یکشنبه، 21 دی ماه 1393 = 11-01 2015روایت شعر طنزی که برای سرکرده سپاهی سرودندایسنا: یکی از فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به بیان چگونگی سرایش یک شعر طنز پس از انفجار یک موشک سه متری در مقر این لشکر پرداخت. سردار محمد اسماعیل کوثری که در دوران جنگ فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را برعهده داشته و اکنون نیز نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است، به روایت خاطرهای از پنچر شدن ماشینش در زمان جنگ تحمیلی پرداخت و گفت: سال 1365 در مقر فرماندهی بودیم که عراقیها یک موشک سه متری را به سوی موقعیت ما پرتاب کردند. براثر انفجار این موشک در محوطه مقر حدود 13 خودروی «تویوتا» آتش گرفت و ترکشی هم به لاستیک ماشین من اصابت کرد. وی ادامه داد: بعد از این رویداد باید برای انجام مأموریتی میرفتیم، ولی «لاستیک زاپاس» نداشتیم از طرفی هم ماشینهای دیگر در حال سوختن بودند در آن شرایط یکی از رزمندگان خوش سلیقگی کرد و هنرمندانه این شعر را که میگوید «پشت سنگر گشته پنچر/ماشین فرمانده لشگر/پشت سنگر گشته پنچر/ای برادر/ای برادر/جک نداریم زاپاس شو/ زیر ماشینش بذاریم/ میخوره بر بام سنگر/ خمپاره شص پشت سرهم/ ای برادر/ ای برادر/ باید به شط خون شنا کنیم/ شالاپ شلوپ شالاپ شلوپ/ باید که با قطار سفر کنیم/ تالاپ تلوپ تالاپ تلوپ.» سرود. همین مساله باعث شد تا روحیه دیگر رزمندگان بالا برود و این شعر هم اکنون به عنوان یکی از آثار هنری زمان جنگ به شمار آید. |