سه شنبه، 1 بهمن ماه 1392 = 21-01 2014یک ادعای جنجالی درباره اسکار فرهادیهفتهنامه "پنجره" در شماره جدید خود مصاحبهای را با «هاوارد گوردون» که تهیهکنندگی این سریال و سریال 24 را در کارنامه دارد انجام داده که در آن نکات خواندنی فراوانی در رابطه با ساخت این سریال سیاسی و نسبت رسانه و سیاست در آمریکا وجود دارد، گوردون در این گفتگو در اداعای عجیب می گوید: تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند. در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رای بدهند. گزیدهای از اظهارات "هاوراد گوردون" را در ادامه میخوانیم: جالب اینجاست تیم سازنده آرگو به ایران آمده بود و مدیران سینمایی ایران در دولت گذشته بیشترین تعامل را برای ساخت فیلم آرگو داشتند. در عوض از تیم سازنده آرگو (که برای بازسازی لوکیشنها آمده بودند) قول گرفتند که به فیلم «جدایی» در اسکار رای بدهند، خیلی احمقانه بود. تیمی که به ایران آمده بود آماده میشد که فیلمی بهزعم شما علیه ایران بسازد. آن وقت مدیران شما در فکر گرفتن چند رای بیشتر برای اسکار بودند. ضمن اینکه در سال 2011 کمپانی سازنده آرگو قبل از برگزاری اسکار با حمایت کاخ سفید، مهمانی خاصی را ترتیب داده بود که در آکادمی فیلم جدایی برنده شود تا این جایزه برای ایرانیها اشتیاقبرانگیز باشد و سال بعد جایزه گرفتن آرگو پیامهای سیاسی مرتبط را منتقل کند. اگر من جای مدیران شما بودم دیگر فیلمی به اسکار نمیدادم. بهنظر من تحریمهای فرهنگی کمپانیهای آمریکایی موثرتر از تحریم اقتصادی است زیرا سیستم فرهنگی شما را در طول 30 سال اخیر فلج کرده است. ما 30 سال در مواجهه با رسانههای ایرانی جنگیدهایم تا شما را در این حوزه فلج کنیم. ما در آمریکا تحرکات فرهنگی شما را کاملا زیر نظر داریم. حتی فیلمسازان شما دیگر قدرت ندارند فیلمی مثل «دیپلمات» (داریوش فرهنگ) و «روز شیطان» (بهروز افخمی) تولید کنند. ما خیلی تلاش کردیم آثاری شبیه این دو فیلم که تولید ایران است، در حوزه خاورمیانه اکران نشوند. اگر قدرت رسانهای ایران مانند قدرت سیاسیاش باشد دیگر از آمریکا و دموکراسی جهانی اثری باقی نخواهد ماند. یکی از فرضهای مهمی که در سریال 24 داشتیم این بود که از میان اصلاحطلبان ایرانی اگر قرار است کسی به قدرت برسد با حداقل پیشفرضهایی که در سریال 24 مطرح میشود یک درصد احتمال دادیم که حسن روحانی در ایران به قدرت برسد و برای همین اصرار داشتیم در فصل هشتم سریال 24 نام رئیسجمهور ایران حسن باشد. شخصی در ایران از تندروهای نزدیک به حکومت است که سریالهای ما را تحلیل و ارزیابی میکند و از افراد سپاه پاسداران بهشمار میرود. از تحلیلهای او برای نگارش سریال میهن خیلی استفاده کردیم (حسن عباسی). طبیعی است در تحلیلهای این شخص، نوعی هراس از حمله نظامی اسرائیل وجود دارد. ما از تحلیلهای او برای دامن زدن به این هراس بهره بردیم. بیتعارف من یک یهودی دوآتشه هستم که موجودیت برادرانم در اسرائیل برایم از هر حیث اهمیت دارد. به هر حال خطرناک بودن دولت شما و عدم تبعیت از تمدن نوین جهانی موجب خسران در جهان خواهد شد. میان هنرمندان، مخصوصا فیلمسازان، میل شدیدی وجود دارد که پس از دوران سیاه بوش، یک رنگینپوست یا یک زن بر کرسی ریاستجمهوری بنشیند. ریاستجمهوری یک زن در ایالات متحده را پیشبینی کردیم و همچنان خانم کلینتون احتمال دارد نامزد کسب مقام ریاستجمهوری باشد. همانطور که ظریف در ایران سودای ریاستجمهوری دارد. من آمریکایی متوجه خندههای ظریف به جان کری میشوم که چه معناهایی میتوانند داشته باشند. ما یک آلبوم از لبخندها و ریاکشنهای ظریف نسبت به جان کری تهیه کردهایم. ما اینجا اتاقهای مشورت داریم و با تیم نویسنده موضوعات مختلفی را رصد میکنیم. به گزارش فرارو، در پی اظهارات هاروراد گوردون؛ تهیه کننده یهودی دو سریال ضد ایرانی«24» و «زادگاه»(homeland) در گفتگویی با نشریه پنجره که در آن وی ادعا کرده بود " در مورد جايزه اسکار، افرادي در ايران با برخي تهيهکنندگان مذاکره کرده بودند و تيم سازنده آرگو به ايران آمده بود و مديران سينمايي ايران در دولت گذشته بيشترين تعامل را براي ساخت فيلم آرگو داشتند" این نشریه با جواد شمقدری؛ رئيس سازمان سينمايي دولت دهم مواردی را در این خصوص مطرح کرده است. شمقدری در این گفتگو می گوید: "تا آنجا که بنده خبر دارم تاريخ اين تعاملات به دولت نهم و دوره مديريت آقاي جعفريجلوه باز ميگردد و مربوط به دوره مديريت من نيست. حالا از اينکه در آن تاريخ اين هماهنگي و تعامل از سوي دوستان خانه سينما صورت گرفته يا افراد ديگري در آن دخيل بودهاند بنده اطلاعي ندارم. حتي اين احتمال هم وجود دارد که آقاي جعفريجلوه و حتي آقاي صفارهرندي هم از اين تعاملات بياطلاع بوده و هماهنگي از طرق ديگري صورت گرفته باشد تا اين گروه به ايران بيايند و به چند جا بروند و حتي لانه جاسوسي را از نزديک ببينند." شمقدری همچنین درباره بحث لابی برای کسب اسکار گفت: "ما بهدنبال رفع يک عطش بوديم. ميخواستيم عطشي که سالها در ايران بود و مدام هم به آن دامن زده ميشد فرو بريزد تا وراي اين فروريختن، حقايقي روشن شود. اگر ما اسکار نميگرفتيم خيلي مباحث خودبهخود جاي طرح پيدا نميکردند اما وقتي اسکار را گرفتيم بستر براي طرح اين مباحث آماده شد. همين که امروز يک تهيهکننده آمريکايي با صراحت درباره ماهيت اسکار و برنامهريزيهاي آن صحبت ميکند يک اعتراف مهم است. ما بايد وارد اين عرصه ميشديم تا بعد بتوانيم درباره آن اظهارنظر کنيم. تا قبل از کسب اسکار هرچه ميگفتيم مصداق ضربالمثل «گربه دستش به گوشت نميرسيد، ميگفت بو ميده» گرفته ميشد و هيچکس حرفمان را نميپذيرفت. امروز که اسکار را گرفتهايم به راحتي ميتوانيم دربارهاش روشنگري کنيم. اين دقيقا در برنامهريزي ما بود که ابتدا اسکار بگيريم و بعد آن را نقد کنيم. حتي در اين زمينه واقعيتي بود که خيلي از رسانهها سعي کردند آن را ناديده بگيرند و آن رقابت و چنددستگي در خود اعضاي آکادمي اسکار بود. درست است که هاليوود و اسکار در سيطره يهوديهاست اما بخش بزرگي از بدنه اين دو، با سردمدارانشان مشکل دارند. همينها وقتي ببينند رقابت ميان يک فيلم اسرائيلي و يک فيلم ايراني است سعي ميکنند براي ابراز مخالفتشان به فيلم اسرائيلي راي ندهند. پس ميتوان در اين حوزهها ورود داشت و لابي کرد. ما در ديدارهايي که در سفرهاي خارجي با افراد مختلف داشتيم، بالاخره در سطوحي ديدار داشتيم که طرف مقابل معمولا چهرههاي فرهنگي و سينمايي تاثيرگذار بودند. مثلا مديراني در حد مديريت فارابي ما. اين افراد يا خودشان عضو آکادمي اسکار بودند يا با اعضاي آکادمي ارتباطات تنگاتنگي داشتند. ما با این افراد مذاکراتي داشتيم." |