اعلام جنگ رسمی فتنه و انحراف علیه ولايت فقيه

بعد از وحشت جریان انحرافی از جبهه پایداری انقلاب اسلامی و اعلام جنگ رسمی علیه این جبهه مردمی از سوی لیدر جریان انحرافی، رسانه های اصلاح طلب نیز فاز دوم این تخریب های هماهنگ شده را امروز در دستور کار خود قرار دادند.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، بی گمان تفاوت بارز علامه مصباح یزدی و هاشمی رفسنجانی بیشتر در یک موضوع خلاصه می شود و آن نحوه سنجش حق و عدالت از سوی این دو شخصیت مشهور کشور می باشد.

علامه مصباح یزدی که بارها نشان داده معیار سنجش وی در قبال افراد، میزان همخوانی آنان با حق و عدالت می باشد، اگرچه بیشترین تلاش ها را برای روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد انجام داد اما نفوذ جریان انحرافی در دولت و تاثیر گذاری این جریان مطرود در برخی مسائل کشور باعث گردید که علامه مصباح یزدی قبل از هر شخصیت دیگری در مقابل این دست نشانده های هاشمی رفسنجانی در بدنه دولت اصولگرایی بایستد و حتی حاضر به پاسخ مثبت به درخواست وقت ملاقات لیدر منحرفان نشود تا رئیس دولت نیز از این موضوع دلخور شده و عملا ارتباط بین این عالم برجسته و احمدی نژاد قطع گردد و از سوی دیگر منحرفان در این زمینه از هیچ تلاشی برای تخریب و هتاکی علیه علامه مصباح یزدی کوتاهی نکنند.

پس از اعتراضات مردمی و رسانه های کشور به توهین صریح رسانه جریان انحرافی علیه علامه مصباح یزدی که بدون شک با خط دهی از سوی منحرفان نفوذی صورت گرفته بود، برخی افراد تحمیلی جریان انحرافی بر دولت و حتی مسئول سایت هتاک مدعی شدند که این رسانه از سوی هیچ مقام و نهاد دولتی دستور برای چنین هتاکی و تخریبی نگرفته بود اما زمانی دم خروس این جریان مطرود بیرون زد که یک سایت رسمی متعلق به روزنامه ایران با لینک مطلب هتاکانه و خلاف واقع یک روحانی حامی مشایی که چند صباحی هم در موسسه تحت امر علامه مصباح یزدی صرفا کارهای فرهنگی و رسانه ای می کرده است و هیچ سابقه شاگردی از خدمت حضرت علامه نداشته است، همان ادبیات ها و ادعاهای خلاف واقع و هتاکانه را در قبال علامه مصباح یزدی و شاگردانش تکرار کرد تا با لینک دهی بخش وبلاگستان سایت شبکه ایران به این مطلب، میزان صداقت برخی منحرفان بیش از پیش آشکار گردد.

حال بعد از هتاکی و دروغ پراکنی های جریان انحرافی ( بعنوان دستهای پنهان آقای هاشمی رفسنجانی در دولت نهم و دهم ) علیه حامیان جبهه پایداری انقلاب اسلامی، این بار رسانه های اصلاح طلب فاز دوم تخریب ها و دروغ پراکنی ها علیه علامه مصباح یزدی و جبهه منسوب به وی آغاز کردند.

آرمان یا همان تریبون رسانه ای هاشمی رفسنجانی و روزنامه های اصلاح طلب آفتاب یزد، مردم سالاری، اعتماد و ... همزمان یک تیتر واحد را منتشر می کنند. " انشعاب جبهه پایداری به دو شاخه قم و تهران " و از قبال این تیتر سعی در نشاندن گل لبخند بر لبان فتنه گران و منحرفان منزوی و ورشکسته دارند.

بی شک هاشمی رفسنجانی بعد از روی کار آوردن جریان انحرافی در دولت که موجبات سرخوردگی نیروهای انقلاب و ایجاد دو دستگی در بین برخی نیروهای ارزشی و اصولگرا را بوجود آورد؛ هم اکنون سعی دارد تا با تفرقه افکنی بین جبهه پایداری انقلاب اسلامی که از جایگاه وسیع مردمی برخودار است، اینبار این خط تفرقه افکنی را در جبهه پایداری انقلاب اسلامی ادامه دهد.

دولت انگلیس نیز که از روی کار آمدن جبهه پایداری انقلاب اسلامی واهمه بسیاری دارد؛ در سایت رسمی بی بی سی همزمان همین خط تخریبی و دروغ پراکنی را ادامه می دهد تا فتنه و انحراف در ایستگاهی به نام بریتانیا یا همان اقامتگاه آقازاده فراری با تفاهم کامل بهم پیوند بخورند.

رسانه های اصلاح طلب و بی بی سی فارسی در گزارش کاملا کذب خود از تفرقه در بین اعضای جبهه پایداری خبر می دهند و می نویسند:" جبهه پایداری آمده بود تا با پایداری خود بر مواضعی که «اصولگرایی اصیل» می‏خواند، اصل انقلاب را از گزند تحریف‏ها و تفسیرهای غلط مصون نگاه دارد. جبهه‏ای که تولدش ظهور نخستین شکاف در میان اصولگرایان بود اکنون خود با شکافی جدی مواجه شده است. اختلاف بر سر تعیین کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم می‏رود تا به صف‌آرایی رسمی یاران مصباح‌یزدی در مقابل یکدیگر منجر شود. یاران آیت‌الله مصباح‌یزدی که حدود یک سال پیش خود را در قالب جبهه پایداری متشکل کردند، در جریان انتخابات مجلس نهم و بعد از آن تن به هیچ‌گونه همکاری با یاران اصولگرای سابق خود ندادند."

این تریبون های هاشمی رفسنجانی بعد از کلی دروغ پراکنی و تحلیل بر اساس اخبار و گزارشات کذب، در پایان ادعاهای خود مدعی می شوند: " جبهه پایداری درحالی دچار مشکلات درونی شده که پیش از این همگان تاکید داشتند که این تشکل اصولگرا به لحاظ همگرایی گفتاری و رفتاری سخت‏ترین و منسجم‏ترین مجموعه موجود در میان اصولگرایان است. تجزیه جبهه پایداری در حقیقت ادامه طبیعی جریان اصولگراست. نمونه چنین تحولی را می‏توان به راحتی در جبهه متحد اصولگرایی نیز دید. در یک تحلیل کلی باید گفت که همان شیوه‌ای که اصولگرایان با آن اصلاح‌طلبان را به حاشیه راندند اکنون به سر خودشان می‏آید."