یکشنبه، 30 اردیبهشت ماه 1403 = 19-05 2024موج جدیدی از مهاجرت خلبانان ایرانی نیز به کشورهای همجوار کلید خوردبازگشت سفرهای هوایی در سال ۲۰۲۴ به پیش از دوره همهگیری کووید-۱۹ اگرچه برای بیشتر ایرلاینهای خارجی یک خبر خوشحالکننده است؛ اما ایرلاینهای ایرانی را با چالش بزرگی مواجه کرده است. چرا که همزمان با افزایش سطح تقاضای بینالمللی برای سفرهای هوایی، موج جدیدی از مهاجرت خلبانان ایرانی نیز به کشورهای همجوار کلید خورده است. عدد ۱۴ هزار دلار میانگین پرداختی به خلبانان حالا در صورت برابری با ریال به رقم نجومی افزایش پیدا میکند که نقطه مشوق خلبانهای با تجربه ایرانی و نیروی انسانی ارزشمندی است که به راحتی و به دلیل مشکلات ریز و درشت صنعت هوایی ایران از دست میرود. بر مبنای اطلاعات موجود فقط ۴۷ خلبان از یک ایرلاین بخش خصوصی و ۶۴ خلبان از ایرلاین اصلی ایران - ایران ایر- به دلیل کاهش میزان دریافتی و برابری آن با قدرت خرید ریال و البته مشکلات دیگری که در این حوزه وجود دارد حالا در کشورهای دیگر و با هواپیماهای عمدتا کم کارکرد و نو فعالیت میکنند. اما چرا این اتفاق افتاده و با چنین روندی قرار است چه چیزی نصیب صنعت هوانوردی ایران شود؟ پیش از این در گزارشی از وضعیت ناوگان هوایی ایران و فرودگاههای عمدتا خالی از پرواز کشور نوشته شده و به نقل از کارشناسان عنوان کرده بود که «به جز هواپیماهای برجامی و چند فروند هواپیمای توربوپراپ، تعداد هواپیماهای در دسترس خطوط هوایی کشور کمتر از انگشتان دو دست است.» این گزارش با واکنشهای متفاوتی در میان فعالان و کارشناسان صنعت هوایی مواجه شد و بسیاری از آنها در تماسی تلاش کردند تا بخشی از واقعیتهای موجود در بازار هوانوردی کشور را روشن کنند. اگرچه گزارش حاضر با اشاره به سیل خروج خلبانهای ایرانی از کشور و مهاجرت آنها به کشورهای همجوار شروع شده، اما صنعت هوانوردی ایران با مشکلات بزرگتری نیز روبهروست که در اینجا به نقل از برخی فعالان حوزه هوایی عنوان میشود. چالش اول: زمینگیری هواپیما مشکل اول از جایی آغاز میشود که شرکتهای هوانوردی نقدینگی لازم برای پرداخت هزینه تعمیرات ادواری یا تعمیرات سنگین هواپیماهای خود را ندارند. چرا؟ به چند دلیل. ابتدا اینکه تورم و کاهش توان قدرت خرید کاری کرده که تقاضای «واقعی» سفرهای هوایی کاهش پیدا کند. بلیت هواپیما نایاب شده و در صورتی که از دلالان بتوانید بلیت بخرید با سه برابر قیمت به شما میفروشند. به اینها افزایش قیمت سوخت را نیز اضافه کنید. ایرلاینها برای پاسخگویی به هزینه خود نیاز به بالا بردن قیمت بلیت هواپیما دارند، اما قیمتگذاری دستوری بلیت هواپیما مانع آنهاست. بنابراین واکنش اول ایرلاینها به وضعیتی که ساخته شده، کاهش تعداد «صندلی-پرواز» است. شرکتهای هوانوردی در این فضا تصمیم دیگری میگیرند و آن عدم پرواز هواپیماهایی است که روی زمین ماندهاند. چالش دوم: قیمت بلیت شرکتهای هوایی میگویند همین فرمول قیمتگذاری است که موجب شکلگیری بازار سیاه متشکل و در ابعادی بسیار بزرگ در حوزه بلیت هواپیما شده است. آنها معتقدند اگر بلیت هواپیما اصلا وجود ندارد یا در بازار سیاه به فروش میرسد، به دلیل قیمتگذاری دستوری انجام گرفته است. مشخص نیست که این بازار سیاه توسط چه کسانی و با چه ابعادی اداره میشود. اما مدیرعامل یک ایرلاین فعال در ایران تخمین میزند که «شبکه بسیار قدرتمند ۲۰ هزار نفری در سیستم چارتری هواپیماها فعالیت میکنند که گردانندگان سیستم دلالی شکل گرفته کنونی در فروش بلیت هواپیما هستند.» او که نخواست نامش ذکر شود میگوید «دلالان بلیت هواپیما در سطح شرکتهای هوایی و آژانسهای مسافرتی رسوخ کردهاند» و بهطور مثال «در ایرلاینی که خود مدیریت آن را به عهده داشته، چندین نفر به دلیل خرید سیستمی بلیت هواپیما و فروش آن به قیمتهای بسیار بالاتر در بازار سیاه به وجود آمده، اخراج شدهاند.» او همچنین معتقد است که «این موضوع در قانون جرم انگاری نشده و به همین دلیل کار دلالی بلیت هواپیما فعلا ادامه دارد. ضمن اینکه جلوگیری از این کار نیازمند یک سیستم متشکل نظارتی است که ایرلاینها نه فرصت ایجاد چنین سیستمی را دارند و نه با هزینههای کنونی قادر به انجام آن هستند.» بنابراین راهکاری که این فعال صنعت هوانوردی دارد چیست؟ او معتقد است که قیمتها باید واقعی شود. فقط با این ساز و کار است که عرضه در حوزه صنعت هوایی افزایش مییابد و فضا برای رقابتی شدن قیمت و کیفیت فراهم میشود. چالش سوم: تورم و حفظ نقدینگی چالش چهارم: اثرات غیراقتصادی همین الان به دلیل کمبود ناوگان پروازی دوربرد و نبود امکان برقراری پروازهای بینالمللی با اعداد نشست و برخاست بالا و تسهیلات و امکانات محدود فرودگاههای ایران برای رفاه حال مسافر و ترانزیت، فرصت بزرگ صنعت هوانوردی ایران گرفته شده است.ایرلاینها به دلیل افزایش نرخ ارز در ایران میتوانستند از این فرصت سود برده و بخشهایی از بدنه خود را ترمیم کنند. اما زیرساختهای پایین و نبود هواپیما این فرصت را هم از آنها گرفته است.
|