پنجشنبه، 24 تیر ماه 1395 = 14-07 2016نامه به روحانی: ما اهل فرهنگ جان به لب هستیمما اهل فرهنگ دلمرده و جان بهلب هستیم لیلی گلستان در نامهی سرگشادهای خطاب به حسن روحانی از فشارها و محدودیتهایی که بر اهل فرهنگ و آثار هنری تحمیل میشود به شدت گلایه کرد. او اهل فرهنگ را آبروی مملکت خوانده و از روحانی میخواهد آنها را دریابد. به گزارش رادیو آلمان، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی رأی خود را به سود حسن روحانی به صندوقها ریختند و انتظار داشتندز وعدههای او درباره سپردن امور این حوزه به اهل فرهنگ تحقق یابد. یکی از این رأیدهندگان لیلی گلستان نویسنده، مترجم و گالریدار نامآشنای ایران است که سه سال پس از پیروزی روحانی در نامه سرگشادهای خطاب به او از "خسته و لممرده" شدن اهل فرهنگ سخن میگوید. این نامه با "سلام و صلوات بسیار" آغاز شده و چنین ادامه مییابد: «من به شما رأی دادم و نه به وزرا و وکلایتان، پس روی سخنم فقط با شماست و لاغیر. دلم میخواست روبه رویم نشسته بودید و حرفهایم را نه آرام بلکه با فریاد میگفتم.» مصائب نشر و سینما گلستان در این نامه به رمان "کلنل" محمود دولتآبادی اشاره میکند که در ایران مجوز انتشار نگرفته اما ترجمههای ناقص نسخه آلمانی آن "روی تمام بساطیها ریخته" است. او همچنین از دو کتاب ترجمه شده خود نام میبرد که مجوز تجدید چاپ ندارندز اما نسخه افست شده آنها کنار خیابانها به فروش میرسد و در قفسه کتاب فروشیها هم دیده شده است. این مترجم در ادامه نوشته است: «از عمل کیارستمی بگویم که منجر به مرگش شد یا از فرش قرمزی که برای ورود جسدش پهن کردند! از فیلم "۵۰ کیلو آلبالو" بگویم که بعد از سه ماه گفتند: از دستمان در رفته بود! و لغو مجوز شد.» "۵۰ کیلو آلبالو" ساخته مانی حقیقی، فرزند لیلی گلستان و نعمت حقیقی، فیلمبردار است که پس از انتقاد برخی مراجع تقلید و رسانههای اصولگرایان افراطی پروانه نمایش آن حدود یک ماه پیش لغو شد. متولیان "هیچکاره" فرهنگ گلستان با اشاره به نمونههایی از جمله "قلع و قمع کتابها"، "لغو مجوز آخرین لحظه کنسرتها"، ایجاد محدودیت برای شجریان و ممنوعالخروج کردن پرویز تناولی، نقاش و مجسمهساز، از ناتوانی متولیان فرهنگی دولت در برخورد با این محدودیتها انتقاد کرد. او در این نامه که نسخهای از آن در روزنامه شرق منتشر شد نوشت: «متولیان فرهنگ و هنرمان که فقط نظارهگرند، دستهایشان را به هم میمالند، سری تکان میدهند و میگویند در بضاعتمان نیست. یعنی نمیتوانیم؛ یعنی قدرتش را نداریم؛ یعنی هیچ کارهایم.» حسن روحانی در یکی از سخنرانیهای انتخاباتی خود گفته بود: «اگر نمیتوانیم کاری کنیم، باید از روز اول بگوییم نمیتوانیم؛ مردم ما دلتنگ هستند چون سرمایههای انسانی این کشور در حال تلف شدن هستند.» خانم گلستان گرامی بسیار شیرین و دردناک مصائب اهل فرهنگ را بیان کردند اما یکی دیگر از مشکل تراشی ها که شاید ایشان در نامه اش نیاورده ، وضعیت عکاسان است بنده به عنوان عکاس مستقل و گاهی خبری ، مشکلات عکاسی را بسیار عدیده میدونم ممیزی کردن نمایشگاهها تا روی دیوار رفتن آثار سفارشی و فرمایشی و سانسور آثار ناخواسته منظورم اینه که عکاسی به عنوان مادر سینما ، بار مشکلات را به دوش میکشد اما کسی معترض نمی شود شاید احساس میشود برای یک عکس زمان کمتری نسبت به ساخت فیلم صرف میشود و عکس را دوباره میشود گرفت یا عکس دیگری میشود گرفت خودتان را خسته نکنید کارها با نوشتن نامه و شکایت به این وآن بهتر نخواهد شد ویروس آخوندیسم و سرطان سپاه و بسیج در تمام جا رخنه کرده و همه استعدادها واندیشه های هنری و نو نگری را هر آنچه مانده نیز خواهد کشت، این است جهنم واقعی مقدم ترین و اصلی ترین مصیبت این خانم (که در اوج گیری مصیبت های کل مردم آخوند زدۀ ایران هم نقش اساسی داشته) رأی دادن جنابشان به یکی از سرکوبگرترین و فاسدترین مهره های این حکومت منفور بوده است، این اقدام او عمق درک و فهم اش را از مقولۀ آزادی، عشق به مردم و عشق به میهن نشان میدهد، یعنی قرن ها زیر صفر |