آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 7 دی ماه 1393 = 28-12 2014

سه سال شکنجه و محرومیت از درمان

با گذشت بیش از سه سال آسيب هاى جدى ناشى از شکنجه هاى دوران بازجويى، على سلان پور، زندانی ۵۵ ساله و در تبعید زندان رجایی شهر، وی همچنان از امکانات مناسب برای درمان کامل محروم است.

علی سلان پور که اکنون دوران محکوميت ۵ سال حبس به اتهام اجتماع و تبانى را در زندان رجایی شهر می گذراند، در تاريخ ٨۹/۹/٢٨ به اتهام ارتباط با مجاهدين بازداشت و بلافاصله به مدت ۴۴ روز در بند ٢۴٠ و ۵٠ روز در بند ٢٠۹ زير شکنجه تحت بازجويى قرار می گیرد. او سپس به بند ٣۵٠ اوين منتقل شد، اما پس از حوادث موسوم به پنج شنبه سیاه، صبح يكشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، به همراه اسدالله هادی، رضا اکبری منفرد، ابوالقاسم فولادوند، اصغر قطان، غلامحسین اسدی و رضا شهابی، به زندان رجایی شهر تبعید شد.

پیشتر علی سلان پور، در گفت و گو با خبرنگار سایت "همه حقوق بشر برای همه در ایران"، برخى شکنجه هایى که توسط افسر نگهبان بند ٢٠۹ (معروف به حاج رضا) با همراهى ماموران اين بند، انجام گرفت، را اينگونه شرح داده بود:

١.ضرب و شتم و لگد زدن به ناحيه دستگاه تناسلى به نحوى که بيضه چپ له شده و حدود ۵٠ روز ترشح خون از مجارى ادرار داشت.
٢. شکستن انگشت کوچک دست راست به طورى که در حال حاضر نقص عضو دارد.
٣. پابند و دستبند زدن از پشت، همراه با ضرب و شتم، سه مرتبه به مدت چندين ساعت

او شکنجه هاى اعمال شده در بند ٢۴٠ را نيز اين گونه توضيح داد:

١-پخش صداى همسر و فرزاندانم از هواکش سلول و وانمود کردن به اينکه آنها را دستگير کرده اند و همسرم خودکشى کرده است (همسر و فرزندانم را به اداره پيگيرى اطلاعات جهت بازجويى برده بودند و با ضبط صداى آنها اين نمايش را اجرا کردند.)
٢. استفاده از شوکر در حين بازجويى و ايجاد شوک به پشت گردنم که دچار تشنج شدم که از آن زمان تا به حال، تا حدودى با دارو کنترل مى شود ولى هنوز سردرد هاى شديدى دارم و چشمانم سياهى مى رود و زمين مى خورم. براى پيگيرى بيمارى بايد ام آر آى شوم ولى اقدامى نمى شود.
٣.نگه داشتن با پاى برهنه روى زمين سرد که باعث شد کنترل ادرارم را از دست بدهم (وقتى به بازجو گفتم ادرار دارم، بگذاريد به دستشويى بروم، به سرم زد و گفت در شلوارت ادرار کن!)

على سلان پور، تاکيد دارد، موارد فوق که توسط بازجويان اعمال شده بود را در آخرين دفاعيات نزد بازپرس عبدى (شعبه٢)، نوشته است و به قاضى مقيسه (شعبه ٢٨) نيز گفته است. او مى گويد قرار بود که بازجويان را به دادگاه احضار کند ولى اين کار انجام نشد.

اين زندانى ۵۵ ساله و گمنام، به دليل لگد يکى از بازجويان ملقب به «حاج رضا»، در بند ٢٠۹ اطلاعات، از ناحيه بيضه نيز دچار مشکل شده است و درد شديدى را متحمل مى شود.

اما عليرغم ام آر آى از ناحيه سر و سونوگرافى و عکس رنگى از ناحيه بيضه، مسئولان تا به اين لحظه از اعزام به بيمارستان براى معالجه خوددارى کرده اند.

دکتر متخصص شهداى تجريش بعد از انجام معاينات و آزمايش و سونوگرافى اعلام کرده که فقط اجازه مسکن درمانى داريم و کارى بيش از اين نمى توانيم انجام دهيم. در همين رابطه پزشکان بيمارستان مدرس هم اعلام کرده اند که در صورت خارج کردن بيضه، احتمال مشکل در بيضه راست وجود خواهد داشت، لذا او باید با همان شرايط مسکن درمانى، بايد سپرى کند.

على سلان پور در تاريخ ۹٣/١/٢۴ جهت معاينه به پزشک متخصص در بيمارستان شهداى تجريش اعزام شد و مورد معاينه پزشک مغز و اعصاب، قرار گرفت. پزشک متخصص مغز و اعصاب بعد از معاینه و دیدن ام آر آی و باقی آزمایشات، دستور بستری شدن اورژانسی وی، جهت درمان با طب فیزیکی به همراه تزریق آمپول کورتون در نخاع و احیانا جراحی گردن و کمر به دلیل جابه جایی دو مهره گردن و دو مهره در ناحیه کمر داده بود اما پاسیار همراه وی به نام «علی کریمی» به پزشک می گوید که «به ما دستور داده اند که او بستری نشود و باید به زندان برگردانیم.»

پس از بازگشت این زندانی به زندان و انتقال وی به بهداری، او توسط خسرو شاهی، پرستار بهداری اوین، خواهان ملاقات با رضازاده، رئیس بهداری می شود که این درخواست با توهین پرستار بهداری مواجه، و منجر به درگیری لفظی طرفین می شود. به دنبال این درگیری لفظی، خسرو شاهی، با نوشتن گزارش و جمع کردن امضا از همکاران خود، شکایتی بر علیه این زندانی، تنظیم می کند و تا مدتها مانع از ادامه درمان وی می شود.

او که در جریان تبعید به زندان رجایی شهر، همراه با رضا شهابی، دست به اعتصاب غذا زده بود، اوایل آذر سال جاری تحت یک عمل جراحی در ناحیه گردن و کمر قرار گرفت که نیاز به استراحت مطلق داشت اما با اصرار مسئولان زندان و ماموران همراه اندکی پس از به هوش آمدن به زندان بازگردانده شد.

در آخرین مورد از سریال آزارها و ممانعت های پزشکی این زندانی، نامبرده چهارشنبه هفته گذشته با دستبند و پابند به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شد تا توسط پزشک جراح مورد معاینه و سپس اقدامات درمانی قرار گیرد اما به‌دلیل عدم هماهنگی و نبود تخت خالی برای بستری شدن دوباره به زندان برگردانده شد و تا لحظه تنظیم این خبر هیچ اقدام درمانی برای وی صورت نگرفته است.

پیشتر گروهی از زندانیان سیاسی، طی نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه بررسی نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، توضیح دادند که اکثر مشکلات و بیماری های زندانیان ناشی از بازداشت های طولانی مدت، بازجویی های همراه باضرب وشتم وشکنجه درسلول های انفرادی است. آنها با اشاره به غذای ناکافی و بدون کیفیت به عنوان یکی از دیگر عوامل بیماری و مشکلات گوارشی برخی زندانیان؛ تاکید کردند که در قبال این مشکلات، مسئولان زندان ها درمان و امکانات پزشکی را به عنوان "حق زندانی" به رسمیت نمی شناسند!



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: