مشهد

روزنامه خراسان: راننده ۳۸ ساله اي که با شليک گلوله، زني را در مشهد به قتل رسانده و در حادثه ديگر نيز زني را با استفاده از سلاح به شدت مجروح کرده بود، روز گذشته در اولين جلسه بازپرسي، چگونگي جنايت هولناک خود را تشريح کرد.به گزارش خراسان، متهم اين پرونده که صبح ديروز در شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد، مقابل ميز «عدالت» قرار گرفت، درباره چگونگي ارتکاب جرايم هولناک خود به قاضي اسماعيل شاکر گفت: اهل يکي از شهرهاي غربي کشور هستم که از مدتي قبل به مشهد آمدم و با خريد يک دستگاه پيکان مسافرکشي مي کردم تا هزينه هاي زندگي ام را تأمين کنم. وي افزود: وقتي در شهرک شهيد رجايي ساکن شدم، در همسايگي ام زني زندگي مي کرد که با همسرش اختلاف داشت و بيشتر کارهاي او را من انجام مي دادم تا اين که غروب يک روز پاييزي (سال گذشته) او به من گفت: براي فرزندم يک ميز تحرير کوچک خريده ام اما اين ميز خوردگي دارد و قسمت هايي از حاشيه آن نيز شکسته است، مي خواهم ميز را به فروشنده بازگردانم و يا اين که آن را تعويض کنم. متهم که با خونسردي کامل سخن مي گفت، ادامه داد: او از من خواست تا با هم براي پس دادن ميز تحرير به منطقه آب و برق برويم. من هم که همه کارهاي «م.س» (مقتوله) را انجام مي دادم، قبول کردم و با گذاشتن ميز تحرير در داخل خودرو به طرف آب و برق به راه افتاديم ولي وقتي به نزديکي فروشگاه مذکور رسيديم ديگر امکان عبور يا پارک خودرو در آن محل نبود بنابراين خودرو پيکان را کمي پايين تر از فروشگاه پارک کردم و خودم داخل خودرو نشستم. وي اضافه کرد: پس از آن «م» ميز تحرير را با خود به فروشگاه برد ولي دقايقي بعد با همان ميز برگشت و گفت: «فروشنده ميز را قبول نکرد و حاضر به تعويض آن هم نشد» به همين دليل دوباره ميز را روي صندلي عقب خودرو گذاشتيم و «م» نيز در صندلي جلو نشست و به طرف منزل (بازه شيخ) حرکت کرديم. در بين راه او باز هم از اختلافات خانوادگي با همسرش گفت و ادامه داد که اگر من اين ميز را به منزل بازگردانم حتما دعوايي به راه مي افتد و همسرم مرا سرزنش مي کند که چرا اين ميز را خريده ام. متهم تصريح کرد: هوا تاريک شده بود و ما پشت جمعه بازار رسيده بوديم که آن زن به گونه اي از ارتباطات نامشروع سخن به ميان آورد و به طور غيرمستقيم اشاره مي کرد که افرادي به تلفن همراهش زنگ مي زنند و... ديدم حرف هايش بوي «خيانت به شوهر» مي دهد. در اين لحظه بود که غيرتم اجازه نداد تا ديگر حرف هايش را بشنوم بنابراين اسلحه کمري را که همراهم بود، بيرون کشيدم و در همان حال گلوله اي به سرش شليک کردم که اين گلوله به قسمت بالاي گردنش اصابت کرد و خون فواره زد. آن زن بدون اين که ديگر حرفي بزند روي صندلي افتاد و من نيز همچنان خونسرد به مسيرم ادامه مي دادم. آن منطقه خلوت بود و کسي از اين ماجرا مطلع نشد. وي گفت: در اين انديشه بودم که جسد را چکار کنم فکري به ذهنم رسيد و در تاريکي شب از پشت جمعه بازار تغيير مسير دادم و به طرف انتهاي التيمور حرکت کردم ولي مکاني که بتوانم جسد را در آن جا پنهان کنم، پيدا نکردم تا اين که به جاده شترک رسيدم. آن جا خلوت بود و هيچ خودرويي هم در جاده ديده نمي شد. در همين حال از جاده اصلي خارج شدم و جسد را در بيابان هاي اطراف جاده از خودرو بيرون انداختم. پس از آن وقتي مطمئن شدم که کسي در آن اطراف مرا نديده است، به طرف منزلم حرکت کردم و شبانه خون داخل خودرو را به طور کامل شستم تا اثري از جنايت باقي نماند. عامل اين جنايت مسلحانه درادامه اعترافاتش افزود: بعد از اين ماجرا به زندگي عادي ام ادامه مي دادم و با پيکان مسافرکشي مي کردم تا اين که با زن ديگري آشنا شدم و تلفني با يکديگر ارتباط داشتيم. آن زن در عقد موقت مرد ديگري بود و براي انجام برخي از کارهايش به من زنگ مي زد. يک روز او با من تماس گرفت و از من خواست به خانه اش بروم. او مي گفت: بايد دنبال منزل اجاره اي بگردد و از من خواست تا با هم به چند بنگاه املاک سر بزنيم و منزلي را براي او اجاره کنيم. آن روز هم که من به خانه اين زن رفتم هوا سرد بود کمي کنار بخاري ايستادم تا خود را گرم کنم اما آن زن نيز درباره مسائلي حرف مي زد که هر لحظه شيطان مرا وسوسه مي کرد. در همين حال بود که اسلحه ام را بيرون آوردم و گلوله اي به سرش شليک کردم ولي گلوله به کنار سرش اصابت کرد. پس از آن او را در همان حال و در حالي که خون از سرش مي آمد، رها کردم و با سرقت طلاهايش از محل گريختم. بعد فهميدم که اطرافيانش متوجه ماجرا شده و او را به بيمارستان برده اند. متهم اين پرونده جنايي در پاسخ به سوال مقام قضايي که اسلحه را از کجا و به چه منظوري تهيه کرده است، گفت: اسلحه کلت را براي دفاع شخصي از يکي از شهرهاي غربي کشور خريدم و هميشه همراهم بود. هيچ گاه فکر نمي کردم که روزي ممکن است دستگير شوم چون هيچ وقت سرنخي از خودم باقي نمي گذاشتم. اين گزارش حاکي است: پس از پايان اعترافات صريح متهم، وي با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي اسماعيل شاکر در اختيار کارآگاهان دايره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت تا تحقيقاتي درباره جرايم احتمالي ديگر وي انجام شود. متهم اين پرونده با سرنخ هايي که زن مجروح و اطرافيانش در اختيار پليس گذاشته بودند چند روز پس از انجام سرقت مسلحانه دستگير و به دستور قاضي شعبه ۵۰۷ بازپرسي روانه زندان شده بود. از سوي ديگر کارآگاهان که مشغول تحقيق روي پرونده قتل زني بودند که جسدش در کنار جاده شترک پيدا شده بود، به دستور قاضي ويژه قتل عمد و براي يافتن سرنخي از قاتل به بررسي پرونده مجرماني پرداختند که متهمان از سلاح کلت براي ارتکاب جرم استفاده کرده اند و بدين ترتيب پيگيري اين سرنخ، کارآگاهان را به مرد زنداني رساند و او پس از احضار به، ارتکاب جنايت مسلحانه را نيز قبول کرد.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved