رادیو فرانسه به نقل از یک تحلیلگر سیاسی گفت: روسیه در جنگ اوکراین شکست خواهد خورد و در نتیجه نظام روسیه را در معرض خطر فروپاشی قرار خواهد داد. به دنبال آن وضعیت دو متحد اصلی روسیه، جمهوری اسلامی و رژیم بلاروس، که در جنایات جنگی مسکو در اوکراین درگیر و شریک هستند و هم اکنون نیز با بحرانهای عدیدهای روبرو شدهاند بمراتب وخیم تر خواهد شد. شکست قطعی روسیه بحران های جمهوری اسلامی را تشدید و اقتدار خامنهای را بیش از گذشته تضعیف خواهد کرد.
سایت دویچه وله هم در تحلیلی نوشت: ایرانیان داخل و خارج از کشور با حساسیت بالا اخبار تحولات درگیری بین نیروهای واگنر و ارتش روسیه را دنبال کردند. رصدکردن واکنشها در ایران به این رویداد بار دیگر شکاف عمیق و گسترده بین مردم و حکومت را آشکار کرد.
مستقل از نگرانیهایی که بابت مواضع افراطی و اقدامات جنایتکارانه گروه "واگنر" وجود داشت، اما اکثریت قریت به اتفاق مخالفان جمهوری اسلامی از نافرمانی پریگوژین و تضعیف پوتین در روسیه استقبال کردند.
نیروهای سیاسی نزدیک به خامنهای و نهاد سپاه پاسداران نیز از ابتدا با پوشش گسترده اخبار درگیری داخلی روسیه، به نفع پوتین سمتگیری کردند. خبررسانی آنها عمدتا بازتاب رسانههای دولت روسیه و فضاسازی علیه گروه واگنر بود. اگرچه آنها در ساعتهای اولیه جا خورده بودند، اما به مرور این تصویر را تبلیغ میکردند که پوتین بر این بحران غلبه خواهد کرد.
برخی از فعالان رسانهای اصولگرا حتی با مقایسه این حوادث با جنگ داخلی سوریه، رجزخوانی کردند که سپاه قدس توانایی کمک به بقای پوتین چون بشار اسد را دارد!
شباهت بالای حملات کلامی پوتین علیه گروه واگنر و رهبر آن با مواضع خامنهای در محکومیت و تخریب اعتراضات داخل ایران دیگر وجه اشتراک و همسرنوشتی حکومتهای ایران و روسیه به مثابه دو شکل از نظامهای اقتدارگرا را آشکار کرد. به عبارت دقیقتر مستقل از محاسبات سیاسی، ویژگیهای مشترک گفتمانی و ساختاری در امر حکمرانی، آنها را به نحو اجتنابناپذیری به هم نزدیک میکند.
رهبران خودکامه با پنهان شدن پشت مفاهیمی چون استقلال، امنیت، ناسیونالیسم و تاریخ کشور و تجزیههراسی و انتساب همه چیز به دشمن و تحریف مخالفتها و اعتراضات به "فتنه" به دنبال بقای حکومت مطلقه و تداوم خودخواهی بیمارگونه هستند.
اما مخالفان و معترضان در ایران به صراحت خواهان شکست پوتین بودند. افکار عمومی ایران بار دیگر مخالفت خود با حکومت را در سیاست خارجی و راهبرد نگاه به شرق آن نشان داد.
حامیان حکومت در ایران بعد از رفتن پریگوژین به بلاروس روحیه گرفته و به مخالفان دولت روسیه حمله کردند. به عنوان نمونه روزنامه کیهان نوشت: «عقبنشینی واگنر مدعیان اصلاحات را سنگ روی یخ کرد».
البته برخلاف ارزیابی شتابزده آنها، دولت روسیه از زیر بار آوار نافرمانی گروه واگنر کاملا بیرون نیامده و چشمانداز آینده روشن نیست. استقبال آنها از عقبنشینی پریگوژین و نجات موقت پوتین از بیثباتی در داخل روسیه ریشه در این واقعیت دارد که متزلزل شدن پوتین در حکمرانی روسیه تهدیداتی را متوجه حامیان وضعیت موجود در ایران میکند. قدرت خامنهای و حامیان جمهوری اسلامی در ایران با فرادستی پوتین و شی جین پینگ و تلاش ویژه آنها در رویارویی با تمدن غرب پیوند خورده است.
بنابراین چالش پوتین، چالش جمهوری اسلامی نیز هست و دوقطبی شدن فضای جامعه در مواجهه با شورش واگنرها در سطح زیرین واکنشی به اتکای راهبردی جمهوری اسلامی به پوتین و سرمایهداری الیگارشیک حاکم بر روسیه است.