پنجشنبه، 21 اردیبهشت ماه 1396 = 11-05 2017نامه یک بهايی با سابقه اسارت و جانبازینامه یک شهروند بهایی جانباز؛ ممانعت از ادامه تحصیل در آخرین ترم درسی خبرگزاری هرانا – بهروز فرزندی شهروند بهایی که سابقه اسارت در زمان جنگ و همینطور درجه جانبازی دارد تهدید به اخراج از دانشگاه شده. وی در حالی که در آخرین ترم تحصیلی خود به سر می برد با مشکلاتی برای ادامه تحصیل مواجه است. این جانباز ۲۵ درصد، مدت بیش از ۲ سال و ۲ ماه «مفقودالاثر جنگ تحمیلی» و تحت اسارت کشور عراق بود. آقای فرزندی در اردیبهشت ۹۶ با مراجعه به دفتر مدیر گروه دانشگاه پیام نور استان فارس در رشته مدیریت بازرگانی متوجه مشکل در ادامه تحصیل خود شده است. در ایران شهروندان بهایی بصورت معمول از تحصیل در مقطع عالی محروم میشوند. متن کامل نامه این شهروند بهایی که با عنوان “بار دیگر بازیگوشی حراست دانشگاه پیام نور استان فارس در مورد دانشجویان بهائی آن هم در ترم آخر!” در اختیار هرانا قرار گرفته است درپی میآید؛ اینجانب بهروز فرزندی که به مدت بیش از ۲ سال و ۲ ماه مفقودالاثر جنگ تحمیلی و تحت اسارت عراق بودم و جانباز ۲۵% می باشم، در تاریخ ۱۸/۰۲/۱۳۹۶ نزد مدیر گروه رشته ام (مدیریت بازرگانی) و کارشناس رشته رفتم تا در مورد چند درس باقی مانده و مراحل پیش رو مشاوره ای داشته باشم، آنها همکاری کامل را کردند و مشخص شد تمام واحدهای گذرانده حقیر درست بوده وغیر از این ترم تنها ۴ درس دیگر دارم. سپس کارشناس رشته جهت بررسی پرونده ام درخواست پرونده از بایگانی نمود، مسئول بایگانی پس از بررسیهای فراوان و داشتن شماره پرونده گفتند که پرونده تان نیست! کمی پاس کاری و نهایتاً به حراست دانشگاه معرفی شدم. حراست گفت که شما اصلاً اجازه تحصیل در دانشگاه را نداشته اید چطور وارد شده اید؟ گفتم از آقای … بپرسید که رئیس حراست هستند. ذکر کردند که ایشان بازنشسته شده اند و من هم اطلاعی از موضوع شما ندارم، خدمتشان گفتم که تمام موارد در پرونده موجود است و یک پروسه ی چند روزه با رئیس حراست قبلی طی شد تا نهایتاً گفتند بخاطر اینکه از آزادگان و جانبازان هستی اجازه تحصیل میدهیم که البته با اعتراض من هم روبرو شدند که حقیر با حضور در کنکور و قبولی و انتتخاب رشته مانند هر ایرانی وارد شده ام و شما هم حق تفتیش عقاید طبق اصل ۲۳ قانون اساسی ندارید و … . مسئول حراست ابراز داشتند دو تا موضوع هست ۱- پرونده شما گم شده ۲- اصل تحصیل شما مورد دار است و باید بررسی شود. خدمتشان عرض کردم که مورد اوّل که خیلی سریع باید حل شود زیرا فرصتی زیادی برای کارهای پرونده ام ندارم. مورد دوّم هم در همان پرونده کاملاً مشخص است و بی اطلاعی شما مشکل من نیست… . قرار شد فردای آنروز بین ساعت ۱۰ – ۸ صبح بروم تا پرونده و موضوع بررسی شود. فردای آنروز در ساعت مقرر فرد مسئول نبودند و دیگری در دفتر ایشان حضور داشتند. طی تماس تلفنی که با ایشان گرفتند پاسخ دادند که شماره تماسشان را بگیرید خودمان با ایشان تماس میگیریم!! دلایل تعجیل را برای فرد جدید نیز توضیح دادم و … . پ.ن-١: از اشاره به اسامی و شرح ریز صحبتها در این لحظه خود داری میکنم تا دوشنبه آینده و مشخص شدن وضعیت. |