سه شنبه، 16 شهریور ماه 1395 = 06-09 2016جمعیت تهران به 30 میلیون نفر رسید!بمب نقل و انتقالات جمعیتی در پایتخت به صدا در می آید گفتگو با محمد صادق مشایخ، کارشناس اقتصادی انتخاب خبر: مهاجرت به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. به گزارش انتخاب خبر، مهاجرت به تهران به حدی است که شهر تهران بزرگترین مبدأ و مقصد مهاجران در کل کشور ایران است. افزایش بیرویه جمعیت در تهران با برخی بیانضباطیها در مقررات کل کشور تشدید شده است. در دولت های نهم و دهم که از مدعیان رسیدگی به کوچکترین روستاها بود و رئیس دولت ادعا میکرد همه ایران را دیده است، عملاً هرسال ۶۰۰ هزار نفر بر جمعیت تهران افزوده شد و هرسال معادل یک شهر ۶۰۰ هزار نفری به تهران افزوده شده است. تأثیر مسکن مهر در تهران بسیار نگرانکننده بوده است. تنها با طرح مسکن مهر وضعیت جمعیت تهران دگرگونشده است و میلیونها نفر بر جمعیتپذیری شهر تهران افزوده خواهد شد. mohammadsaghmashayekhمحمد صادق مشایخ، کارشناس اقتصاد شهری معتقد است تهران با بیش از 30 میلیون جمعیت مواجه است. البته اکثر تعداد جمعیت شهری تهران اکنون در رفاه زندگی نمی کند و از مشکلات زیست محیطی، آلودگی هوا، معضلات اجتماعی، اقتصادی و فقر به دلیل عدم توازن منابع و بههمریختگی فضای حیاتی و زیست انسانها رنج میبرد. این در حالی است که با توجه به محدودیتهای توسعه مجموعه شهری تهران بهویژه درزمینه تأمین آب و ضرورت کنترل، بهمنظور مهار و جلوگیری جدی از افزایش جمعیت مجموعه، سقف جمعیتی ۱۵ میلیون نفر و سقف جمعیتی ۱۴ میلیون نفر در سال ۱۴۰۰ برای این شهر تعیین شده بود، اما به نظر می رسد تهران حتی زودتر از پیشبینیها به اهداف پیش بینی شده رسیده است و حتی سقف جمعیتی خود را پشت سر گذاشته است، به طوری که اکنون جمعیت تهران حداقل برابر با 16 استان کشور است! در ادامه؛ محمد صادق مشایخ، کارشناس اقتصادی و رئیس اسبق کمیسیون اقتصادی مجمع امور صنفی تهران در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر به تحلیل نقل و انتقالات جمعیتی پایتخت کشور می پردازد و در عین حال از معضلات جمعیتی امروز تهران بزرگ سخن می گوید. جناب آقای مشایخ بزرگوار! ملت ایران در آستانه ی انتخابات سرنوشت ساز شوراها به سر می برند. این نظر لطف حضرتعالی است! و اما تهران بیش از حد تراکم جمعیت پیدا کرده است. از سوی دیگر گفته می شود که شهرداری تهران گوی سبقت را از سایر نهادها مبنی بر واگذاری زمین و املاک به افراد خاص ربوده است. مسئولان به جای اینکه تهران را خالی از سکنه کنند و تراکم آن را کاهش دهند تازه دستانی در کار است که تهران را گسترده تر می کنند و جمعیت آن را چندین برابر می کنند. اکنون با توجه به بحث زلزله و مسائل محیط زیستی که تهران مبتلا به آن است آینده تهران بسیار مبهم و خطرناک است و گفته می شود سال 1404 زمان انفجار تهران فرا می رسد. نشست زمین و آلودگی های زیست محیطی گسترده مانند آب و هوا تهران را به زودی می بلعد. من یادم نمی رود که تهران قبل از انقلاب 4 میلیون نفر جمعیت داشت و با همین جمعیت، تمام مشکلات امروز مانند: آب، ترافیک، آلودگی هوا و تراکم جمعیت را دارا بود. تا 10 سال گذشته گفته می شد که تهران 20-15 میلیون نفر جمعیت دارد. اکنون در حقیقت اینجانب به عنوان یکی از صاحبان انقلاب و یک بچه مسلمان وضعیت تهران را به عنوان اخطاری برای نظام جمهوری اسلامی می بینم و یک خیانتی برای کل کشور می بینم. جمعیتی که اکنون در تهران تجمع پیدا کرده است از آسمان که نیامده اند، این جمعیت بیانگر آن است که جمعیت تهران امروز 10 میلیون افزایش پیدا کرده است. این جمعیت 10 میلیونی که اخیراً به تهران افزوده شده است خارجی نیستند و از آمریکا، اروپا، عربستان و آفریقا وارد تهران نشده اند. این 10 میلیون نفر بدون استثنا همگی ایرانی هستند. غیر از آنهایی که به واسطه سفارت خانه ها و از طریق سایر ارتباطات به تهران راه یافته اند، سایر جمعیت تهران ایرانی هستند. البته از کشورهایی مانند: افغانستان، سوریه، عراق و... عده ای به تهران راه پیدا کرده اند، اما جمعیت آنها ناچیز است و از 10 میلیون جمعیت اضافه شده، 100 هزار نفر آنها میهمان های خارجی هستند ولی نه میلیون و نهصد هزار نفر باقیمانده همگی ایرانی هستند. این جمعیت نشان دهنده آن است که مردم کل ایران وارد تهران شده اند. اگر این افزایش جمعیت تهران را بر روی نمودارهای تحلیل جمعیتی بین المللی و آمار جهانی تحلیل کرد اتفاقات ناخوشایندی را طی این مدت در تهران شاهد هستیم. کمتر از یک درصد جمعیت دو کشور پرجمعیت دنیا یعنی هند و چین در پایتخت هستند. در دهلی 10 میلیون نفر و در پکن نیز 10 میلیون نفر جمعیت جای گرفته اند. به عبارتی ثبات جمعیت در پرجمعیت ترین کشورهای دنیا وجود دارد. جمعیت پایتخت های این دو کشور ثابت است. حال چه اتفاقی در این کشورها رخ داده است؟ دولت و مدیریت کشور تمام ملت خود را در جغرافیای کشور نگاهداری می کنند. جمعیت البته در مناطق جغرافیایی متعدد این کشورها قصد مهاجرت دارند اما دولت آنها را به هر وسیله در زادگاهشان نگاهداری می کند. حتی اکنون 42 میلیون واحد تولیدی در چین وجود دارد؛ به عبارتی اگر جمعیت کاری چین را 800 میلیون نفر محاسبه کرد هر 200 نفر یک کارگاه تولیدی را اداره می کنند. اکنون 40 درصد جمعیت 80 میلیونی ایران رهسپار تهران شده اند یا به عبارتی این جمعیت عظیم از سراسر کشور به سمت تهران کوچانده شده اند. چه افرادی یا نهادهایی از این مهاجرت گسترده حمایت می کنند؟ آنهایی که از تهران تا کرج، از تهران تا دماوند، از تهران تا اسلام شهر، از تهران تا نزدیک قم و از تهران تا افسریه را برج سازی کرده اند و در تمامی این مناطق شهرک های اقماری را احداث کرده اند و شهر بی نوا و در به در و از هم گسیخته تهران را پرجمعیت کرده اند یا به جمعیت آن افزوده اند. حال باید دید در این شرایط چه اتفاقی رخ می دهد؟ استان تهران فاقد کشاورزی و دامپروری است، صنعتی نیز در تهران وجود ندارد یا آنچنان توسعه پیدا نکرده است، در این شرایط اکثریت جمعیت مهاجرت کرده به تهران به مشاغل واسطه گری و دلالی و کاذب روی می آورند. کنار خیابان، در اتوبوس ها و در مترو اقدام به دوره گردی می کنند و فساد، ناامنی، اعتیاد، قاچاق، فحشا و توزیع مواد مخدر گسترش پیدا می کند و همین معضلات اجتماعی ایجاد ناامنی در تهران می کند. ایجاد ناامنی در تهران به سایر مناطق ایران نیز تسری پیدا می کند. من واقعاً برای تمام کارگزاران کشور متأسف هستم. این فسادی که در حال حاضر در تهران به واسطه ازدحام جمعیت ایجاد شده است مطمئناً غده سرطانی و فاسدی است که بعد از این باعث می شود دولت و نظام به چالش افتاده و امکان جلوگیری از آن نیز وجود نخواهد داشت. امروز تا شعاع 20 کیلومتری از هر چهار طرف تهران برج سازی و انبوه سازی شده است و همگی ساختمان ها نیز ناقص و ناامن هستند. بزرگترین زلزله تهران 30 میلیون جمعیت آن هستند. 30 میلیون نفر جمعیتی که حکومت در تهران جمع آوری کرده است خود یک زلزله است. فکر نکنید تمام این جمعیت عظیم زندگی می کنند. خیر! خیلی از این مردم در حال جان کندن هستند! وقتی وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران اعلام می کند که رقم جمعیت حاشیه نشین کشور بالغ بر 16 میلیون نفر است، حاشیه نشین یعنی جمعیت در به در، بیمار، یعنی تولید ناامنی و اعتیاد و فساد کردن. 16 میلیون نفر حاشیه نشین یعنی نابودی یک جامعه، به عبارتی 20 درصد جامعه ایران حاشیه نشین هستند. چه کسی بناست در این باره اظهارنظر کند؟ تاکنون 20 سال است که اینجانب و سایر اقتصاددانان و نیروهای انقلابی با شرف فریاد قاچاق و واردات برآورده ایم و متأسفانه گوش شنوایی نیست. حتی شکر و پنبه به کشور وارد می شود. خود کشور ایران بزرگ ترین تولید کننده شکر و پنبه بود که الأن متأسفانه این دو محصول تولیدی به کشور وارد می شود. برنج نیز به صورت قاچاق وارد کشور می شود. ایران در زمینه تولید گندم نیز نتوانسته خودکفا شود. در حالی که ایرانیان این قدر به ایالات متحده آمریکا انتقاد می کنند، آمریکا در حال حاضر 420 میلیون تن گندم و ذرت در سال تولید می کند. ایران یک کشور کشاورزی بود، اما اکنون 30 هزار روستا در ایران تخلیه شده است و 10 میلیون آواره به جای گذاشته است. قدر مسلم 80 درصد یعنی 8 میلیون نفر این روستائیان به تهران و حاشیه های آن مهاجرت کرده اند. چه کسی بناست با چنین وضعیتی به مقابله برخیزد؟ این چه خاصیتی دارد که تهران اینگونه افزایش جمعیت پیدا کرده است؟ وقتی بر گرسنگی، فقر و آوارگی و بیچارگی این 8 میلیون نفر اضافه شد، شروع به دزدی و ناامنی می کنند. در حقیقت معلوم نیست چه کسی مسئول شهر تهران است؟ شهرداری چه وظیفه ای در این میان دارد؟ چرا در شهر تهران این تعداد ساختمان های بی قواره و نابسامان و بدون اطلاعات و آمار و علمی تولید می شود؟ نقش مدیران شهری را بهتر است بیشتر تحلیل کرد. شهرداری و شورای شهر تهران چرا در این زمینه هیچ اقدام مؤثری انجام نمی دهند؟ آیا این دو نهاد بازیچه دست مافیای اقتصادی و مافیای قاچاق و مافیای واردات در کشور و در تهران شده اند؟ آیا این افراد بی توجه به منویات مقام معظم رهبری مبنی بر ایجاد کمربند سبز دور تا دور تهران به منظور توسعه پیدا نکردن تهران هستند؟ یا اگر شهرداری تهران سبب این همه نابسامانی در تهران است چرا شورای شهر تهران اقدامی در راستای استیضاح شهردار تهران و عزل او انجام نمی دهد؟ مسئله مهاجرت جمعیت از شهرها به تهران و تخلیه روستاهای کشور به این معنی است که ایران دارد نابود می شود. یک کشور دیگری در دنیا به اسم آلمان وجود دارد. جمعیت این کشور مساوی ایران است. جمعیت پایتخت آلمان 3.5 میلیون نفر است. به عبارتی 4.5 درصد جمعیت کشور آلمان در پایتخت حضور دارند اما کشوری مانند ایران که هیچ تولید و صنعتی ندارد و کشاورزی آن نیز به زوال سپرده شده است، 30 میلیون نفر را وارد تهران و پایتخت کرده است. این یعنی مملکتی به نام ایران در حال مرخص شدن است و کسی به فکر جمعیت تهران که روز به روز بر مشکلات و معضلات آن افزوده می شود نیست. کسی به فکر درمان تهران نیست. شهرداری و شورای شهر اگر واقعاً نمی توانند فکری به حال تهران کنند بیایند فریاد بزنند. اعلام کنند که به دلایل مشخص نمی توانند در مقابل مهاجرت گسترده به تهران ایستادگی کنند و با آن مقابله کنند. این دو نهاد مشخص کنند چرا قادر به حل مشکل حاشیه نشینی در تهران نیستند؟ وزیر کشور عنوان نمودند که حداقل 16 میلیون حاشیه نشین در این کشور وجود دارد. فساد، فحشا، ناامنی، اعتیاد و قاچاق در مناطق حاشیه نشین تولید می شود. اکنون اینجانب مسئولیتی ندارم ولی می بینم افرادی که مسئول امنیت اجتماعی یا اطلاع رسانی شهری هستند تعریف می کنند که کدام مناطق تهران دارای چه مشکلاتی هستند؟ در کدام منطقه مردم در روز روشن و در کنار معابر و خیابان شیشه، هروئین و تریاک می کشند و حتی دچار بیماری ایدز شده اند. اکنون بیماری ایدز مثل خوره به جان کشور و جامعه افتاده است اما کسی فکر نمی کند که این بیماری چگونه تولید می شود؟ فرزندان ناقصی اکنون متولد می شوند که آلوده به بیماری های مختلف و دچار اعتیاد هستند. این نوزادان بیمار در بیمارستان های تهران خرید و فروش می شوند؛ فروش هرنوزاد در تهران به مبلغ 500 هزار تومان به چه مفهومی است؟ ایران به کجا رسیده است؟ ایران آیا عدل امام علی(ع) را رعایت می کند؟ این ظلم است. وقتی نوزادی مبتلا به اعتیاد و بیماری متولد می شود ظلم به بشریت و عدالت است. این یعنی نافرمانی از دستور خداوند. با تمام وجود خود، چنین جنایتی را در کشور احساس می کنم و گله مندم و صدای من به هیچ کسی نمی رسد که بگویم این کشور را می توان درست کرد که 10 میلیون کشاورز روستاهای خود را تخلیه نکنند و به مرکز کشور یعنی تهران مهاجرت نکنند. همه کشور آلمان روستایی است و دولت این کشور را اداره می کنند. آلمان صنعتی ترین کشور دنیا است و سالی 1000 میلیارد یورو صادرات انجام می دهد. به این دلیل است که از روستاهای آلمان کسی جرأت ندارد خارج شود. به عبارتی افراد اصلاً مایل نیستند از روستا خارج شوند. آلمان در حال حاضر امنیت، بهداشت، صنعت، آموزش و پرورش، کشاورزی و دامپروری دارد، مردم این کشور می توانند به هر نقطه از دنیا سفر کنند. در این شرایط ایران برای روستاهای خود چه اقدامی انجام داده است؟ 3٧ سال است که ایران توانایی احداث جاده روستایی ندارد. کشور فقیری مانند هندوستان فقط 2 میلیون کیلومتر جاده آسفالته دارد اما یک کشور سرمایه داری مانند ایران که 850 میلیارد دلار خود را ظرف 8 سال نابود کرده است، 180 هزار کیلومتر جاده آسفالته و غیر ایمن دارد. همین جاده استراتژیک 120 کیلومتری تهران- قم را مسئولان دولتی نتوانستند به بهره برداری برسانند. این یک جاده ضروری برای مرکز فقه ایران و حوزه علمیه قم می باشد. وقتی افتخار می کنیم که بزرگ ترین حوزه علمیه فقه جعفری در قم است اما یک جاده مناسب برای آن ایجاد نشده است. همه آیات عظام و تمامی مراکز فقهی و علمی ایران در قم تجمع پیدا کرده اند اما در این 38 سال یک جاده 120 کیلومتری احداث نشد و مسئولان نتوانستند آن را ایجاد کنند. باید مشخص شود که برای این 850 میلیارد دلار در این کشور چه اتفاقی افتاده است؟ اکنون ایران فاقد کار و تولید مولد، کشاورزی و صنعت بهره ور است و صنعت و کشاورزی و دامپروری در این کشور تعطیل یا غیرفعال یا نیمه تعطیل شده است، اما بازار واردات و قاچاق همچنان داغ است! چرا مجلس شورای اسلامی از دولت های نهم و دهم پرسش نمی کند که این حجم عظیم پول و سرمایه چگونه در این کشور هزینه شده است؟ جدای از جایگاه شهرداری و شورای شهر تهران در رفع معضلات جمعیتی تهران بزرگ، نقش مجلس و دستگاه قضائیه در این خصوص چیست؟ چرا قوه قضائیه 4 نفر از این مفسدین فی الارض رابه سزای عملشان نمی رسانند تا مملکت به سمت آرامش برود. اکنون راه برای افراد فاسد در این کشور باز است، چرا که می دانند برخوردی با آنان صورت نمی گیرد. قاچاقچیان کالا و ارز و مواد مخدر به راحتی در این کشور فساد می کنند و با آن ها برخوردی صورت نمی گیرد. کشور را به فساد و اعتیاد و معضلات بی شمار می کشانند و با آنها برخوردی صورت نمی گیرد. چرا قاچاقچیان مواد مخدری که در این کشور مشخص و هویدا هستند با آزادی کامل به اعمال خودشان تداوم می بخشند؟ چرا 4 نفر آنها اعدام نمی شوند؟ قاچاقچیانی که 30 میلیارد جنس قاچاق وارد می کنند اکنون برای توجیه کار خود می گویند میزان قاچاق کالا 15 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است اما اینجانب معتقد هستم رقم فعلی قاچاق کالا در کشور از 30 میلیارد دلار نیز بیشتر است، چرا چون که هر چیزی در این کشور خارجی است و هیچ جنس و کالای ایرانی در بازار وجود ندارد. کارخانجات و صنایع داخلی همگی تعطیل شده اند. پس وقتی صنایع و کارخانه ها پشت سر هم تعطیل می شوند جنس ایرانی دیگر در بازار وجود ندارد. صنایع و کارخانجات ایران یکی پس از دیگری به نفع قاچاق و واردات تعطیل می شوند. اینجانب به یاد حضرت اباعبدالله(ع)، حضرت علی اصغر(ع) و حضرت امام علی (ع)، رسول الله(ص) و خدا انقلاب کردم، اما اکنون متأسفانه شیاطین همه جای این کشور را تسخیر کرده اند. هر جایی می روم وقتی می بینم مردم گرفتار هستند رد پای شیاطین را می بینم. از طرفی مشاهده می شود در همین تهران بزرگ چقدر بی عدالتی اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. این همه از مشکلات و معضلات سخن گفته شد! اما راه حل چیست؟ کشور ایران نیازی ندارد که از خارج وام بگیرد. ملت ایران افراد بسیار مترقی و دانشمندی هستند که می توانند این کشور را ظرف حداقل یک سال سامان داده و اقتصاد کشور را بهبود دهند. اما اراده ای در این زمینه وجود ندارد. اگر روستاهای ایران بازساخت و آباد شوند، یقیناً این کشور رو به بهبودی می رود و همه چیز این مملکت درست می شود. با این اوصاف، همه چیز به تهران ختم می شود. وقت آن رسیده که مردم یک خانه تکانی اساسی در شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران از طریق انتخابات سال 96 صورت دهند. در پایان از اینکه وقت خود را در اختیار این رسانه قرار دادید تشکر می کنم. بزودی شورش ابر عظیم فقرا بحرکت در میاید و هیچ نیروی جلودارش نیست معتقدم ۳۰ میلتون جمعیت تهران نشانهای است حاکی ازینکه ایران مدتها است که از جهات مختلف تجزیه شده * از یک سوی تمرکز قدرت و تمرکز لانه فساد در تهران و از سوی دیگر پشتیبانی نکردن اقوام ایرانی از یکدیگر همه نشان از تجزیه مخملین ایران است که در اثر سیاستهای عمدی رژیم پایههای ایران یکپارچه و تمامیت آرضی ایران را به خطر انداخته * معتقدم اپوزیسیون سرنگونی خواه باید تمرکز را روی تهران و اقوام ایرانی در حاشیه ایران بگذارد معتقد هستم یک سناریو این است روزی که تهران سرنگون شود، این رژیم سرنگون میشود * سناریوی دوم این است که اقوام ایرانی به اصل و هویتی که نیاکان آنها به آن پایبند بودند برگردند و در یک همبستگی و همکاری ملی برای نجات اوضاع وخیم خود و نجات تمامیت آرضی ایران به پا خیزند سلام |