آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 20 اردیبهشت ماه 1394 = 10-05 2015

نامه یکی از معلمان به بی معرفت یکم صداوسیما

خبرگزاری هرانا – جواد لعل محمدى، از فعالین صنفى و اعضاى کانون صنفى معلمان ایران، در انتقاد از عدم پوشش رسانه اى اعتراضات معلمان، نامه اى خطاب به رئیس صدا و سیما نوشته است.

متن نامه ایشان که در اختیار خبرگزارى هرانا قرار گرفته است، در ادامه مى آید:

هوالعلیم

آقای محمد سرافراز، رئیس صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران

روزگار شاهدی شیرین تر از این ندارد تا شما و امثال شما که انبان رسانه بیت المال را زیر بغل زده اید و به جای رسم نمک در آن پفک می ریزید ، همایش تجمع ۱۰ اسفند ، ۲۷ فروردین و ۱۷ اردیبهشت فرهنگیان دردمند را نبینید و آه معصومانه آنان به عالم بالا رود و خداوند با آنان هم پیمانی کند و صدای ایشان عالم گیر شود و قدم ها و قلم ها از همت پاکشان حماسه بسازد.

آقای سر افراز، شما فردی هستید که سیر و سیاحتی در شرق و غرب ممالک خارجه داشته اید و از کلاس معلمان بهره ها برده اید و در نسیم رحمت ایشان دانش اندوخته اید . پس نیک می دانید که در دنیای امروز ، اگر شعوری هست ، اگر آرمانی هست و اگر اندیشه و دانشی هست مفخم و مفتخر به نام نامیرای معلم است . و این بنده کوچک خداوند ، نمی داند در این دیار چه افتاده است که خواجگان «ناهمشهری» که از سفره معلم قوت و قوٌت گرفته اند و می گیرند به گزاف کسانی را که در پی تحکیم ستون های دانش هستند به باد تمسخر گیرند و حرمت آنان را چاک کنند.

جمعی از مجلسیانش حق آنان را تکلیفی کنند تا به نام معلم گستاخی و دلیری نمایند و سود دو جانبه برند . عده ای با پیشینه کوتاه و کارنامه ای بلند از زد و بند نیمی از اموال صندوق ذخیره ایشان را به امثال بابک زنجانی هبه کنند و مالشان را به دره برند و خودشان را به درنده ها بسپارند . کامیابان اعتدال و مدارا سرمایه اعتمادشان به رأی بستانند و چون پس از سالها نوبت تنفس به اهالی فرهنگ رسد ، پا بر حنجره ایشان گذارند و هزاران مکتوب آنان را به خواری بنگرند .

آقای سرافراز، معلمان ایران اندوهگین اند . عمریست آستین به خون جگر می شویند ،در قاف قناعت نشیمن دارند و با قلت حقوقشان می سازند .

آنان از ندیده گرفتن حق خویش در صداو سیما که احتمالا حضرتتان نشستن بر صدر آن را خلیفه بخشی می دانید رنج نمی برند،
آنان از تندروهای جاهلی که کانون سبز مدرسان مدارس میهن را پایگاه دشمن می دانند رنج نمی برند،
آنان از بند و زندان و تبعید همکارانی که حریت به خرج داده و در محبس هستند و به هزار جرم ناکرده متهم شده اند رنج نمی برند،
آنان از حق ناموزون آموزش و پرورش در تقسیم بودجه که قامت فرهنگ کشور را ناساز و بی اندام کرده است رنج نمی برند،
آنان از لیست بلند بالای همکاران خود که هر روز خبر جان افشانیشان از گوشه و کنار می آید و حضرتتان آن را ندیده می گیرید رنج نمی برند،
آنان از اخبار منتشره در وصف چپاول و تبانی و تلافی و مفت خواری روزه مره و مرسوم در ایران رنج نمی برند،

بلکه، عزای خاک ریختن بر حریت معلم و نام قدسی آن را که جهانیان با درود و ستایش بر زبان می آورند تسلیت می گویند،
عزای زحمت جماعت نادان و پیروز دولت قبل را که از حرمت ادب خاموشی ایشان بهره ها بردند تسلیت می گویند،
عزای زخمی شدن و اهانت مکرر به غرور و شعور و سکوت معلمان در برابر دزدی ها و دغل ها را تسلیت می گویند،

آقای سرافراز، به شما نیز تسلیت می گویم که معرفت معرفت اندیشان را ندیده می گیرید و اجتماع هزار در هزار زنان و مردان حق جو و مطالبه گر را که پنجره امید بر آینده آموزش و پرورش خواهند گشود به قوه فراموش می سپارید.

آن چه شما و دیگرانی چون شما تا کنون خواسته اند و خواسته اید ، کرده اند و کرده اید اما این را نیک بدانید که کار معلمان از حقوق حقه گذشته است و روزی بهتر از روز به مطالبه حریت نائل می آیند.

پس به یمن همه مکتوبات نانوشته و ناگفته به شما و به خیر این مکتوب اجازه بدهید شما را متهم به هم دستی با یکه تازان عرصه بی فرهنگی نمایم و بی معرفت یکم بنامم تا به دوم و بعد از آن نیز برسیم .



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: