چهارشنبه، 27 شهریور ماه 1392 = 18-09 2013فرض کنیم که فیسبوک اصلا جاسوس نیستسایت الف: این روزها این جمله را در فضای مجازی کم نشنیدهایم: «فیسبوک بهزودی رفع فیلتر خواهد شد.» شاهد ادعای این گمانه هم حضور چند تن از اعضای هیأت دولت در این شبکه اجتماعی و عنایت ویژه اکبر هاشمی رفسنجانی به «پدیده مبارک ِ فیسبوک» است. ما هم در اینجا فرض میکنیم این شبکه در آستانه باز شدن در ایران است. البته پیشنیاز این فرض، یک فرض دیگر است که پذیرشاش به این سادگیها نیست، اما مجبوریم آن را هم تصور کنیم. آنهم اینکه فیسبوک به هیچوجه یک ابزار جاسوسی و سرقت اطلاعات نیست و نه از لحاظ شخصی و نه از لحاظ ملی برای کشور ما و مردمِ کشور ما مشکلی ایجاد نمیکند. از طرف دیگر هم فرض میکنیم که از لحاظ قانونی، دولت رأسا این توانایی را دارد که تصمیم به رفع فیلتر این سایت بگیرد و نیازی به سیاستگذاری توسط شورایعالی فضای مجازی ندارد. با تمام این مفروضات، میخواهیم از زاویه فرهنگی و اجتماعی پیششرطهای لازم را برای بازگشایی این شبکه اجتماعی بررسی کنیم. پیششرطهایی که اگر عملی نشود، رفع فیلتر فیسبوک نه تنها نشانهای از اعتدال و تدبیر ندارد، بلکه چیزی کمتر از یک خیانت ملی به فرهنگ و انگارههای اجتماعی یک جامعه نیست. با این حساب، فیسبوک باید قانون ما را بپذیرد و پاسخگوی فعالیتهای شرکتش باشد. حتی اگر لازم است، در ایران یک دفتر نمایندگی تأسیس کند. چرا که کشور ما، یک کشور مسلمان محسوب شده و معارف فرهنگی ما با معارف فرهنگ غرب متفاوت است. بهعبارتی ممکن است آن رفتاری که برای غرب عادی محسوب شود، برای ما هنجارشکنانه باشد. این موضوع خیلی عجیب هم نیست. فیسبوک در سرتاسر دنیا دفاتر نمایندگی فراوانی دارد. مثلا یک دفتر نمایندگی آن برای غرب آسیا (خاورمیانه) در دوبی قرار دارد. بارها هم شده که کشورها خواستار حذف یک محتوای غیر متعارف با فرهنگشان شدهاند و فیسبوک هم درخواست آنان را پذیرفته، چرا که سود اقتصادیاش این موضوع را ایجاب میکند. ایران هم نباید از این کشورها مستثنا باشد. این اتفاق حتی از دیدگاه خود فیسبوک هم مورد قبول نیست. چراکه قانون این شبکه اجتماعی اجازه نمیدهد یک نوجوان زیر 13 سال در آن عضو شود. اما با سیستم بی در و پیکر اینترنت در کشور ما، پدر خانواده روزی شستش خبردار میشود که کودک 8 سالهاش صفحه «عاشقان ساپورت» را لایک کرده است و به صورت جدی هم در یک گروه مدلینگ فعالیت میکند. ضمن آن که با هزاران کاربر خوب و بد ارتباط برقرار کرده و هر آنچه از اطلاعات و فیلم و عکس و... داشته و نداشته را در طبق اخلاص گذاشته است. فکر نمیکنم در آن زمان بتوان کودک 8 ساله را قانع کرد که اینها برایش خیلی مفید نیست. پس هر عقل سلیمی میگوید که قبل از باز شدن این شبکه، بایستی نرمافزارهای فیلترینگ خانگی تولید شود و مثل همه جای دنیا مدیریت استفاده از چنین سایتهایی به عهده خانواده گذاشته شود. خانوادهها هم برای بهرهبرداری از این نرمافزارها آموزش ببینند. سازوکاری که در مملکت ما کاملا تعطیل است! بعد از این مراحل، اگر یک خانواده فکر بسیار روشنی داشت و خواست که فرزندش از همان کودکی عضو فیسبوک شود، با خودش. خاطرم هست روزی مدیر شبکه اجتماعی کلوب میگفت صداوسیما بخشنامه کرده که در برنامههای تلویزیونی نامی از سایتهای اجتماعی داخلی (مانند کلوب، آپارات و امثال آن) برده نشود. اما مثلا شبکه «آیفیلم»، «العالم» یا «پرستیوی» به صورت رسمی کانال یوتیوب و صفحه فیسبوک خود را معرفی میکنند. شاید بتوان برای این کار در «العالم» یا «پرستیوی» توجیهی تراشید، اما این موضوع برای «آیفیلم» به هیچوجه پذیرفتنی نیست. از طرفی باید مساجد، فرهنگسراها، مدارس، دانشگاهها و دیگر نهادهایی که در تشکیل خردهفرهنگها سهیم هستند را فعال کنیم و از سویی دیگر صداوسیما و سایر نهادهای فرهنگی حکومتی را متقاعد کنیم که کمی از تمامیتخواهی در این زمینه دست بردارند و اجازه بدهند فضای مجازی هم در برنامههایشان سهمی داشته باشد. پیششرط ششم: بهروز رسانی قوانین کشور این همه پیششرط و یک شبکه اجتماعی؟ اگر این پیششرطها قبل از رفع فیلتر فیسبوک اجرایی نشود، کشور در حوزه فرهنگ عمومی و هنجارهای اجتماعی، دچار دوگانگی جدی و تنشی غیرقابل کنترل خواهد شد. تنشی که ممکن است آنقدر با سرعت بالا ما را در جاده جهانیسازی پیش ببرد که در هنگام نیاز، دیگر هیچ ترمزی پاسخگو نباشد. اجرای این پیششرطها برای یک اقدام ملی ارزش دارد، حتی اگر اجرای آن چند سال طول بکشد. |