مرد ۶۰ ساله در خواب، روی همسرش اسید پاشید
سوءظن مردی ۶۰ ساله به همسرش با ریختن اسید روی صورت او به یک پرونده جنایی در پایتخت تبدیل شد. این مرد در حالی همسر خود را قربانی شکهایش کرد که او در خانه خواب بود. تیم جنایی در حالی تحقیق درباره این ماجرا را شروع کرده است که شدت آسیبها مانع از تکلم قربانی شده است.به گزارش خبرآنلاین،
بیست و هشتمین روز از پاییز امسال، صدای جیغ و فریادهای اهالی خانهای
در خیابان مولوی تهران همسایه ها را برای کمک به محل کشاند. از فریادهای زن چنین بر میآمد که سوخته است به همین خاطر همسایه ها بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتند. ماموران کلانتری ۱۱۶ مولوی با اعلام این خبر در محل حاضر شدند و در حالی که تکنیسینهای اورژانس برای کمک به این زن، اقدامهای درمانی را انجام میدادند بررسیهای خود را آغاز کردند. ماموران در نخستین پرس وجوهای خود متوجه شدند این زن توسط شوهرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.ماموران برای کسب دستورات لازم موضوع را به بازپرس حسین پور اعلام کردند.با دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه امور جنایی تهران تحقیقات در این باره به کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت سپرده شد.
در همین حال قربانی این اسیدپاشی برای مداوا به بیمارستان
شهید مطهری تهران منتقل شد و در بخش آی سی یوی این بیمارستان
بستری است. مطابق با گزارش های تیم پزشکی، این زن قادر به تکلم در خصوص جنایتی که بر وی رفت نیست و هنوز مشخص نیست میزان آسیب های وارده بر چشمان او تا چه اندازه است. با این حال شدت سوختگی ها در ناحیه صورت و دست و پاهای این زن میانسال زیاد اعلام شده است. کارآگاهان اداره شانزدهم در بررسیهای خود ماجرا را از فرزندان این زن و شوهر جویا شدند. پسر بزرگ این خانواده ماجرا را اینگونه تعریف کرد: ما خانوادهای ۹ نفره و اهل کشور افغانستان هستیم اما سالهای زیادی است که در ایران زندگی میکنیم و خانه مان در خیابان مولوی تهران است.از مدتها پیش پدرم با مادرم درگیری داشت و مدام به او تهمت می زد. پدرم به مادرم سوءظن داشت و همیشه بر سر این موضوع در خانه دعوا داشتیم.وی ادامه داد: حوالی ظهر بود و من به همراه خواهرم و مادرم در خانه بودیم.مادرم خواب بود و من و خواهرم هر یک به کارهای خودمان مشغول بودیم. ناگهان پدرم در حالی که ظرفی در دستش بود به خانه آمد و سراغ مادرم را گرفت.ما هم گفتیم که در اتاق خواب است و بعد ناگهان صدای فریادهای مادرم را شنیدیم که میگفت «سوختم سوختم». تا به خودمان آمدیم پدرم از خانه فرار کرد و ماهم به اورژانس و پلیس زنگ زدیم.حالا هم تصورمان این است که ممکن است پدرم به افغانستان گریخته باشد. مطابق
تحقیقات کارآگاهان همسایه ها نیز در روزهای اخیر بارها صدای دعواهای این خانواده را شنیده بودند.با این حال کسی متوجه خروج متهم از خانه نشده است.همچنین این مرد در پی تماس دخترش با او، گوشی تلفن خود را خاموش کرده و به محل نامعلومی گریخته است.هنوز مشخص نیست که آیا این مرد تحت تاثیر مواد روانگردان توهم زا دست به این جنایت زده یا انگیزه دیگری برای اقدام خود داشته است. رسیدگی این پرونده هماکنون در شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در جریان است و به دستور قاضی حسین پورکارآگاهان اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران بزرگ در جستجوی متهم هستند.