شنبه، 4 شهریور ماه 1396 = 26-08 2017ایران؛ فاشیسم عُریان برای استخدام معلمزینت میرهاشمی در هماوردی جنبش معلمان و فرهنگیان با شرایط غیر عادلانه و تحمیل فقر و ریاضت کشی، وزارت آموزش و پرورش رژیم ضوابط فاشیستی برای استخدام معلمان را از اعماق حاکمیت ارتجاع به سطح کشاند. برخی از ضوابط ارایه شده در قالب آیین نامه استخدامی از سوی نهاد مربوط به استخدام در وزارت آموزش و پرورش چنین است: نداشتن «بیماریهای مشخصی»، «نابارور» نبودن، نداشتن «موهای زاید صورت» در مورد زنان، عدم «اعتیاد به سیگار و قلیان»، «کوتاه نبودن یک پا بیش از ۱۰ سانتیمتر»، نداشتن «لهجه غلیظ و غیر قابل تغییر»، نداشتن «اختلالات زنانگی»، عدم «بلوغ زودرس یا دیررس»، «سابقه جراحی بیماریهای رحمی»، «کمتر بودن تعداد دندانها از ۲۰ عدد» و دهها بیماری دیگر این ضوابط این پرسش را در مقابل همگان قرار می دهد که جمهوری اسلامی بعد از 38 سال، چرا این موارد فاشیستی را برای متقاضیان استخدام در وزارت آموزش و پرورش به میدان آورده است. تمامی موارد ذکر شده برای استخدام فرهنگیان، نقض حقوق نیروی کار و خلاف استانداردهای مطرح در مقاوله نامه های سازمان جهانی کار است. در این ضابطه ها علاوه بر خصوصیت فاشیستی در کلیت آنُ تبعیض آشکار ملیتی و جنسیتی وجود دارد. مساله مهم هنگامی برجسته می شود که به موارد بازدارنده در مورد زنان با ذکر جزئیات در کانون این آیین نامه استخدامی توجه شود. مواردی مانند «اختلالات زنانگی، ناباروری، موهای زاید صورت، بلوغ زودرس یا دیررس، سابقه بیماریهای رحمی و ...» افزون بر همه تبعیضهایی که توسط قانون به زنان در بازار کار، تحصیل و حقوق اجتماعی و سیاسی وارد می شود، است. این شرایط جدید استخدامی گامی ارتجاعی برای عقب راندن نیروی کار زنان در جامعه است. این گونه شرایط استخدامی، شیوه ای ارتجاعی، فاشیستی و محکوم است. نه که خیلی به این معلمهای بیچاره حقوق میدهند حالا شرط و شروط هم میگذارند * رو که نیست سنگ پای رستم دستان هم زير اين شرائط پنچر ميشه، چه رسد به متقاضيان كه زير خط فقر زندگي ميكنند، شرایط استخدام در دستگاه حکومت چیست قرآن خوانی دارای استعداد اختلاس بیرحمی کشتار ریش پشم جای مهر در پیشانی اگر نبود کارسازی شود ادای انقلابی را در آوردن شهید پرور وطن فروش آمادگی برای ایجاد فاجعه هایی چون پلاسکو سینما رکس تقلب در امور بانکی برای بالا کشیدن پول مردم و و و با این شرایط پروفسور هاوکینز هم نمیتواند در ایران معلم شود و باید یادآور شویم که پروفسور هاوکینز نه چشمانش خوب کار میکند و نه توان سخن گفتن دارد و میتواند راه برود و نه میتواند به تنهایی غذا بخورد و نه میتواند روی تخته سیاه چیزی بنویسد و بسیاری از بیماریها را دارد و راستی تا یادم نرفته صندلی چرخدار و کامپیوتر پروفسور هاوکینز با افکارش کار میکند که اگر او در ایران بود هیچکدام را نداشت یعنی نه میتوانست درس بدهد نه تحقیق کند و نه حرکت کند با اینحال باید بگویم که بشر باید خدا را شکر کند که پروفسور هاوکینز در ایران زندگی نمیکند در غیر این صورت ما نه از سیاه چاله ها چیزی میدانستیم نه از تشعشعات هاوکینز و بسیاری دیگر از کشفیات این دانشمند ارزشمند حالا چى شده به ريش و پشم گير دادن تلويزيونشان كه تلويزيون پشم شيشه است ولى از همه گذشته امام دجال بنيانگذارشان لهجه كه هيچ جمله سازى هم بلد نبود"ولكن نباشد اينطور كه نشود كه بشود معلم" |