دوشنبه، 26 مهر ماه 1395 = 17-10 2016زیر پوست پایتخت ایران زیر ذرهبین یک پژوهشحسرت جنوب شهریهای تهران پایانناپذیر است زیر پوست تهران بزرگ چه میگذرد؟ دانستن این مساله کار دشواری است و البته در این باره و به صورت عمیق و آزاد کار زیادی هم از سوی اقتصادانان، جامعهشناسان، روانشناسان اجتماعی هم صورت نپذیرفته است. فصلنامه علمی – پژوهشی تحقیقات فرهنگی به تازگی نتایج گزارشی از نوع نگاه شهروندان تهرانی را منتشر کرده است که حاصل گفتوگوی پژوهشگران با ۳۷ تهرانی ساکن پایتخت است که ۵۰ درصد آنها در جنوب شهر و زنان تشکیل میدادهاند. بخشی از این گزارش را میخوانید: جنوب شهریها و شمال شهریها جنوب شهریها در فرآیند زندگی روزمره درگیر مقایسه خود با شمال شهر هستند. شمال شهر، دیگری است که جنوب شهریها همیشه در ذهن خود دارند. آنان تعاریف و تصورات خود از شهر را در مقایسه با همان دیگری درونی شده بیان میکنند. کامران ۲۸ ساله منطقه ۱۹: «بعضیها هستن میرن اونجا را میبینن (شمال) افسوس میخورن، همش نباید به بالا نگاه کنه، به پایین هم باید نگاه کنه، بعضیا هستن میرن اونجا و برمیگردن اصلا ناامید از همه چی ان، افسرده میشن، دپرس میشن، حس بدی بهشون دست میده.» اکرم ۴۰ ساله منطقه ۱۹: «شمال شهر عالیه، بهشت، همه چی عالیه». اغلب جنوب شهریها در مقایسه خود با شمال احساس بیقدرتی میکنند. احمد ۴۹ ساله منطقه ۱۷: «شهردار منطقه ۱۷ اینقدر قدرت نداره که شهردار مثلا منطقه ۲ داره، شهرداراشون قویترن، نه، بعضی منطقهها قدرتشون کمتره، بعضی منطقهها قدرتشون زیادتره یا حالا اماکن مذهبی دارن قدرتشون زیاده یا ریالی شون بالاست (تقسیم قدرت متفاوت است) مثلا الان شهردار منطقه ۲ بیاد اینجا حالش بهم میخوره، مدلش فرق میکنه دیگه اونجا مثلا آدمهای درست و حسابی میبینه اینجا مثلا همش آدمهای ضعیف میبینه زیاد حال نمیکنه». بسیاری از مصاحبهشوندگان مناطق جنوبی شهر، آشنایی بسیار کمی با شمال شهر داشتند. به نظر میرسد فرایند تفکیک، به خوبی توانسته اقشار اجتماعی را از یکدیگر دور نگه دارد. گویا شمال شهر، قلعهای است که امکان ورود به آن برای آنان نیست. فضاهای عمومی شهری تهران نیز محل رویارویی نیست. آنها هم تفکیک شده برای طبقات مختلف است. لوفور جداسازی و تفکیک را نقطه آغاز تفاوت و تبعیض در میزان حق به شهر میداند. ایجاد مراکز ثروت، قدرت، اطلاعات و دانش و در مقابل شکلگیری فضاهای حاشیهای که پس زده و طرد میشوند. فضاها تبدیل به ابزاری برای بازتولید روابط اجتماعی و از جمله روابط طبقاتی میشوند. برخی مانند اعظم ۵۵ ساله یاکن منطقه ۱۷ تجربه بودن در فضاهای شمال شهر را ندارد: «شمال شهر نرفتم، نمیدونم، تلویزیون نشون میده خب اونجاها خیلی بهتره، منطقهاش خوبه، خیابانهاش خوبه، گاهی با بچهها رفتیم رد میشدیم، تمیزتره، خلوتتره، فضای بیشتره.» نعمت ۵۴ ساله منطقه ۱۹: «طرفای پاسداران و اون ورا برای سربازی یه سری رفتم. ولی دیگه نرفتیم بگردیم بشناسیم.» برای میثم ۳۰ ساله در منطقه ۱۷ نیز شمال شهر جای ناشناختهای است: «نرفتم اون ورا که ببینم چه جوریه. از اینجا بخوام برم جایی از آقام میپرسم چه ماشینی سوار شم برم تجریش یا این ور اون ور. اتوبوسش هم آدم جرات نداره سوار بشه. هر بار میریم بیآرتی با خانومم، پول میذارم تو کیف خانومم اون هم بنده خدا دو دستی میچسبه.» ساکنان شمال شهر هم تجربهها و تصورات محدودی نسبت به جنوب شهر و ساکنان آن مناطق داشتند، شهلا ۴۴ ساله منطقه ۱: «اصلا وقتی اولین بار اومدم (تجربه رفتن به جنوب شهر) به دوستم گفتم که نمیتونی تصور کنی من کجا بودم، اصلا نمی تونی تصور کنی که تو تهران، مردم یه جور دیگه زندگی میکنند با بیامکاناتی تمام تو فقر شدید، حتی خیابانها و ساختمانهاشان، ماشینهاشان کاملا فضا متفاوته، آدمهایی که اونجا هستن رو میبینم خیلی اختلاف شدید هست. به خاطر یه کاری الان چند بار مجبور شدم تا سه راه آذری رفتم اون حدود رو دیدم.» به نظر میرسد در طرحهای توسعه شهری تهران تفکیک کالبدی و کاربری همراه با تفکیکهای اجتماعی بوده است. ویژگی شهرها تنوع و تفات است اما این با تفکیک و جدایی متفاوت است. روابط قدرت در شهرها اغلب مکانیسمهایی را نظیر تقسیمات قانونی، تفاوتها و مرزهای فرهنگی و غیره ایجاد میکنند، تا این تفاوت و تنوع را به سمت تقسیم فضایی سود دهند. نقطه مرکزی تحلیل شهری، ارتباط و اتصال تفکیک فضایی و جدایی اجتماعی است. چیزی که جین جیکوبز تحت عنوان شهرهای ترکیبی و غیرترکبیب از آن نام میبرد. مباحثی که چگونه تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی فاصلهها و تقسیمات شهری را شکل میدهند. بر اثر روند بازسازی تهران، تفکیک مناطق شمال و جنوب بخشی از تصویر ذهنی ساکنان از تهران است. علی ۲۶ ساله ساکن منطقه ۱ تفسیر خود از شمال و جنوب را این گونه بیان میکند: «آدمهایی که از پایین میان سمت بالا، از همین ایستگاه مترو تجریش پیاده میشن نگاهشون به آدمهایی که شمال میبینن احساس میکنن که حقشون خورده شده توسط اینجاییها (شمالیها) یا مثلا بالاییها نسبت به پایینها نگاهی که دارن میگن این بابا اینا جای ما رو تنگ کردن، اینا کی اومدن تهران، یه مسابقه است که از قدیم بوده اما الان خیلی بیشتر شده، همه ادعای این رو دارن که ما اصالتا تهرانی هستیم و هر کسی هم که باهاش حال نکنن میگن شهرستانی مثلا...». تفکیک کالبدی و ذهنی در میان ساکنان جنوب همراه با احساس نابرابری در توزیع امکانات شهری است. حسی که برای ساکنان جنوب احساس بیقدرتی و تبعیض را ایجاد میکند. افسانه ۳۷ ساله منطقه۱۷ از تجربه تلاش خود برای سامان دادن به مشکلات محله میگوید: «وقتی میگیم منطقه ۱۷ یا محله آذری مردم فکر میکنن اینجا همه گره گورین! خب رسیدگی اینجا کمتره از نظر شهرداری. مثلا هر وقت برنامه شهرداری بوده با این آقای... مال شورای شهر، پرسیده محلت کجاست؟ گفتم آذری. گفت وای چه جای دورافتادهای. خیلی راحت. خب لااقل بهش بیاین برسین. تو که داری میبینی دور افتاده است، این اطلاعات رو داری. کلا نمیدونم این مناطق رو چه جوری میبینن. انگار نقطه کوریه براشون. همه چی هم برای بالاهاست دیگه.» تصویر ذهنی شهر و توصیف فضاها از منظر مردم به ما کمک میکند تا به بیان لوفور بازنماییهای فضا از سوی گفتمان رسمی تبدیل به تنها صدا و تصویر شهر نشود. شاید در نگاه اول تهران یک کلانشهر با ویژگی معمول تفاوت در توسعهیافتگی مناطق شهری باشد. بزرگی و پیچیدگی شهر و گاه زرق و برق پروژههای جدید، خطوط مترو و اتوبانهایی که شمال و جنوب، شرق و غرب را به هم متصل میکند، تصویر بازنمایی شده از سوی مدیریت شهری برای تهرانی یکپارچه است. اما فرایندهای تفکیک طبقاتی، طرد و حذف که آرام و پیوسته نابرابری مناطق تهران را حفظ و بازتولید میکنند، در میان این ویژگیها کمرنگ میمانند. همان طور که لوفور میگوید توسعه فضاهای شهری در خدمت بازتولید روابط اجتماعی است. فضاهای شهری تهران نیز بیش از بیش طبقاتی شدهاند. حس نابرابری و عدم امکان کنترل و دخالت و تغییر در محیط، به فاصله گرفته و بیگانگی افراد با محیط شهری کمک میکند. بر اساس یافتههای این مقاله در بین ساکنین جنوب شهر، به علت نارضایتی و حس نابرابری این تعلق کمتر دیده میشود. در صورتی که در گذشته، حس تعلق به محله در بین ساکنین جنوب به عنوان بخشی از هویت آنان مطرح میشده است. سجاد ۴۱ ساله منطقه ۱۷: «اصلا زیاد تو محل نمیمونم یه واقعیتیه من تو محل همین روز جمعهای که میام دیگه ناچاری به خاطر بچم میام اصلا از این محیط خوشم نمیاد، دوست ندارم این محیط رو به من آزار میرسونه. اصلا محیط خوبی نیست، مخصوصا تو هیمن دور و بر محله اصلا دوست ندارم بیام.» به گزارش ساعت ۲۴، ساکنان جنوب درباره تهران تصور میکنند، آن چه را که میباید به آنان عطا نکرده است. تهران از منظر ساکنین جنوب جایی است که حس بیقدرتی و فرودستی را برای آنان ایجاد کرده است. احساس ساکنان جنوب شهر نسبت به شهر، همراه با حس بیگانگی است. تصورات شهری میتوانند افشاگر آرزوها، آرمانهای شهری و تمایلات پنهانی باشند. سیاستگذاری شهری باید با گفتوگو با منظرها و تصورات متفاوت یک شهر باشد. تکیه بر مفهوم تصویر شهر نزد لوفور نیز، بر توانایی مردم برای فعالیتی مستقل و خلاقانه در جهت دراختیار گرفتن و از آن خود کردنفضاهای شهری، تاکید میکند. یکی از اهداف پژوهش بر روی تصویرهای شهری، روشن شدن تکثر دیدگاههای مختلف، نقاط هم پوشانی و واگرایی آنهاست. معمولا برخی از تصویرهای شهری آشکارتر و بعضی پنهانتر است. نبود این توازن اغلب منعکسکننده ساختار قدرت در شهرهاست. اغلس ساکنان شهر صدایی برای شنیده شدن ندارند. گفتگو با کاربر و توسعه شهری مشاورهای که سالهاست از سوی نظریهپردازان شهری مطرح شده است، برای طراحان و برنامهریزان شهری تهران شاید ایدهای لوکس و ناشدنی باشد. به این جهت تا به حال پژوهشهای قابل ملاحظهای درباره نظرات مردم درباره توسعه و تغییر تهران انجام نشده است. |