خلاصه انگلیسی این خبر را می توانید در زیر ببینید

پنجشنبه، 30 مرداد ماه 1404 = 21-08 2025

عمادالدین باقی و سفیدشویی اعدام‌ها و جنایات خمینی در سال ۶۷

عمادالدین باقی در روزنامه اعتماد با یادداشتی تحت عنوان «خاوران: چالشی که باید از آن عبور کرد» کوشیده است با نقل قول‌های گزینشی از آیت‌الله منتظری، ادعاهای بی‌سند درباره خامنه‌ای، توجیه محو قبور قربانیان سال ۶۷ و مصادره رنج مادران خاوران، چهره‌ای بی‌خون از یکی از بزرگ‌ترین جنایات تاریخ دهه‌های اخیر ایران بسازد.

ناصر اعتمادی/رادیو فرانسه: عمادالدین باقی با انتشار یادداشتی در روزنامۀ «اعتماد» با عنوان «خاوران: چالشی که باید از آن عبور کرد» نشان داده که چگونه می‌توان با روایت‌های تحریف‌شده به تطهیر یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌های تاریخ معاصر ایران به تعبیر آیت الله منتظری پرداخت.

باقی در این یادداشت ابتدا از نام و اعتبار حسینعلی منتظری برای مشروعیت‌بخشی به اعدام‌های تابستان و پائیز سال ٦٧ استفاده کرده و این ادعای همیشگی حکومت اسلامی ایران را تکرار نموده که گویا مجاهدان زندانی اعدام شده در آن سال پس از دستگیری در جریان عملیات «فروغ جاویدان» یا حملۀ سازمان مجاهدین برای فتح تهران، اعدام شدند و با اعدام آنان خود آیت‌الله منتظری نیز مخالفتی اصولی نداشت.

باقی در یادداشت اش نوشته است: آیت الله منتظری در اعتراض‌نامه اش در واکنش به اعدام های آن سال تصریح کرده بود که «اعدام بازداشت‌شدگان حادثه اخیر [عملیات فروغ جاویدان] را ملت و جامعه پذیراست و ظاهرا اثر سوئی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندان آنها در شرایط فعلی حمل بر کینه‌توزی و انتقام‌جویی می‌شود...»

این نقل قول گزینشی، تلاشی است برای جا انداختن این روایت رسمی که مجاهدان اعدام شده در زندان‌های جمهوری اسلامی در آن سال در عملیات «فروغ جاویدان» شرکت کرده بودند و حتی منتظری هم با اعدام‌ آنان مخالف نبوده است، در حالی که در فایل صوتی مشهور آیت‌الله منتظری، نامبرده این اعدام‌ها را «بزرگ‌ترین جنایت در جمهوری اسلامی» نامیده است.

باقی در ادامۀ یادداشت خود روایت دیگری را از قول حسینعلی منتظری اینبار برای تبرئه علی خامنه‌ای برساخته و مدعی شده است که «طبق خاطرات آیت‌الله منتظری و همچنین فایل صوتی تازه منتشر شده از آیت‌الله منتظری، رییس جمهور وقت آیت‌الله خامنه‌ای هم از این موضوع [اعدام زندانیان] بی‌اطلاع بوده و پس از آگاهی یافتن، اقدام به جلوگیری از آن کرد.» این ادعا که علی خامنه‌ای، رئیس جمهوری وقت از آن اعدام‌ها هم بی اطلاع بوده و هم جلوگیری کرده، هیچ سند تاریخی ندارد.

عماالدین باقی با نسبت دادن این سخن به منتظری، می‌کوشد رهبر امروز جمهوری اسلامی را از مسئولیت مستقیم در یکی از خونین‌ترین جنایت‌های تاریخ جمهوری اسلامی مبرا کند.

در خصوص مشروعیت‌ بخشیدن به محو قبور اعدام شدگان آن سال و تبدیل آنها به پارک عمومی توسط شهرداری تهران باقی صریحاً گفته است : «البته در ایران از قدیم معمول بوده که در شهرهایی که توسعه پیدا می‌کرد گورستان‌های قدیمی بعد از ۵۰ سال و در جاهایی که سریع‌تر بود بعد از ۳۰ سال محو و تبدیل به پارک می‌شد... در سال‌های اخیر قانون جدید احیای مقابر بعد از ۳۰ سال و قابلیت استفاده مجدد وجود دارد...».

به بیان دیگر عماالدین باقی نه تنها با اقدام شهرداری تهران برای محو قبور یا در اصل آثار جنایت [اعدام های سال ٦٧ و گورهای دست جمعی قربانیان]مخالف نیست، بلکه آن را «مسبوق به سابقه» و قانونی نیز دانسته است. یعنی از نگاه او، نابود کردن آثار جنایت نه تنها ایرادی ندارد، بلکه طبیعی و شرعی است. او حتا متوجه نیست که حفظ آثار چنین جنایاتی در کشورهای متمدن در قالب یادمان‌ها و موزه‌های تاریخی جزء اساسی از تلاش برای حفظ حافظۀ تاریخی یک ملت به شمار می رود.

عمادالدین باقی در جای دیگری از یادداشت خود از بیانیه مادران خاوران در محکومیت حملۀ اخیر اسرائیل و آمریکا به ایران نیز سوءاستفاده کرده و نوشته است :مادران خاوران در نامنتظره ترین اقدام با انتشار بیانیه ای «برخلاف برخی مواضع دوپهلو... تجاوز اسرائیل را قاطعانه محکوم کردند» بی آنکه نیش و کنایه‌ای به حکومت اسلامی بزنند. باقی سپس با اشاره به این بیانیه که به گمان او همسو با خواست جمهوری اسلامی بوده، نتیجه گرفته است که اکنون «وقت آن رسیده که به خواسته طبیعی، انسانی، عاطفی و قدیمی این خانواده‌ها رسیدگی شود. بازگشایی درب خاوران برای حضور این خانواده‌ها بر مزار عزیزانشان کمترین حق و انتظار است» برای عزاداری و مویه کردن بر گورهای عزیزان از دست رفته شان. این سخنان در ظاهر همدلانه در بطن خود، مادران خاوران را نیز به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به حکومتی بدل می‌کند که فرزندانشان را قتل‌عام کرده است.

عمادالدین باقی سرانجام می نویسد : «این یکی از چالش‌هایی است که بالاخره باید از آن عبور کرد و اجازه نداد که هزینه‌های ضد ملی آن بیشتر به مردم و کشور تحمیل شود و کاسبان حقوق بشر بتوانند از آن سوء استفاده کنند.» به این ترتیب، راه‌حل باقی برای «عبور» از «چالش» اعدام‌های سال ٦٧ نه حقیقت‌یابی و عدالت، بلکه بستن پرونده جنایت، تطهیر عاملان و پاک کردن حافظه جمعی است.

گفتنی است که جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل دربارۀ ایران خواستار یک تحقیق بین‌المللی دربارۀ جنایات جمهوری اسلامی ایران در سال‌های ١٩٨٠ شد.

English Summary

A government journalist, in an article titled "Kahravan: A Challenge to Overcome," attempts to downplay one of the greatest atrocities in recent Iranian history by selectively quoting Ayatollah Montazeri. Emadeddin Baghi uses Montazeri's name to legitimize the 1988 executions, claiming that Montazeri did not oppose the executions of prisoners involved in the "Eternal Light" operation. He also falsely absolves Ali Khamenei of responsibility for these killings. Baghi supports the erasure of victims' graves, framing it as a historical norm, and misuses a statement from the Mothers of Kahravan to align them with the regime. Ultimately, he advocates for closing the case on the 1988 executions, prioritizing the regime's image over truth and justice.


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
  به اشتراک بگذارید:









تبلیغات







به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.



بازگشت به برگ نخست