دانشکده پردیس هنرهای زیبا یا بنگاه اقتصادی؟
دانشجو آنلاین «برگرفته از کانال شورای صنفی پردیس هنرهای زیبا
مدتی است شاهد مخالفت گروهها و دانشکدهها با موضوع پایان نامهی دانشجویان هستیم. اما علت را کجا باید جست؟ مگر نه این است که دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، برای کسب تخصص و پژوهش بیشتر در حوزهای که بدان «علاقه» دارد قدم در میدانِ پرهیاهوی رقابتِ کنکور میگذارد و با مشقت فراوان یا به زمرهی هشت درصد دانشجویانِ برخوردار از آموزش رایگان درمیآید و یا با تحمل هزینههای گزاف دورههای شبانه میکوشد تا قدمی در مسیر پیشرفت حوزههای نظری و عملی و البته آیندهی شغلی خود بردارد؟! حال در میان انبوه مشکلاتی که پیش روی اوست، همین یک قلم را کم دارد که به جای هدایتِ اساتید راهنما و دانشکده، با سنگ اندازی پیاپیِ آنها مواجه شود؛ کسانی که نه تنها مسیر از پیش تعریف شدهی تکراری را به دست دانشجو میدهند بلکه مقصد و هدف دوران تحصیلش، آینده و امیدش را مثل یک بستهی شانسی مقابلش میگذارند.
دلیل این اتفاق چیزی نیست جز سیاست گذاری دولت در جهت افزایش سود دهی دانشگاه و دانشجویان!
دانشگاه در تلاش است نیروی کار آموزش دیدهای را پرورش دهد تا با اتکاء بدانها به شکل مقطعی (تنها در دوران تحصیل) و از همه مهمتر بدون پرداخت دستمزد، پروژههای مراکز معتبر را کلید زده و یا پروژههای قدیمی انباشته شده را به اتمام برساند. بنابراین دانشجو ناگزیر است به منظور کسب آنچه «رزومهی کاری» قلمداد میشود، تن به این اجبار داده و برای موفقیت در فارغ التحصیل! شدن وقت و انرژی خود را به جای پژوهش و کار علمی، بدون علاقه و به شکل رایگان در اختیارِ سیاستِ دانشگاه قرار دهد. افزون بر این، جهتدهی اجباریِ پایان نامهها منجر به کاهش فرصت شغلی برای فارغ التحصیلان آن رشته میشود. نتیجه اینکه در آیندهای نه چندان دور تعداد زیادی متخصص بیعلاقه و دلزده به بازار کار سرازیر میشوند.
آنچه از خلال این بحث حائز اهمیت است، گرایش دانشگاه به سمت پولی شدن است. علاوه بر شهریه های گزاف دورههای شبانه و ناعادلانه بودن تحصیل دانشجویانِ پذیرفته شده در دوره های پردیسهای بین الملل، امروز با نهادی به نام «قطب علمی و فناوری دانشگاه تهران» مواجهایم؛ مرکزی که با برگزاری کلاسهای آزاد کوتاه مدت در آخر هفتهها، نه تنها فضای کار دانشجویان را اشغال میکند بلکه در ازاء دریافت هزینههای هنگفت، گواهی نامهی دانشگاه تهران را به شرکت کنندگان میفروشد و بدین ترتیب، موجب پسرفت کیفیت آموزش عالی، سقوط ارزش گواهی تحصیلی آکادمیک و کاهش روزافزون بازار کار برای فارغ التحصیلان این رشتهها می شود. اینها در شرایطی است که رشته های آکادمیک دورههای مذکور، با بهانهی کمبود ظرفیت به طور ناگهانی از دانشکدهها حذف شدهاند (برای نمونه میتوان گرایش طراحی داخلی را در دانشکده معماری نام برد). این در حالی است که پس از حذف این رشته ها از مقطع کارشناسی ارشد، ظرفیت دیگر گرایشها با ورود دانشجویان پردیس بین الملل به کلاسهای دانشجویان پردیس مرکزی افزایش یافته است. این اتفاق مشکلات مهم دیگری را نیز به دنبال داشته است که میتوان به رانده شدنِ دانشجویانِ کارشناسی شهرسازی از ساختمان شهرسازی دانشکده پردیس هنرهای زیبا به ساختمان خیابان وصال در خارج از فضای دانشگاه، دریافت پولِ اجباری از دانشجویان نقاشی به ازای در اختیار قرار دادن سالن امتحانات در روز ژوژمان نهایی و یا کمبود فضا برای دانشجویان طراحی صنعتی، عکاسی و مجسمه سازی اشاره کرد.
پولی شدن دانشگاه که نمونه هایی از آن ذکر شد، موجب اقتصادِ دانشی میشود که خود زیرمجموعه ای از نقشه جامع علمی کشور است.
ما دانشجویان، در مقابل تحمیل عقاید دانشکدهها که در راستای به تحقق نقشه جامع علمی کشور است، می ایستیم و سراپا مقاومت اجازه نمیدهیم سیاستگذاری های دولت، دانشگاه را که مامنی برای پیشرفت علمی ـ فرهنگی کشور است، به بنگاه اقتصادی و ما دانشجویان را به بردگان مدرن تبدیل کند. »