دولت سوئد با احضار سفیر جمهوری اسلامی، خواستار آزادی فوری احمدرضا جلالی، استاد ایرانی-سوئدی که از سال ۲۰۱۷ در زندان ایران به سر میبرد، شده است.
به گفتە رسانههای حقوقبشری، شرایط جسمی آقای جلالی به شدت وخیم است و از زمان دستگیری، بیش از ۲۴ کیلوگرم وزن از دست داده است. او بارها تحت فشار قرار گرفته تا به اتهامات وارده اعتراف کند، که این اعترافات در تلویزیون حکومتی پخش شدهاند.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و دانشگاهیان در سراسر جهان، از جمله سازمان عفو بینالملل بارها از حکومت ایران خواستهاند که این پژوهشگر دربند را آزاد کنند.
احمدرضا جلالی، پزشک و استاد دانشگاه که دارای تابعیت دوگانه است، در سال ۱۳۹۵ به دعوت دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز به منظور شرکت در کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرد و در ۵ اردیبهشت همان سال از سوی عوامل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.
او در بهمن ۱۳۹۵ بدون حضور وکیل مدافع در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شد؛ اتهاماتی که خانوادهاش آن را به طور کامل رد کردهاند.
احمد جلالی چندی پیش در یک فایل صوتی که از زندان به خارج فرستادە بود، از دولت سوئد خواست هرچه زودتر او را "به خانه" برگرداند.
گروگان های فرانسوی زندانی در ایران درحال مرگ تدریجی
این در حالیست که خواهر یکی از شهروندان فرانسوی زندانی در ایران روز چهارشنبه با اشاره به «شرایط غیر انسانی» بازداشت آنان، هشدار داد که خواهرش و دو زندانی دیگر که پاریس آنان را «گروگانهای دولتی» توصیف میکند، در حال «مرگ تدریحی» هستند.
نوئمی کولر در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس سنای فرانسه گفت که او به ویژه نگران ژاک پاری، شریک زندگی خواهرش، سیسیل کولر است. این زوج که در ماه می ۲۰۲۲ و قبل از بازگشت به فرانسه بازداشت شدهاند، از سوی جمهوری اسلامی به «جاسوسی» متهم شده و در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشوند.
علاوه بر این دو نفر، یک فرانسوی دیگر به نام اولیویه گروندو نیز از سال ۲۰۲۲ در ایران زندانی است.
نوئمی کولر که توانسته خواهرش و شریک زندگی او را در تاریخ ۱۹ فوریه طی یک تماس ویدیویی ببیند، گفت: ژاک پاری بدون شک کسی است که در بین سه گروگان بیشترین سختی را متحمل شده. او ۷۱ ساله است، روی پتو می خوابد و از ابتدای بازداشت تنها ۸ کتاب دریافت کرده است.»
خبرگزاری فرانسه به نقل از خانم کولر نوشت: «از چهره فرورفته او بسیار شوکه شدم. این من را عذاب میدهد.». او افزود که زندانبانان از مذاکرات و آزادی قریب الوقوع با بازداشت شدگان سخن میگویند و بدین ترتیب «شکنجه روانی واقعی» را بر آنان اعمال میکنند.
خانم کولر گفت: در مورد خواهرم، او برای اولین بار به خود اجازه داد که ناامیدی خود را ابراز کند. او به ما گفت: من جنگیدم، اما دیگر قدرت ندارم، خیلی سخت است، خیلی طولانی است، ما هرگز [از اینجا] بیرون نخواهیم رفت. او گفت: آنها کم کم دارند میمیرند.