جام جم آنلاين: هر سال هفته گردشگري با شوكي بزرگ در اين حوزه همراه ميشود. شوك بزرگ هفته گردشگري امسال اين است: معاونت گردشگري حتي ريالي بودجه براي تبليغات گردشگري ندارد.گرچه امكان دارد امسال به دليل برخي مشكلات اقتصادي اين بودجه هنوز تخصيص داده نشده باشد، اما پرسش اين است كه آيا در سالهاي گذشته كه اين بودجه تخصيص داده ميشد، ايران در عرصه تبليغات گردشگري موفق بوده است؟
فرض كنيد شما، گردشگري خارجي هستيد كه ميخواهيد مقصد سفرتان را انتخاب كنيد. يك كفه ترازو، فيلمي است كه در آن دوربيني در آسمان ميچرخد و به سرعت شهرها را نشان ميدهد، مردمي شاد كه برايتان دست تكان ميدهند، طبيعتي بكر، بناهاي تاريخي اسرارآميز و بوميهايي با لباسهاي محلي كه ساز مينوازند و رسمهاي محليشان به جا ميآورند، دوربين همه اينها را به سرعت نشان ميدهد و سرانجام نام يك كشور از دوردست آسمان جلو ميآيد در آسمان ميدرخشد و صدايي نام كشور... را ميگويد كه يعني اگر به اين كشور سفر كنيد، همه اين جاذبهها انتظارتان را ميكشند.
كفه ديگر ترازو اما فقط يك اسم است مثلا ايران كه ميگويند كشور خوبي است، كه ميگويند بر خلاف تبليغات دروغ كشورهاي بدخواهش امن است، كه ميگويند مردمش مومن و مهماننواز هستند، كه ميگويند كشور چهار فصل است، كه ميگويند آثار تاريخي اش بي نظير است، كه ميگويند.... اما فقط ميگويند و شما فقط ميشنويد و هيچ تصويري نداريد.
كدام يكي را انتخاب ميكنيد ؟ هر طور فكر كنيد كفهاي كه پر از فيلم، بروشور و تابلوهاي تبليغاتي از كشور مقصد است از كفهاي كه توي آن فقط يك نام گذاشته شده، سنگين تر ميشود.
اين مثال تا حدي وضع كشور ما را در بازار تبليغات گردشگري نشان ميدهد. براساس سند چشمانداز از افق 20 ساله نظام، جمعيت گردشگران ورودي به كشورمان بايد تا سال 1404 بايد 20ميليون نفر برسد.
با اين حساب هر سال بايد به طورمتوسط چهار ميليون نفر به شمار گردشگران ايراني افزوده شود اما بازار ورود گردشگران خارجي به كشور كساد است.
چه خبر از گردشگران خارجي؟
حد ناخوشي بازار گردشگري خارجي در كشورمان از زبان آدمها و شخصيتها مختلف بسته به سطح مسووليت شان متفاوت توصيف ميشود.
براي مثال فعالان صنعت گردشگري غيروابسته به دولت اعتقاد دارند گردشگران خارجي ورودي به ايران چنان كم شده اند كه احتمال دارد برخي فعالان حوزه گردشگري ورشكست شوند اما لادن جعفري تهراني، مدير كل دفتر توسعه گردشگري در جديدترين آماري كه در اين زمينه ارائه كرده است، ميگويد در سال 83 شمار گردشگران خارجي در ايران بيش از يك ميليون و 500 هزار نفر بوده كه در سال 89 اين رقم تقريبا دو برابر شده است، اما حتي اگر اين آمار حقيقت داشته باشد هنوز هم كشورمان از برنامه سند چشمانداز عقب است و بر اين اساس مسوولان بايد به راههاي تازهاي براي جذب گردشگران فكر كنند.
علاوه بر اين بايد توجه داشت كه جعفري تهراني آماري از ورود گردشگران در سال 90 و شش ماهه اول سال 91 ارائه نكرده است.
عواقب حذف بودجه تبليغات گردشگري
پيشتر گفته ميشد مردم بر اساس نيازشان تبليغات را وارسي ميكنند، اما حالا اوضاع تغيير كرده است ؛ مردم ميبينند و ميخواهند و اگر خيلي چيزها را نبينند شايد هرگز در طول زندگي آرزويشان را نكنند.
اين اصل درباره تبليغات گردشگري هم صادق است و به همين دليل متوليان گردشگري در كشورهاي ديگر، اول كالايشان را در قالب تبليغاتي خوش آب و رنگ به گردشگران بالقوه عرضه ميكنند و آنوقت، حتي آنها كه درباره سفر رفتن دو دل بوده اند يا كساني كه قصد سفر نداشتهاند هم عزم سفر ميكنند.
با اين حال حساب ايران از باقي كشورها جداست و گرچه جاذبههاي گردشگرياش كم نيست، در سالهاي اخير هميشه در حوزه تبليغات ضعيف عمل كرده است.
گواه اين ادعا، سخنان منوچهر جهانيان، معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است كه در سه شنبه گذشته وقتي سر درد دلش با خبرنگارها باز شد، اعتراف كرد اين معاونت ريالي بودجه براي تبليغات گردشگري دريافت نكرده است و يكي از دلايل حاضر نشدنش در برخي نمايشگاههاي خارجي همين است.
تخصيص نيافتن بودجه به موضوع تبليغات گردشگري در حالي اتفاق ميافتد كه خسرو ايرانپور، استاد دانشگاه و دبير جامعه هتلداران ايران در گفتوگو با جامجم توضيح ميدهد: بر اساس پژوهشي كه او و گروهي از دانشجويانش در سال 84 انجام دادهاند و در آن وضعيت تبليغات گردشگري را در ايران و 50 كشور ديگر با هم مقايسه كردهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه بودجه تبليغات گردشگري شمار زيادي از اين كشورها از كل بودجه كشور كه در آن زمان حدود 80 ميليارد تومان بوده، بيشتر است.
او ميگويد: ورود گردشگر به كشور ضريب تكاسري دارد، يعني هر يك واحدي كه گردشگر در كشور مقصد هزينه كند، به دو و نيم واحد افزايش پيدا ميكند و بنابراين صرف هزينه براي تبليغ جاذبههاي گردشگري، نوعي سرمايهگذاري محسوب ميشود.
به گفته اين استاد دانشگاه، تقريبا در همه كشورهاي دنيا روال بر اين است كه دولت جاذبههاي كشور و بخش خصوصي، خدمات گردشگري را تبليغ كند، اما نبود بودجه تبليغات باعث شده است بخش دولتي نتواند گردشگري ايران را به گردشگران دنيا معرفي كند.
از سوي ديگر از آنجا كه بخش خصوصي نيز براي معرفي خدماتش به بخش دولتي وابسته است، سطح خدمات گردشگري ايران نيز به كشورهاي ديگر شناسانده نشده است.
براي مثال جهانيان چندي پيش گفته بود كه اين معاونت حتي توانايي شركت در نمايشگاههاي جهاني گردشگري را ندارد و اصلا شركت در اين نمايشگاهها وظيفه آن نيست و از آنجا كه اگر بخش دولتي غرفهاي را در نمايشگاههاي جهاني كرايه نكند، بخش خصوصي نميتواند در نمايشگاهها حضور پيدا كند و كالايش را عرضه كند، ناپديد شدن بخش دولتي در نمايشگاههاي جهاني گردشگري، بخش خصوصي را نيز خودبهخود غيرفعال ميكند.
بيبرنامگي، تبليغات را خط زد
اردشير اروجي، كارشناس برنامهريزي گردشگري و ميراث فرهنگي يكي از كساني است كه اعتقاد دارد مشكل نبود تبليغات در حوزه گردشگري در خارج از كشور، فراتر از مساله تخصيص نيافتن بودجه به اين بخش است.
به گفته اين استاد دانشگاه، بودجه تبليغات گردشگري در قسمتي از هزينههاي عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گنجانده شده است، به اين معنا كه در سالهاي اخير براي تشويق گردشگران داخلي به سفر 10 ميليارد تومان و براي جذب گردشگران خارجي به سفر نيز 10 ميليارد تومان در نظر گرفته شده است و در برخي سالها نيز بودجه جذب گردشگران داخلي حتي به 20 ميليارد تومان نيز رسيده است.
گرچه امكان دارد امسال به دليل برخي مشكلات اقتصادي اين بودجه هنوز تخصيص داده نشده باشد، اما پرسش اين است كه آيا در سالهاي گذشته كه اين بودجه تخصيص داده ميشد، ايران در عرصه تبليغات گردشگري موفق بوده است؟
پاسخ به اين پرسش از ديدگاه بسياري از صاحبنظران حوزه گردشگري منفي است. شايد آنها تبليغات غيرتخصصي و ضعيف ايران در سالهاي گذشته ملاك قضاوتشان قرار دادهاند و شايد هم به اين فكر ميكنند كه چرا با وجود سند چشمانداز 20 ساله و روياي 20 ميليون نفر گردشگر هنوز كشورمان از داشتن شبكه گردشگري كه جاذبههاي گردشگري كشورمان را تبليغ كند، محروم است و حتي كوچكترين تبليغي از ايران در شبكههاي ماهوارهاي كشورهاي ديگر ديده نميشود.
اروجي از همه اين كاستيها نتيجه ميگيرد كه گرچه هدفي كلي براي 20 ساله آينده داريم، اما اجزاي رسيدن به اين هدف به شكل تفصيلي مشخص نشده است و به عبارتي ديگر ما هنوز برنامه دقيقي كه در آن سياستهاي راهبردي گردشگري در كشورمان به شكل جزءبهجزء مشخص شده باشد نداريم و به همين دليل، مديران نميتوانند بدرستي در تخصيص بودجهها، اولويتبندي كنند و در غير اين صورت چگونه ممكن است تبليغات، به عنوان يكي از اركان مهم براي توسعه گردشگري، در اولويتبندي بودجهاي مديران ناديده گرفته شود و خط بخورد.