پنجشنبه، 28 خرداد ماه 1394 = 18-06 2015
منبع حکومتی: نگذارید دانش‌آموزان ترک تحصیل کنند
دستبند سرد قانون بر دستانش خودنمایی می‌کند و در آخرین طرح پلیس برای مبارزه با سارقان و کیف‌قاپ‌ها دستگیر شده است. متولد سال 79 است و یک ماه دیگر 15 ساله می‌شود. خودش می‌گوید تا اول دبیرستان بیشتر درس نخوانده و برای تامین هزینه خانواده با سایر اعضای فامیل دست به سرقت و گوشی‌قاپی می‌زده و پس از سه ماه دستگیر شده است. ادعایی تکراری از سوی اغلب مجرمان برای توجیه اقدام مجرمانه‌شان.
خودت را معرفی کن؟
مهدی 15 ساله هستم. تا اول دبیرستان درس خواندم و بعد همراه اعضای فامیل دست به موبایل قاپی زدم.
اعضای فامیل؟
سرقت شغل ثابت خانوادگی ماست و من نیز چون کاری بلد نبودم بعد از ترک تحصیل به سمت جرم کشیده شدم. تمام پسرها به اکیپ های دو نفره تقسیم می شدیم و با موتور گوشی قاپی می کردیم.
کجا زندگی می کنی؟
محله دروازه غار، من در فقر و جرم بزرگ شدم و محله مان نیز که در کل تهران به داشتن معتادان و پاتوق خلافکاران مشهور است.
در کدام مناطق تهران سرقت می کردی؟
با موتور در تمام خیابان ها می گشتیم و برایمان فرقی نمی کرد. از هر سوژه ای که پیدا می کردیم سرقت انجام می دادیم.
چگونه سرقت می کردی؟
من گوشی بکن بودم. ترک موتور می نشستم و پس از نزدیک شدن به طعمه در یک لحظه گوشی را می قاپیدم و فرار می کردیم. بیشتر از افرادی که در ایستگاه اتوبوس ایستاده بودند سرقت می کردیم.
با چاقو و زور سرقت می کردید؟
نه چاقو یا درگیری نداشتیم در یک لحظه گوشی را می قاپیدیم.
چند فقره سرقت انجام دادی؟
من در 15 فقره از سرقت ها بودم و بعد از سرقت گوشی ها آن را در مولوی به قیمتی پایین می فروختم.
از هر سرقت چقدر به دست می آوردی؟
من از 15 سرقت دو میلیون تومان به دست آوردم. ما گوشی های مارک را سرقت می کردیم و آیفون را به دلیل دردسرش سرقت نمی کردیم. قیمت گوشی های سرقتی اپل در بازار 100 هزار تومان بیشتر نیست چون خیلی دردسر دارد.
سابقه کیفری داری؟
نه اولین بار است که دستگیر می شوم. سه ماه بود که سرقت را آغاز کرده بودم. فکر می کردم با کار کم می شود پول درآورد.
می دانی چه حکمی در انتظارت است؟
چند سالی به زندان می روم و بعد آزاد خواهم شد. خانواده ام هنوز خبر ندارند دستگیر شده ام و پولی برای گرفتن رضایت از شکات ندارند.
فکر نمی کنی الان به جای زندان باید سر کلاس درس باشی؟
نمی توانم با این گرانی کار نکنم و درس بخوانم. مجبور شدم که به سمت کار خلاف بروم. فکر می کنید اگر پول داشتم درس را رها می کردم؟ توصیه می کنم بروید دنبال ریشه های ترک تحصیل دانش آموزان، چون ترک تحصیل یعنی احتمال ورود به حوزه جرم. به نظر من درس عاملی بازدارنده برای جلوگیری از سرقت است. همیشه روزنامه ها خبر و عکس مجرمان را چاپ می کنند، اما نمی گویند چه عواملی باعث مجرم شدن آنها می شود. وقتی نوجوان و جوان با کمبود رو به رو شود، حریص می شود. حریص که شد، اگر پول راحت به دست آورد آن را رها نمی کند.
