بغض کارگران مازندران در حال ترکیدن

شمال نیوز: وقتی در کوچه‌های نیمه تاریک شهر قدم برمیداری ودر پس دیوارهای خانه‌های شهرفاصله فقروغنا را احساس می‌کنی ونبودهاونداشتن‌ها لرزه بر اندام وقدم‌هایت می‌اندازد وقتی در اذان صبح که صدای الله اکبر بصدا در می‌آید ودرب خانه‌هایی باز می‌شود که بنام حق تعالی کسی خارج می‌شود که برای قوت خود بسم الله می‌گوید باید بفکر فرو رفت که خدایا نکند مردمانت شب سر بی‌شام بربالین بگذارند ونزد عزیز‌ترین‌هایشان خجول وشرمنده باشند.
بعنوان یک رهگذر از یکی از این مردمان می‌پرسم به کجا می‌روی؟ (او کارگر یکی از کارخانجات مازندران است که ماه‌ها حقوق نگرفته است.)
از اومیپرسم: پس چرا چنین شتابان؟ انگار بد‌ترین حرف را به او می‌زنم او می‌گوید کارخانه زندگی، جوانی وامید من وزن وبچه‌هایم است، امروز وارثینی برای کارخانه پیدا شده است که سهمی از آن ندارد با حضور خودمان نمی‌گذاریم کسی به این سنگرمان دست اندازی کند.
به دیگری می‌رسم با دیدن قیافه‌اش مرا یاد شعر زمستان مهدی اخوان ثالث می‌اندازد که می‌گوید: (سر‌ها در گریبان است)
او سر در گریبان وخسته تن می‌گوید در شهر واستانی به دنیا آمده‌ام که خداوند همه نعمت‌ها را به آن داده است، آب، جنگل، دریا، شالیزار، گردشگر، باغات فراوان، معادن غنی، ولی سهم من سه فرزند تحصیل کرده بیکار است. که هر کدام هرروز دور میادین شهر دست فروشی می‌کنند تا با نان غیرتی که من به آن‌ها داده‌ام زندگی کنند. وبرای زنده ماندن وماندن در این سرزمین تلاش کنند.
صدای جارو‌هایش در این سحر مرا وامیدارد که، با اونیز گفتگویی داشته باشم.
لباس نارنجیش دراین هوای گرگ ومیش مرا به سویش جلب می‌کند از او می‌پرسم چند سال است که این کار را انجام می‌دهی؟
نگاهی به نگاهم می‌اندازد ومی گوید: چه عجب کسی از ما می‌پرسد، می‌گوید: ۱۰سال است شب وروز به این کار مشغول هستم وشهر را برای کسانی تمیز می‌کنم که شاید طی این ۱۰ سال حتی یک بار هم قیافه مرا ندیده‌اند ووقتی از خواب بیدار می‌شوند می‌بینند شهرشان تمیز ونظیف است وهمه چیز مرتب.
او می‌گوید با بد‌ترین آلودگی‌ها در تماسم وناخواسته باید این آلودگی‌ها را به خانواده‌ام انتقال دهم، او از نداشتن‌ها وحداقل‌ها می‌نالد واز زن بیمارش که با سرطان دست وپنجه نرم می‌کند. وبرای هزینه درمان آن عاجز...
وقتی صحبت می‌کند یاد مدیر شرکت خدماتی‌اش می‌افتم که به عنوان یک پیمانکار زمانی دوچرخه هم نداشت ولی امروز دیگر وصفش با ناظرین جامعه.

مازندران دیاری که از دیرباز بلحاظ شرایط اقلیم‌اش همواره مه‌مان پذیر افرادی از اقصی ونقاط کشوربوده است
.
این استان با داشتن کارخانجاتی نظیر نساجی مازندران، چیت سازی بهشهر، هزاران کارگر را از استان‌های دور ونزدیک جذب نمود که گواه آن حضور قومیت‌های مختلف در گستره این استان است.
در این استان ساخت کارخانجات همسو با کشاورزی از دیرباز به تاسی ازفکر گذاری درست در امر ایجاد صنایع مادر بوده است که امروز متاسفانه اکثر کارخانجاتی از این دسته تعطیل یا در حال تعطیلی هستند.
استانی که از تمامی نعمت‌های خدادادی بهرمند است امروز در بلاتکلیفی وسرگردانی بسر می‌برد وهرکسی می‌تازد تا خود را مبرا ودیگری را گناه کار جلوه دهد.
حضور سیاسیون‌ها که اعدادشان در بدنه نظام ودولت وقوه‌های مختلف از اعداد سه رقمی هم گذشته است نه تنها تاثیر مثبتی بر روند رشد این استان نداشته است بلکه با فرافکنی وانحصار طلبی مربوط به جناح خاص با تفکرات فردی ونه حزبی با رد خرد جمعی فقط وفقط انحصار را برای خود می‌خواهند.
در مازندران از داشته‌ها استفاده بهینه‌ای انجام نمی‌گیرد واز توانایی‌های عاقلان وتجارب گران بها مسئولینش استفاده نمی‌گردد وباز باید گفت که کارگران مازندران این صاحبان انقلاب ونظام قربانی همین تفکرات فردی هستند.
امروز دغدغه همه دلسوزان نظام استقلال تحقق فرمایشات مقام عظمای ولایت است. سه ماه واندی از سال حمایت از تولید ملی، کار، وسرمایه ایرانی گذشت باید پرسید در این مدت چه اتفاق تازه‌ای در مازندران افتاد وطرح وبرنامه برای ۹ماهه باقیمانده چیست؟
کارگران نساجی مازندران، کشت وصنعت شمال ماههاست که سرگردانند نمایندگان مجلس نهم هم که شعارشان نگاه کلان به مازندران است وشعارو تفکراتشان استانی است دگر بار چرا سکوت کرده‌اند؟ وصدای مظلومیت این عزیزان را مگر نمی‌شنود ؟وبجای انتقاد‌های بیمورد از دیگری بجای پا گیریی چرا دست گیریی از هم نمی‌کنند تا این کشتی بگل نشسته بساحل نجان برسد.
تلفیق نمایندگان جوان وبا تجربه در کناراستانداری کارکشته می‌تواند این استان را به آنچه که می‌خواهد وحق اوست برساند بیائید تکبر‌ها ومنیت‌ها را دراین سال کنار بگذارید وشادی ونشاط را به این سرزمین تزریق نمائید وفعل خواستن وتوانستن را همچون شهدای لشکر عظیم ۲۵ کربلا تمرین کنید تا نزد آن دلاور مردان شرمنده وخجول نباشید وبا وحدت زیر پرچم ولایت براستواری این سرزمین ولایی کوشا باشید که ازاین منیت‌ها وکش وقوص‌ها بیشترین آسیب به مردم خواهد رسید ودر این روز‌هایی که استان‌های برخوردار باز هم از بودجه‌ها سهم خواهی می‌کنند دست در دست هم بداد این مردمان پاک الخصوص کارگران باشید.
پیگیری مصوبات سفر تنها از دست استاندار نمی‌تواند انجام شود بلکه نمایندگان در کنار ایشان وایشان در کنار آنها می‌تواند سهم مازندران رااز این سفره کسب نمایند.
امروز در كناركارگر،كشاورز مازندراني هم نگران آينده خود است .ورود برنج خارجي وميوه هاي اينچنيني ميتواند چه ارمغاني براي باغداران وكشاورزان داشته باشد.
نبود سرمايه درگردش ،مواد اوليه ومعوقات بانكي كارفرمايان امان اين متوليان كارواشتغال را بريده است وبسياري ناخواسته تنها با 30 درصد ظرفيت توليد خود توليد ميكنند وتاوان كساني را ميدهند كه با دلالي وواسطه گري صنعت وتوليد را به انزوا كشانيده اند.
بيائيد همه در يك خط وآنهم خط ولايت عبور كنيد كه تخطي از اين خط نابودي ورسوايي اژست.
خدایا چنان کن سر انجام کار تو خشنود باشی وما رستگار

ياداشتي از فرامرز درخشنده سرپرست خبرگزاري ايلنا