سه شنبه، 18 فروردین ماه 1394 = 07-04 2015طبرزدی: توافق لوزان و وضعیت کشیش زندانیحشمت طبرزدی گپ میزنیم و حرف های ما بیشتر در باره حقوق بشر در ایران، مسائل اجتماعی، و مسائل خانوداگی است. سعید را به اتهام اینکه یک نوکیش مسیحی است و از آمریکا به ایران آمده و کلیسای خانگی راه انداخته به 8 سال زندان محکوم کرده اند. همسرش نغمه عابدینی و دو فرزند خردسالش ربکا و جیکاب در آمریکا زندگی میکنند و بیش از دو سال و نیم است که همدیگر را دیده اند. سعید به دلیل این ستم بزرگی که جمهوری اسلامی بر او خانواده اش اعمال کرده است، حتی نسبت به ایران بدبین شده و من او را درک میکنم. همواره به هم بندی ها توصیه میکنم سعید را درک کنند همه ما زندانیان سیاسی و عقیدتی که در جهنمی به نام زندان گوهردشت (رجائی شهر) زندانی و تبعید هستیم از هرگونه امکانات اولیه و قانونی محروم و من نزدیک به 15 ماه است که با مادر پیرم حتی یک بار تلفنی حرف نزدم. برای اینکه تلفن، ملاقات حضوری و حتی هر نوع کتابخانه، آموزش و امثال آن ممنوع است. این شرایط برای سعید که خانواده اش هزاران کیلومتر دور تر از او هستند بسیار آزاردهنده تر است. هر گاه نگاهم به چهره این کشیش می افتد که همواره در حال دعا است و از مسیح می گوید و یا به بچه ایش فکر میکند با خودم میگویم: رژیم جمهوری اسلامی ستمکارترین و بی رحم ترین حکومت روی زمین است. چرا باید با انسان های بی گناه چنین کند جرم سعید چیست ؟! من چند ماه پیش در نامه ای که برای پرزیدنت اوباما نوشتم و در این باره حرف زدم. سعید انتظار داشت پس از دیدار پرزیدنت ایالات متحده آمریکا با همسر و فرزندانش و به ویژه با توافقی که در سوئیس شد، آزاد شود ولی من همواره به او میگویم سعید جان! هرگاه بین جمهوری اسلامی و غرب توافقی صورت میگیرد در حق حقوق بشر در ایران ستم میشود. برای اینکه آنها در بالا با هم چانه زنی و توافق میکنند، اما رژیم حاکم بر ایران فشار بافت های خود را بر مردم و به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی می آورد. زیاد به این توافق ها خوشبین نباش. ما مردم ایران به ویژه زندانیان سیاسی یاد گرفته ایم به نیروی خود باور داشته باشیم و برای رسیدن به دموکراسی و حقوق بشرف به دستان پرزیدنت اوباما و دیگران ننگریم این تجربه تاریخی ما است. ما میدانیم رزیم جمهوری اسلامی برای حفظ خود حتی حاضر است اسرائیل را به رسمیت بشناسد اما در هیچ شرایطی تن به حقوق بشر و آزادی زندانیان سیاسی نمیدهد. البته سعید با قول هایی که پرزیدنت اوباما به همسر و کودکانش داده بسیار امیدوار است. اگر چه از پاپ اعظم زیاد راضی نیست ولی به حمایت های جامعه جهانی مسیحیت نیز بسیار امیدوار است. من به او همواره می گویم رژیم جمهوری اسلامی آنقدر بی رحم و انتقام جو هست که به این حمایت ها نیز توجهی نکرده و نمی کند. به او میگویم در شش سال حکومت پرزیدنت دموکرات امریکا، رژیم جمهوری اسلامی بیش از هر زمان حقوق بشر در ایران را نقض کرده و در منطقه به تجاوزات خود ادامه داده است. سعید اما آن اندازه به وعده های پرزیدنت اوباما امیدوار است که تا اردیبهشت آزاد شود. امروز وقتی از افسر نگهبانی سعید را خواندند، همگی گمان کردیم سعید ازاد است اما شوربختانه به جای آزادی او را به یک سگ دانی که سلول انفرادی اش مینامند انتقال دادند! شاید جرمش این است که زیادی دعا میخواند؟! دیروز خوشحال بود. میگفت روز قیام مسیح است به او گفتم یادت باشد مسیح صلیب خود را به دوش می کشید تو نیرو و امیدت را از مسیح میگیری نه از پرزیدنت اوباما. میدانم سعید از بیماری های گوناگون رنج میبرد و در آن سگ دانی نمیتواند غذا بخورد. فردا به همراه سایر زندانیان سیاسی به خاطر او و خالد حردانی اعتصاب غذا خواهم کرد. خالد در سلول انفرادی در اعتصاب غذا است. |