کم کاری حکومت از کم کاری جامعه است
روزنامه قانون: پنجمین نشست از سری نشست های شورای سازمانهای جامعه مدنی ایران با عنوان «بررسی موانع فعالیت سازمانهای مدنی در ایران» با نگاهی به پیش نویس لایحه قانون سازمانهای مردم نهاد روزگذشته برگزار و بر ضرورت رفع موانع تشكيل جامعه مدني در ايران تاكيد شد. در ابتدای این نشست،محمد عطاردیان رئیس شورای مرکزی سازمان های جامعه مدنی گفت: مهمترین مسئله نهادهای مدنی این است که در مملکت ما نمادی از جامعه مدنی موجود است. البته تلاش بسیار شده و عده ای هم تمام سعی خود را کرده اند تا «سمن»های تعیین کننده ای به وجود بیاید. اگر هر مسئله ای که مربوط به سمن هاست با متخصصان همان سمن گفتوگو شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. از نظرمن تمامی سازمانهای مدنی مقدس هستند و کسانی هم که پایه گذار این سازمانها هستند افراد قابل احترام و مقدسیاند. وظیفه ما گفتن و پرداختن به این سازمانهاست و باید این تلاش ادامه داشته باشد. امیدواریم که مانند بسیاری از کشورها، سازمانهای مدنی هم در کشور ما نهادینه شود و این دیوان سالاری سه هزار ساله شکسته شده و حکومتی مردم نهاد به وجود آید.
زمينه سازي براي فعاليت قانوني سمن ها
بهمن کشاورز، رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران نيز در اين نشست با اشاره به اهمیت سازمانهای مردم نهاد در کشور گفت: سازمانهای مدنی پلی هستند بین دولت و مردم که بدون این پل هریک ازآنها در حیطه خاص خود به طور جداگانه عمل می کنند. عملکرد این سازمانها موجب تسهیل عملکرد دولت در جامعه می شود و شرط توسعه و تعمیق این توسعه نیز همین است که سازمانهای مردم نهاد با دولت همکاری و همراهی داشته باشند . این وکیل دادگستری افزود: به نظر بنده ما به طور کلی علاقهمند به این گونه فعالیت های جمعی نیستیم و نمونه آن هم،فقدان یک حزب جدی و فراگیر و بزرگ در جامعه ایران است و اگر هم نمونه ای بوده، ملی و ایرانی نبوده است. کشاورز در مورد موانع موجود برسر راه این سازمانها گفت: این موانع فقط موانع بیرونی نیست و مقداری از آنها درونی بوده و برطرف کردن آن محتاج کار فرهنگی طولانی و ریشه ای است . در کشور ما تعداد سازمانهای مردم نهاد به نسبت جمعیت کشور نسبت یک درصد دارد، در صورتی که در کشوری مثل کنیا، این رقم 6درصد است. این وکیل با سابقه دادگستری با اشاره به پیش نویس لایحه قانون سازمانهای مردم نهاد گفت: متاسفانه در این قانون کلماتی که تعریف نشده یا قیود مبهم و صفت هستند استفاده شده که بعدها مشکل ساز خواهد شد، زیرا می تواند مورد استفاده و یا سوء استفاده قرار بگیرد. مواردی هم به عنوان امتیاز در نظر گرفته شده مثل معافیت از مالیات یا استفاده از اماکن مسکونی به شرطی که مزاحم همسایگان نشود. البته این موارد میتواند باعث دکانداری و سوءاستفاده برخی هم شود. البته موارد مثبتی مثل مشخص شدن نحوه انحلال این سازمانها هم در این قانون وجود دارد که طبق آییننامه دادرسی کیفری اجازه ورود به مباحث حقوقی را می دهد.
فرهنگ كار جمعی در كشور بالا نيست
محمد کیانوشراد، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی سخنران بعدی این نشست بود که ضمن اشاره به این نکته که تحولی در مفهوم سازمانهای مدنی شکل گرفته و این سازمانها از موضوع انسان خارج شده و به طبیعت و محیط هم توجه می کنند، گفت: همیشه در کشور ما نهادهای مدنی وجود داشته اند اما نه با این مفهوم جدید. در مفهوم جدید ضمن توجه به انسان، به محیط و طبیعت هم توجه بسیار شده است که این موضوع ناخودآگاه باعث تقابل بین این سازمانها با دولت خواهد شد. مثل زمانی که به مسئله بنزینهای آلوده یاخشکسالی دریاچه ها می پردازند. مسئله سازمانهای مردم نهاد و مدنی در جامعه ایران، مسئلۀ نوع تلقیای است که دولت و حاکمیت نسبت به این سازمانها دارد. به طور کل دولتهای توتالیتر یا ایدئولوژیک سازمانهای مدنی را به نوعی حامی یا حداکثر مشاور خود می بینند. این نماینده پیشین مجلس با اشاره به اهمیت فرهنگ جامعه درکارکرد سازمانهای مدنی گفت: فرهنگ مردم در ساختارهای دموکراتیک اثرگذار است و مشکل جامعه مدنی فعلی ما این است که فرهنگ کار جمعی در بین ما بالا نیست و این مسئله ربطی به قانون ندارد، بلکه قانون تنها میتواند برای بهتر عملشدنها کمک باشد. اصلیترین نقد من به لایحه فعلی دولت این است که قانون باید ظرفیت های لازم را برای کارکرد سازمانهای مردم نهاد بهوجود آورد. یعنی سازمان بتواند به اهداف خود دست پیدا کند که در این قانون این اصل لحاظ نشده است. این قانون، قانون خوبی است اما قانونی نیست که ظرفیت سازی کند. سازمانهای مردم نهاد باید بتوانند دسترسی سهل و آسانی به اطلاعات غیر طبقه بندی شده داشته باشند که اکنون چنین امکانی فراهم نیست. در قانون فعلی، الزام دولت به برخی بندها وجود ندارد و مشروط است و در صورت توان ذکر شده و از دولت خواسته می شود.
دولت، وكيل مردم نيست
مقصود فراستخواه ، جامعه شناس و نویسنده کتاب «ما ایرانیان» ضمن مطرح کردن این سوال که چرا به سازمانهای مدنی درکشور نیاز داریم، گفت: بدون نهادهای مدنی جامعه اداره نمی شود و انتظام اجتماعی شکل نمیگیرد. بدون سازمانهای مدنی نمی توان برای جامعه مدنی خط مشی تعریف کرد و سیاستگذاری برای جامعه ناممکن خواهد شد. طبق اعلام مرکز آمار ایران در سال 83 تعداد 7953 سازمان مدنی در کشور وجود داشت که حدود 291هزار نفر درا آنها مشغول به کار بودند که از این تعداد نزدیک به نیمی از آنها را بانوان تشکیل میدادند. یکی از راههای ارزشگذاری نهادهای مدنی تعداد اعضای نهادهای مدنی است که نشاندهنده سرمایه اجتماعی آن جامعه است. سال 94 جمعیت ایران حدود 78میلیون نفر است که تعداد 291 هزار نفراز آنها با نهادهای مدنی ارتباط دارند که این تعداد کمتر از نیم درصد جمعیت مارا تشکیل میدهد.این استاد دانشگاه با طرح این سوال که چرا در کشور سازمانهای مدنی نمی توانند فعالیت کنند گفت: ضعف جامعه مدنی ضعف ما ایرانیان است و کم کاری جامعه و نهادهای مدنی نتیجه اش هم کم کاری دولت است. تا زمانی که انسان دموکرسی خواه و مشارکت جو نباشد، وضعیت به همین منوال است. مشکل دیگر غلبه امر سیاسی در جامعه است به نحوی که حتی احزاب هم می خواهند تمایز سازمانهای مدنی را نادیده بگیرند.کمال اطهاری، اقتصاددان هم در ادامه نشست به ایراد سخنرانی پرداخت و مشکل اصلی سازمانهای مدنی را نبود نقشه راه دانست و گفت: مانع اصلی این است که روشنفکران هنوز نقشه راه مشخصی برای سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی تعریف نکردهاند و جامعه مدنی خود به خود نمی تواند بدون نقشه راه رشد کند. با یک ساماندهی حداقلی می توان در کارهای گروهی موفق شد و همچنین دولت در جامعه نباید فکر کند وکیل تسخیری مردم است، زیرا این تصور یک تصور اشتباه است.
نگاه امنيتي نداشته باشيم
سعید دهقان ، وکیل دادگستری ونویسنده کتاب «ما و ما» در مقام آسیب شناسی مسئله موانع فعالیت سازمان های مدنی در ایران، مباحث را در سه سطح فردی،سازمانی و ساختاری بررسی کرد و گفت: در سطح فردی، یا بسیاری از مهارت های لازم را نداریم یا اغلب خودمحور و فایده مداریم. سطح سازمانی را باید در دو بعد داخلی و بین المللی دید؛ در بعد داخلی، اغلب درک درستی از فعالیتهای جمعی نداریم و خیلی بسته و جداگانه عمل می کنیم؛ آنهم با کمترین مدارا و بیشترین نزاع.در بعد بین المللی، خیلی از ما فعالان مدنی، خیلی وقت ها ضرورت ارتباط بین سازمانهای غیردولتی با جامعه مدنی جهانی را جدی نمیگیریم؛ آنجایی هم که درک کرده و قصد می کنیم جدی بگیریم، با مانع بزرگی به نام نوع بینش حاکمیت مواجه میشویم که هر ارتباطی از این دست را «امنیتی» تلقی می کند. ضمناً وقتی هم که خودحاکمیت می رود سراغ جامعه جهانی، سراغ کشوری مثل روسیه می رود و نتیجه اش نیز می شود همین لایحه که غالباً برگرفته از قانون ناظر بر سازمانهای غیر دولتی روسیه است. در سطح ساختاری هم با توجه به اینکه بسیاری از فضاهای مدنی همچنان در اختیار دولت است و قوانین محدودکننده نیز در سالهای اخیر گسترده تر شده و سرمایه اجتماعی نیز رو به افول است، در عمل مشکلات زیادی برای سازمانهای مدنی ایجاد شده است.این عضو شورای مرکزی سازمانهای جامعه مدنی ایران ضمن اعلام خبر بررسی همه جانبه لایحه دولت، گفت: نقدها در سه بخش مورد نظر است؛نخست آنکه چه مواردی در لایحه هست که اصلاً نباید باشد؛ مانند نظارتی که در حد دخالت به کرات تکرار شده و اکثریت اعضای دولتیِ در شورای عالی موید وارد بودنِ این ایراد است. یا شورای توسعه سازمانهای غیر دولتی هم در این لایحه، با وجود متولیان مستقیمی که به ترتیب در وزارت کشور، استانداری و فرمانداری دارد (به عنوان سیاسی ترین بخش های دولت)، هیچ تناسبی با مواد آغازین لایحه در باب تعاریف و مفاهیم ندارد؛ چونNGO طبیعتاً به تأسی از نامش باید غیردولتی و غیر سیاسی باشد، اما شورای توسعه، هم کاملاً دولتی است و هم در سیاسی ترین بخش دولت مستقر هست. دوم آنکه چه مواردی در لایحه هست که نیاز به اصلاح دارد؛ مانند اصلاح نگاه ابزاری به نهادهای مدنی و همچنین عملیاتی بودن و شدنِ طرح هایی نظیر بیمه و معافیت های مالیاتی. سوم آنکه چه مواردی در لایحه نیست که باید باشد؛ مثل اصل مهم جایگاه نظارتی سازمان های مدنی بر دستگاههای دولتی و عمومی.