وقتی پول نداشته باشید هیجان کیلویی چنده
روزنامه شرق: «آبشار دوهزارتومان، سوتی ششهزارتومان، کبریتی سههزارتومان، لاکپشتی هفتهزارتومان و منور 14هزارتومان، اینها همه تولید شرکت نارگستر است و در اصفهان ساخته میشود و خطر ندارد. منور دستی دوهزارتومان، پیازی سههزارتومان، بالن دوهزارو500تومان، این ارزانترها چینی است. اگر ماموران بیایند به اجناس ایرانی کاری ندارند اما اجناس چینی را توقیف میکنند کاری هم به استانداردش ندارند فقط چون کالای قاچاق است.» نارنجک چی؟ دارید؟ جواب میدهد: «نارنجک نداریم، نارنجک را دستی میسازند با اکلیل و سرنج و شن، در مولوی راحت پیدا میکنید. اما کپسولی داریم 14هزارتومان، در مولوی 12هزارتومان هم پیدا میشود، در آتش میاندازید و صدای مهیبی دارد.» روزهای آخر سال برای ما ایرانیها با جشن چهارشنبهسوری گره خورده است، اما سالهاست که دیگر از رسم قاشقزنی و پریدن از روی آتش و گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من» خبری نیست. از یکماه قبل از عید نوروز، ترقهبازی بچهها شروع میشود. هرچه به آخرین چهارشنبه نزدیکتر میشویم، صداها بلندتر و رساتر میشود. خریداران کوچک و بزرگ وسایل آتشبازی، هرسال بازار گرمی را برای تولیدکنندههای زیرزمینی آنها به راه میاندازند. تنوع محصولات هم بههمینخاطر بیشتر میشود. چین هم مثل همیشه خود را از بازار داغ ایران در اینروزها بینصیب نمیگذارد.
یکسوم سرمایه، سود است
وقتی با دستفروشها صحبت میکنیم، میگویند: «بازار وسایل چهارشنبهسوری از یکهفته قبل شروع میشود، اما اصلش سهروز منتهی به چهارشنبهسوری است. سود بازار چهارشنبهسوری خوب است البته اگر ماموران بگذارند. معمولا یکسوم سرمایه سود است مثلا اگر دومیلیون جنس بگذاریم، ۷۰۰هزارتومان سود دارد، اما اگر اجناس را ببرند، همهاش ضرر است.»بیشتر کسانی که نزدیک به چهارشنبهسوری وسایل آتشبازی میفروشند، شغل دیگری دارند و دنبال سود این بازار در کنار کار اصلی خود هستند، اما انگار امسال یک تفاوت اساسی با سالهای قبل دارد: «امسال مثل سالهای گذشته نیست، امسال بازار خیلی خراب است، مردم قدرت خرید ندارند، من مغازه کفشفروشی هم دارم. از صبح دوجفت کفش هم نفروختهام، بهناچار کنار خیابان وسایل آتشبازی میفروشم. مردم حتی این وسایل آتشبازی را هم دیگر بهراحتی نمیخرند، دیگر دنبال هیجان نیستند! وقتی پول نداشته باشید، هیجان کیلویی چند است؟!»در میدان مولوی که راه میروید، دستفروشانی را میبینید که وسایل آتشبازی میفروشند، نارنجک را اما کمی سختتر پیدا میکنید چون ماموران علاوه بر توقیف نارنجک، فروشنده را هم بازداشت میکنند. اگر فروشنده را پیدا کنید از پنجهزارتومان قیمت میدهد و بنا به اندازهاش گرانتر میشود. بزرگترها را تا ۵۰هزارتومان هم قیمت میدهند. سود خوبی دارد اما خطرش هم خیلی بیشتر است، هم برای سازنده هم برای مصرفکننده.
گردش مالی 47میلیاردتومانی مواد محترقه
اگر هر خانوار از 23میلیونو800هزار خانوار ایرانی (طبق برآورد مرکز آمار ایران) تنها یک نوع از این مواد محترقه را بخرند با احتساب ارزانترین مواد محترقه میتوان برآورد کرد که در روزهای پایانی سال گردش مالی این مواد محترقه به 47میلیاردو600میلیونتومان میرسد.
هرچند به نظر میرسد فروش محصولات آتشزا در چهارشنبه آخر سال پرسود است، اما براساس ماده۲۴ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، نگهداری، حمل یا فروش مواد محترقه جرم محسوب شده و علاوهبر ضبط کالا، جریمههای سنگینی از دو تا هفتبرابر ارزش کالا و دو تا پنجسال حبس برای آن پیشبینی شده است و اگر مواد محترقه کلان با ارزش یکمیلیون تا 100میلیونتومان باشد، وسیله نقلیه ضبط و اگر ارزش کالا بیش از 100میلیونتومان باشد، مصادره خواهد شد، اما از آنجا که بیشتر این محصولات نه ایرانی بلکه ساخت چین هستند و از راه کشورهای حوزه خلیجفارس وارد ایران میشوند، بیشتر سود آن، نصیب این کشورها میشود تا فروشندگان ایرانی. به همین دلیل برخی فعالان اقتصادی و حتی مسوولان کشور درخواست کردهاند که حداقل برای ساماندهی این محصولات مجوز تولید این مواد در داخل کشور فراهم شود، جالبتر آنکه گویی به این درخواستها توجه ویژهای شده و اکنون بخشی از محصولات آتشزا که توسط دستفروشان عرضه میشود، ایرانی هستند. «مجتمع صنایع شیمیایی نارگستر سپاهان» آنطور که مدیر تولید آن میگوید تنها تولیدکننده مجاز وسایل آتشبازی در ایران است. خبرنگار «شرق» با سیدعلی بهشتنژاد، مدیر تولید این شرکت گفتوگوی کوتاهی داشت تا از فعالیت این شرکت و سود آن باخبر شود. برخلاف تصور اولیه مبنیبر اینکه تولید این شرکت با توجه به اطلاعات موجود روی سایت آن بیشتر محصولات شیمیایی و مواد انفجاری صنعتی قابل استفاده در معادن است، بهشتنژاد میگوید: «۷۰درصد تولیدات این شرکت را وسایل آتشبازی و ۳۰درصد را مواد انفجاری صنعتی تشکیل میدهد.»
2مانع اصلی ورود شرکتها به عرصه تولید وسایل آتشبازی
مدیر تولید «مجتمع صنایع شیمیایی نارگستر»، سابقه این شرکت را از زمان نادرشاه عنوان میکند، اما اضافه میکند که از سال۱۳۷۰ بهصورت رسمی و تحت عنوان مجتمع صنایع شیمیایی نارگستر سپاهان فعالیت میکند. وی معتقد است، ریسک بالا و نیاز به سرمایهگذاری بالا، دو مانع بزرگ برای ورود شرکتها به عرصه تولید وسایل آتشبازی و گرفتن مجوز در این زمینه است. از او درباره اینکه چنددرصد از حجم بازار را در دست دارند، میپرسیم؛ به گفته وی، باتوجه به سفارشها، بین ۵۰ تا ۶۰درصد بازار وسایل آتشبازی در ایران در اختیار این شرکت است و مابقی توسط تولیدکنندگان غیرمجاز زیرزمینی و محصولات قاچاق چینی تامین میشود و با وجود کیفیت پایین محصولات چینی، ارزانی آنها سبب شده تا بخش عمدهای از بازار را در اختیار داشته باشند. بهشتنژاد میگوید: «تولید این شرکت در طول سال انجام میشود و در هنگام اعیاد مانند نیمهشعبان و مراسم ۲۲بهمن به فروش میرسد، اما عمده فروش مربوط به مراسم چهارشنبهسوری است و بیشترین فروش این محصولات مربوط به استانهای اصفهان، خراسان، خوزستان و تهران است.» وی میافزاید: «باوجود اینکه روی محصولات قیمت درج نشده، اما قیمت آنها در طول سال و در استانهای مختلف ثابت است و نزدیک مراسم چهارشنبهسوری افزایش قیمتی از سوی شرکت وجود ندارد. سود نمایندگیها 10درصد است و برای تحقق این امر، نظارت نیز از سوی شرکت وجود دارد.» اما مشاهدات ما نشان میداد که حداقل در بازار هدف و بین دستفروشها نظارتی وجود ندارد و قیمتها کاملا سلیقهای است.
مجوز سازمان استاندارد نداریم
وی معتقد است تمامی محصولات این شرکت برگرفته از ایده خودشان و دارای سابقهای 200ساله است. البته باوجود تلاشهای انجامشده هنوز موفق به دریافت استاندارد داخلی برای محصولات نشدهاند و فقط استانداردهای ایزو 9001 و ایزو۱۴۰۰۱ را دارا هستند. بهگفته بهشتنژاد مشکلی برای تبلیغات سراسری محصولات آتشبازی وجود ندارد و حتی سالهای گذشته تبلیغات تلویزیونی نیز داشتهاند. وقتی از درددل فروشندگان وسایل آتشبازی برای او میگوییم که بازار کسادی دارند، میگوید: «باوجود اینکه قیمتها نسبتا ارزان است اما امسال فروش محصولات با کاهش ۳۰ تا ۴۰درصدی مواجه بوده که دلیل اصلی این امر رکود اقتصادی و ورود بیرویه محصولات قاچاق چینی است.»گویی بازار بیرمق امسال و نگرانی مردم از آینده، حتی خرید این محصولات را هم تحتتاثیر قرار داده و مردم سرگرمیهای خود را کنار گذاشتهاند. شاید دیگر وقت آن باشد که برای جبران سالهای گذشته هم که شده، دوباره به سنتهای روزهای قدیم و قاشقزنی و دورهمیهای خانوادگی برگردیم تا هم فکر جیبمان را کرده باشیم و هم آخرین چهارشنبه را در کنار خانوادههایمان بهسر کنیم.