دنی سیترونوویچ، رئیس سابق میز ایران در سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل در تحلیلی پیرامون احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به حکومت ایران نوشت: در پرتو تهدیدات رئیسجمهور ترامپ، گفتن نکات زیر مهم است:
الف. ما هرگز شاهد وضعیتی نبودیم که در آن ایالات متحده بهطور جدی تهدید به حمله به تأسیسات هستهای ایران کند و اقدامات لازم برای آمادهسازی نیروهای خود برای چنین حملهای را انجام دهد، مانند انتقال بمبافکنهای B2 به دیهگو گارسیا.
ب. همچنین باید به یاد داشته باشیم که توافق هستهای (JCPOA) یک رویداد بسیار منحصربهفرد و حتی "بیهمتا" در زمان خود بود، زیرا در آن دوره، هر دو طرف حاضر بودند برای توافق تلاش بیشتری کنند و وضعیت فناوری برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ به گونهای بود که امکان دستیابی به توافقی "متوازن" برای هر دو طرف وجود داشت.
پ. بسیار بعید است که تهران که در گذشته نشان داده است میتواند "انعطاف ایدئولوژیک" داشته باشد، بتواند توافق جدیدی با ایالات متحده را بپذیرد، صرفنظر از محتوای آن. اکنون در ایران رئیسجمهوری که قدرت سیاسی لازم مانند روحانی برای پیشبرد چنین توافقی داشته باشد، وجود ندارد.
ت. ایرانی ها همچنان تهدید میکنند درحالیکه همزمان پیشنهاد مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده را مطرح میکنند و تصور دارند که میتوانند به برجام بازگردند، به این امید که راهی برای خروج از وضعیت فعلی پیدا کنند.
ث. این طرز تفکر در ایران، همراه با این واقعیت که ایران ضعیفتر از همیشه به نظر میرسد و اقدامات و اظهارات جدی ایالات متحده در روزهای اخیر، احتمال تشدید تنشی بیسابقه بین دو طرف را افزایش داده است.
ج. هر دو طرف تلاش میکنند که راهحلی سیاسی را در اولویت قرار دهند، اما در مسیری رو به تشدید تنش قرار گرفتهاند که تنها اقداماتی منحصربهفرد و بیسابقه (مانند پذیرش ایران بهعنوان یک کشور در آستانه هستهای توسط آمریکا) میتواند مسیر را برای مذاکرات جدی میان ایران و ایالات متحده هموار کند.
شکافها بسیار عمیق است، اعتماد متقابل وجود ندارد و زمان بهسرعت در حال گذر است. این موارد، همراه با این واقعیت ساده که ایران حتی برای مذاکرات مستقیم با واشنگتن آماده نیست، ما را به این نتیجه میرساند که بسیار بیشتر به سمت تشدید تنش حرکت کردهایم تا آشتی.
آخوندها باورشان نمیشود که کارشان تمام شده باورشان نمیشود که سرنوشتی بهتر از صدام و قذافی ندارند و باورشان نمیشود که چه در داخل و چه در خارج از ایران دوستی برایشان باقی نمانده و همه به خونشان تشنه هستند دیدن جان کندن و التماس های این جانیان اسلامی بزرگترین لذت دنیاست و یزدان را سپاس که زنده هستم و مردن این تازی پرستان ایرانی کش را با چشمهای خودم میبینم
مدتی است این مسئله تو ذهنم است این اخوندها پس از فرو پاشی رژیم ملایی برای اینکه خود و خانواده هایشان از قتل عام نجات دهند به کدام کشورها فرار میکنند و یا اصلا هیچ کشوری قبولشان نکند لطفا پاسخ بدهید
آنچه دولت ایالات متحده در ارتباط با منافع خود که خوشبختانه با منافع مردم ما در این زمان یک همگونی متشابه دارد ولی اگر این قطاری که در حال حرکت است و به پیش میرود تصور نباید داشت که در بزنگاه مناسب منتظر ما خواهد ماند که ما سوار شویم چه بشویم چه نشویم این قطار به حرکت خود ادامه خواهد داد اگر این فرصت از بین برود و ما نتوانیم نتیجه که دهها سال منتظرش بودیم بگیریم زبانم لال معلوم نیست در فرصت مناسب دیگری ایرانی وجود داشته باشد یا نه از این رو آگاه باشیم