شنبه، 21 خرداد ماه 1401 = 11-06 2022چرا پرجمعیتترین کشور جهان در حال کوچکتر شدن است؟چین بیش از یکششم جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است. اما امسال، بعد از چهار دهه افزایش فوقالعاده جمعیت از ۶۶۰ میلیون به ۱.۴ میلیارد نفر، برای اولین بار بعد از قحطی بزرگ سالهای ۱۹۵۹-۱۹۶۱، جمعیت این کشور رو به کم شدن رفته است. طبق آخرین ارقامی که سازمان ملی آمار چین منتشر کرده است، جمعیت چین در سال ۲۰۲۱ از ۱.۴۱۲۱۲ نفر فقط به ۱.۴۱۲۶۰ نفر افزایش داشته است. این افزایش ناچیز و بیسابقه چهارصد و هشتادهزارنفری، در مقایسه با نرخ افزایش ۸ میلیونی که در دهه پیش معمول بود، بسیار کم است. هرچند عدم تمایل به فرزند داشتن خصوصاً باوجود محدودیتهای سختگیرانه همهگیری ویروس کرونا ممکن است در این کم شدن جمعیت نقش داشته باشد، اما این روندی است که از سالها قبل شروعشده بود. در اواخر دهه هشتاد میلادی نرخ باروری در چین (تولد به ازای هر زن) ۲.۶ بود. این رقم بالاتر از ۲.۱ نرخ مرگ در این کشور بود و میتوانست میزان مرگ و میر را جبران کند. این نرخ در سال ۱۹۹۴ به ۱.۶-۱.۷ رسید. در سال ۲۰۲۰ به ۱.۳ و اکنون در سال ۲۰۲۱ به ۱.۱۵ کاهش پیداکرده است. نرخ باروری کشورهای دیگر در مقایسه با چین از این قرار است: در استرالیا و ایالاتمتحده آمریکا نرخ کل باروری ۱.۶تولد در ازای هر زن است و در کشور ژاپن که کشوری پیر محسوب میشود، این نرخ ۱.۳ است. باوجود لغو قانون تک فرزند در سال ۲۰۱۶ و جایگزین کردن قانون سه فرزند و نیز تسهیلات مالیاتی و حتی مشوقهایی که سال پیش اعلام شد، روند کاهش جمعیت تغییر نکرد. تئوریهای مختلفی درباره دلایل امتناع زنان چینی به فرزند آوری با وجود تمام مشوقهای حکومتی وجود دارد. یک دلیل میتواند این باشد که مردم به خانوادههای کوچک عادت کردهاند. دلیل دیگر میتواند بالا رفتن هزینههای زندگی باشد و به نظر بعضی بالا رفتن سن ازدواج که باعث به تأخیر افتادن فرزند آوری و کمکم بیمیل شدن به آن شود، دلیل دیگر روند رو به کاهش جمعیت است. علاوه بر این، جمعیت زنان چینی در سن باوری در حد انتظار نیست. بیشتر زوجهایی که از سال ۱۹۸۰ مجبور شده بودند تنها یک فرزند داشته باشند، ترجیح دادند فرزند پسر داشته باشند و بهاینترتیب نسبت پسرهای به دنیا آمده از ۱۰۶ پسر در ازای ۱۰۰ دختر (نسبتی رایج در بین کشورهای جهان) به ۱۲۰ و در بعضی استانها به ۱۳۰ رسید. سال گذشته نسبت رشد جمعیت کل کشور چین به کمترین میزان خود در دوران پس از قحطی بزرگ و به رقم ۳۴ صدم به ازای هر ۱۰۰۰ نفر رسیده بود. طبق دادههایی که آکادمی علوم اجتماعی شانگهای آماده کرده است امسال برای اولین بار در سالهای پس از دوران قحطی این رقم به ۴۹ صدم به ازای هر ۱۰۰۰ نفر خواهد رسید. این روند رو به کاهش یک دهه زودتر ازآنچه حدس زده میشد شروعشده است. آکادمی علوم اجتماعی چین در سال ۲۰۱۹ پیشبینی کرده بود که رشد جمعیت در سال ۲۰۲۹ به اوج و به ۱.۴۴ میلیارد نفر برسد. گزارش جمعیت سازمان ملل متحد در همان سال این اوج رشد را کمی دیرتر و در سال ۳۲-۲۰۳۱ و تا ۱.۴۶ میلیارد نفر پیشبینی کرد. گروه محققان آکادمی علوم اجتماعی شانگهای پیشبینی میکند پس از سال ۲۰۲۱ جمعیت چین، سالانه بهطور متوسط ۱.۱ درصد کم خواهد شد. بهاینترتیب تا سال ۲۱۰۰ جمعیت چین به ۵۸۷ میلیون نفر خواهد رسید که کمتر نصف جمعیت امروز این کشور است. دلیل منطقی برای چنین پیشبینیای کاهش نرخ زادوولد در چین از ۱.۱۵ به ۱.۱ از امسال تا سال ۲۰۳۰ است. این نرخ تا سال ۲۱۰۰ در همین حد باقی خواهد ماند. این کاهش سریع جمعیت تأثیر عمیقی بر اقتصاد چین خواهد گذاشت. این یعنی اگر در حال حاضر ۱۰۰ نفر در سن کار کردن برای حمایت از هر ۲۰ فرد سالمند وجود دارد، تا سال ۲۱۰۰ هر ۱۰۰ نفر چینی در سن کار باید حدود ۱۲۰ سالمند را حمایت کنند. کاهش متوسط سالانه ۱.۷۳ درصدی جمعیت در سن کار در چین موجب کاهش چشمگیر رسد اقتصادی خواهد شد. مگر اینکه میزان بهرهوری تولید به سرعت پیشرفت کند. بالا رفتن دستمزد نیروی کار که ناشی از کم شدن نیروی کار است باعث خواهد شد شغلها و تولیدات سنگین از چین به کشورهایی که نیروی کار ارزانتر و بیشتری دارند مانند ویتنام، بنگلادش و هند منتقل شود. حتی همینالان هم هزینه نیروی کارو تولید در چین دو برابر ویتنام است. همزمان چین مجبور خواهد بود بیشتر منابع و نیروهای مولد خود را برای خدمات درمانی، بهداشت و سلامت و نگهداری از سالمندانی که جمعیتشان روزبهروز بیشتر خواهد شد اختصاص بدهد. مرکز مطالعات سیاستگذاری در دانشگاه ویکتوریا در استرالیا با تحلیل دادهها چنین پیشبینی میکند که اگر چین سیستم بازنشستگی خود را تغییر ندهد، پرداخت بازنشستگی که در حال حاضر ۴ درصد از درآمد خالص سرانه را به خود اختصاص میدهد، در سال ۲۱۰۰، ۲۰ درصد درآمد سرانه را مصرف خواهد کرد. این تغییرات برای کشورهایی، چون استرالیا که صادرکننده مواد اولیه هستند به این معنی خواهد بود که باید بازارهایی در کشورهای تولیدکننده جدید بهغیراز چین پیدا کنند. از طرف دیگر کشورهایی مانند ایالاتمتحده آمریکا که واردکننده کالا هستند، برای تأمین کالاهای موردنیاز بهتدریج به سمت کشورهای دیگر و تولیدکنندههای جدید سوق پیدا خواهند کرد. برخلاف پیشبینیهایی که این قرن را قرن چین میدانستند، با توجه به پیشبینی روند رو به کاهش جمعیت این کشور به نظر میرسد کشورهای دیگری نقش تأثیرگذار خواهند داشت. مانند کشور همسایه چین یعنی هند که انتظار میرود رشد جمعیتش در دهه آینده از چین بیشتر باشد. زوجیان پنگ در مرکز مطالعات سیاستگذاری در دانشگاه ویکتوریا در استرالیا مشغول به کاراست. او در پنج سال گذشته از چندین سازمان ازجمله آکادمی علوم اجتماعی شانگهای، دانشگاه کشاورزی هنان، سی اچ ان اقتصاد انرژی و انستیتوی مطالعات تکنولوژی بورس تحقیقی دریافت کرده است. بی بی سی
بی بی سی دست روی یک مسئله بسیار مهم از دید جمعیت شناختی گذاشته * اگر همین پژوهش جمعیت شناختی را مثلا در آمریکا بکار گیریم متوجه چند مطلب مهم در شکل گیری جمعیت سیاسی آینده آمریکا می شویم، اول اینکه تا ده سال دیگر جمعیت آمریکا به صورت عجیبی بالا می رود اما از دید سیاسی جالب این است که جمعیت چپگراهای آمریکا سقوط می کند و جمعیت کانسرواتیوهای ناسیونالیست آمریکا به صورت عجیبی بالا می رود * البته یک دلیل دید چپگراها به تولید مثل پایین و کانسروتیوها به تولید مثل بالا است * در آینده سیاست آمریکا بیشتر در دست تفکر راست گرا خواهد بود که برای دین و خانواده و سنت و ناسیونلیسم اهمیت زیادی قائل هستند * آینده سیاسی چپگراهای آمریکا بسیار تیره و تار است و این فقط یک جنبه موضوع است * جمعیت کانسروتیوهای آمریکا تا ده سال دیگر به یک بیلیون می رسد * به اشتراک بگذارید:
|